0

مطالب علمی - پزشکی

 
yaemamhasan2
yaemamhasan2
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 11008
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مطالب علمی - پزشکی
سه شنبه 30 فروردین 1390  9:59 AM

سلامت روان در دوران سالمندی را جدی بگیریم

 

افزایش طول عمر انسان‌ها و اضافه شدن جمعیت سالمندان یکی از دستاوردهای قرن ۲۱ بوده و سالخوردگی جمعیت پدیده‌ای است که برخی از جوامع بشری با آن روبه‌رو شده و یا خواهند شد.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،   پدیده فوق ناشی از بهبود شرایط بهداشتی است که از یک طرف منجر به کاهش مرگ بویژه مرگ و میر کودکان و نهایتاٌ افزایش امید به زندگی گردیده و از سوی دیگر با اعمال سیاست کنترل موالید باعث افزایش درصد سالخوردگان به کل جمعیت شده است .  از این رو باید سالخوردگی جمعیت را یک موفقیت بهداشتی محسوب کرد.سالمندی بیماری نیست بلکه مرحله ای از چرخه زندگی است که مسائل رشدی خاص خودش را به همراه دارد.

بنابراین دامنه متفاوتی از واکنش ها را در افراد مختلف ایجاد می کند.فردی ممکن است نسبت به آن احساس مثبت داشته باشد یا ممکن است دچار نوعی احساس وحشت و اضطراب گردد و یا ممکن است دچار احساسهای متعارض شود.در نتیجه می تواند سالهای طلائی و یا خاکستری تلقی شود .

 بنابراین توجه به سلامت روان سالمندان در دنیای امروزی از اهمیت خاصی برخوردار است ، چراکه دنیا در حال پیر شدن است .

از طرفی کشورهای پیشرفته با کنترل موالید وارتقاءسطح بهداشت جامعه خود ، سالهاست که با این پدیده آشنایند.  آنچه که مهم است اینکه تنها با داشتن زندگی سالم و مراقبت های خاص می توان این دوران را به دوران مطلوب و لذت بخش، توام با سلامتی تبدیل کرد.

تعداد افراد سالمنددر جامعه کمتر ازدیگر گروههای سنی نیست، سالمندان  می توانند به شیوه ای زندگی کنند که منجر به افزایش حمایت و بهبود وضعیت بهداشت روانی آنان شود .

امروزه حدود ۷۰۰ میلیون نفر از جمعت جهان را افراد سالمند بالای ۶۰ سال تشکیل می دهند و تا سال ۲۰۵۰ این رقم به حدود دو بیلیون نفر خواهد رسید. ۸۰ درصد از این افراد سالمند در کشورهای در حال توسعه زندگی می‌کنند. رقم سالمندان ایران نیز قابل توجه است .
روند تغییرات جمعیت سالخوردگان در ایران طبق سرشماری:

تعداد جمعیت سالمند کل کشور طبق سرشماری سال   ۱۳۸۵            ۴۶۴۳۴۲ نفر
درصد جمعیت سالمندان به کل جمعیت کشور در سال  ۱۳۸۵         ۶۸/۸%

ازمنظری دیگر ، هرچند سالمندی با کاهش توانایی‌های جسمی همراه است و بسیاری از افراد آن را به طور گسترده به  نقصان سلامت روانی نیز نسبت می دهند .اما کارشناسان معتقدند اگرچه برخی تغییرات در توانایی‌های ذهنی سالمندان اجتناب ناپذیراست ولیکن اکثر توانایی‌های ذهنی و روانی آنان مانند دوره جوانی است . می توان گفت که  هوش تغییر نمی‌کندوتوانایی تغییر و انعطاف‌پذیری برخلاف تصور عمومی دست نخورده باقی می‌ماند. توانایی یادگیری مطالب جدید هنوز وجود دارد، ‌اگرچه ممکن است نیاز به زمان بیشتری داشته باشد. می‌توان از نظر توانایی‌های ذهنی و شکوفایی جسمانی و احساسی پیشرفت کرد.
 از این رو اگر شما سالمندی در منزل دارید با توجه به تجارب وی  او را طرف مشورت  خود قرار دهید ومانند کودکی نوپا با او رفتار نکنید. درعوض سلامتی جسمی و روانی او را مورد بررسی قرار داده ، شرائطی را برایش فراهم کنید که بیشترین آسایش را در آن موقعیت داشته باشد. بعبارت دیگر پیری مرحله ای طبیعی از زندگی است، اما اگر برای آن آماده نباشیم، می تواند به تجربه ای تلخ و غم انگیز بدل شود.کمتر کسی است که از سالخوردگی کاملاٌ راضی باشد. ولیکن برخورد با آن در جوامع و موقعیت های گوناگون، متفاوت است.مرز پیری مسئله ای نسبی و گاه شخصی است. برخی می گویند سن آدم همان است که خود شخص احساس می کند. گفته           می شود که حال و هوای آدم می تواند بر سن و سال غلبه کند.

سن زمانی :
 ساده ترین راه برای تعریف سالمندی عبارت است از شمردن تعداد سال هایی که از بدو تولد طی شده است. به طور کلی۶۰  سالگی را آغاز پیری تعیین می کنند.

دربعضی اشخاص، این انتقال به تدریج انجام می گیرد، حال آنکه در مورد بعضی دیگر انتقال از دوره ای به دوره دیگر به سرعت و همراه با صدمات روحی ، روانی  به وقوع می پیوندد. در خصوص شخصی که بالاجبار بازنشسته شده است ، شصتمین سال زندگی ممکن است به معنای ورود ناگهانی به دوره پیری تلقی شود.

درسایر موارد پیر شدن با ملایمت پیش می آید ، مثلاً از طریق موهایی  که  سفید می شوند ، کودکانی که از کانون  خانواده جدا می شوند، دوستانی که فوت می شوند و … در جامعه ما سن ۶۰ سالگی آغاز سالمندی را مشخص می کند، زیرا با سن بازنشستگی مطابقت دارد. بنابراین  ورود  به  دوره  سالمندی  را  تا  اندازه ای قانون  معین می کند .

 چون  سن قراردادی  و اجباری  بازنشستگی ، که  معمولاً  ۶۰ سالگی است- گاهی می تواند  تا ۷۰  سالگی ادامه یابد. البته بعضی اشخاص لااقل از نظر قانون دیرتر از دیگران پیر می شوند. با توجه به  پراکندگی  زیاد  سنینی  که در دوره موسوم به سالمندی است ،می توان افراد سالمند را به سه گروه تقسیم کرد:  سالمند جوان ، سالمند پیر و سالمند کهنسال

سالمند جوان           ۶۰ تا ۶۹ سال
سالمند پیر              ۷۰ تا ۸۰ سال
سالمند کهنسال         ۸۰ سال به بالا
سن جسمی و زیستی : غیر از سن زمانی، معیار دیگری نیز می تواند به تعریف سالمندی کمک کند؛ این معیار عبارت است از دگرگونی جسمی  و  زیستی . با  وجود  موارد استثنایی،  پیری جسمی تدریجاً حاصل می شود ، به طوری که  تعیین لحظه ای که شخص از نظر جسمی پیر می شود غالباً قراردادی است . اکثر مردم احساس     می کنند که نیروی بدنشان بین ۳۰  تا ۳۵ سالگی نقصان می یابد، ولی تا زمانی که فعالیت های روزانه شان تحت تأثیر این نقصان قرار نمی گیرد آنها توجه زیادی به این امر نمی کنند. پیر شدن جسمی تصوری را که ما از خود داریم را تغییر می دهد، پیر شدن جسمی به دیگران پیام می دهد که باید رفتار خود را نسبت به ما عوض کنند.ژان پل سارتر چنین می نویسد : یک پیر هرگز خودش را پیر احساس نمی کند. من از طریق دیگران درمی یابم که پیرم . اما خودم پیری را احساس نمی کنم .
 سن روانی ، عاطفی :

می دانیم که تکامل ویژگی هایی دارد. مثلاً یک شخص زمانی از نظر روانی کامل شناخته می شود که بتواند مسئولیت های خود را در جامعه بر عهده بگیرد. اما انسان در سن ۷۰ سالگی به مرگ نزدیک می شود، که این موضوع  می تواند اثرات و پیامدهای روانی ، عاطفی مهمی بدنبال داشته باشد . از این رو حیات انسان برحسب مدت زمانی که برای زندگی کردن باقی مانده  است ، سازمان دهی می شود نه برحسب مدت زمانی که از بدو تولد طی شده است .دگرگونی روانی ، عاطفی را می توان به دو گروه تقسیم نمود : ۱- دگرگونی های شناختی ، یعنی دگرگونی هایی که شیوه تفکر و توانائی های فرد در این زمینه را تحت تاثیر قرار می دهد. و ۲- دگرگونی هائی که عاطفه و شخصیت فرد سالمند را دربرمی گیرد .

امام على علیه السلام : در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود، امّا برای مرگ آماده نمی شود.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها