0

پس از 400 سال مشخص شد گالیله اشتباه کرده است

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

پس از 400 سال مشخص شد گالیله اشتباه کرده است
پنج شنبه 20 اسفند 1388  6:59 AM

وقتی گالیله برای اولین بار قمرهای مشتری را از پشت تلسکوپ دید، نتیجه گرفت که کوپرنیک درست می‌گوید که زمین در مرکز عالم نیست؛ اما بررسی‌های جدید نشان می‌دهد که گالیله باید به عکس این نتیجه‌گیری می‌رسید!

  امروزه همه ما می‌دانیم که حق با گالیله بود: زمین به دور خورشید حرکت می‌کند، همانطور که کوپرنیک آن را در سال 1543 / 922 بیان کرد. اما یافته‌های محققان نشان می‌دهد که اگر گالیله می‌خواست بر اساس مشاهدات خود نتیجه‌گیری کند، باید از دیدگاه دیگری که در آن زمان مطرح بود حمایت می‌کرد؛ دیدگاه تیکونیکی. در دیدگاه تیکونیکی که توسط ستاره‌شناس دانمارکی، تیکو براهه در قرن شانزدهم میلادی مطرح شد، زمین حرکت نمی‌کند و هر چیز دیگری به دور زمین و خورشید می‌گردد.

به گزارش نیچر، این نتیجه‌ای است که کریستوفر گرانی، از فیزیکدانان کالج فنی لوییزویل کنتاکی بعد از مطالعه دست‌نوشته‌های ستاره‌شناس دیگری که در اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم و هم‌عصر گالیله زندگی می‌کرد، به آن رسیده است.

گرانی در سال 2008 / 1387 اظهار کرد که مشاهدات گالیله از ستارگان، در واقع الگوهای انکساری است که اصطلاحا دایره‌های خیالی (Airy Disks) خوانده می‌شود. این پدیده به صورت الگوهایی از دوایر هم‌مرکز است و زمانی رخ می‌دهد ‌که نور ساطع شده از یک منبع نقطه‌ای مانند یک ستاره، از یک سوراخ عبور کند. پدیده انکسار در زمان گالیله کشف نشده بود و بنابراین وی از این پدیده خبر نداشت. در نتیجه وی به آن‌چه چشمانش یا تلسکوپش به او می‌گفت، اعتماد داشت و برای تخمین اندازه و فاصله ستارگان از مشاهداتش استفاده کرد. در نتیجه گالیله فاصله ستارگان را بسیار کمتر از مقدار واقعی و با خطایی از مرتبه هزار به‌دست آورد.

پس از اینکه گرانی فهمید که انکسار گالیله را فریب داده‌است، تصمیم گرفت تا یافته‌های ستاره‌شناسان معاصر گالیله را که ممکن بود موارد مشابهی را با ابزارهای خویش دیده باشند، بررسی کند. وی می‌گوید: «مطمئنا شخص دیگری وجود داشت که تلسکوپی بهتری از تلسکوپ گالیله داشته‌باشد.»

این شخص ستاره شناس آلمانی، سیمون ماریوس بود که بیشتر شهرت خود مدیون نامگذاری قمرهای مشتری یعنی آیو، اروپا، گانمید و کالیستو است و ادعا می‌شود که آن‌ها را تنها چند روز قبل از گالیله کشف کرده‌است. گرانی می‌گوید که ماریوس نیز مانند گالیله، دایره‌های خیالی را با ستارگان واقعی اشتباه گرفت. اما در حالی‌که گالیله به نظر خود درباره سیستم کوپرنیکی چسبیده‌بود، تجزیه و تحلیل ماریوس از یافته‌هایش منجر به نتایج کاملا متفاوتی شد.

ارتباط عاطفی
بر اساس گفته‌های گرانی، ماریوس بر اساس مشاهداتش نتیجه گرفت که فاصله ستارگان باز زمین، نزدیک‌تر از آن است که بتواند دیدگاه کوپرنیکی را تایید کند. در دیدگاه کوپرنیکی، ستارگان در فاصله زیادی از زsdین قرار دارند و در نتیجه برای مشاهده‌گر مانند نقاط درخشان به نظر می‌رسند. دیدگاه کوپرنیکی از سوی دانشمندان دیگری نیز استفاده می‌شد. به عنوان مثال ستاره‌شناس هلندی، کریستین هویگنس در کتاب خود با عنوان Systema Saturnium که 17 سال پس از مرگ گالیله و در سال 1659 به چاپ رسید، می‌نویسد: «اگر لنز تلسکوپ توسط دود تیره شود، ستارگان مانند نقطه به نظر خواهند رسید.»

اما در عوض ماریوس استدلال کرد که مشاهده ستارگان به صورت نقاط نورانی، دیدگاه تیکونیکی را تایید می‌کند. در دیدگاه تیکونیکی، زمین بی‌حرکت و در مرکز سیستمی که ماه و خورشید به دور آن می‌گردند قرار دارد. سیارات عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل به دور خورشید می‌گردند و ستارگان در ماورای این سیارات و در یک کره ثابت قرار دارند.

گرانی می‌گوید: «استدلال ماریوس خیلی قوی‌تر از استدلال گالیله بود. در حقیقت اگر گالیله نیز بر اساس مشاهداتش نتیجه‌گیری می‌کرد، باید به نتایج یکسانی می‌رسید.» حال این سوال مطرح می‌شود که چرا گالیله به دیدگاه‌های کوپرنیک چسبید؟

رینک ورمیج، مورخ علمی دانشگاه اوکلاهاما می‌گوید: «گالیله به شدت به دیدگاه‌های کوپرنیکی متعهد  بود. این موضوع که وی ترجیح داد وارد منازعاتی که برخلاف این دیدگاه بود نشود، خیلی عجیب نیست. اگرچه بر طبق استانداردهای مدرن علمی وی احتمالا نباید این کار را می‌کرد.» ورمیج اضافه می‌کند که بازار مباحثات علمی درباره دیدگاه‌های مختلف برای سالیان زیادی داغ بود و این بحث درباره اندازه و توزیع ستارگان، تنها یکی از این مباحثات به شمار می‌رود.

گرانی نمی‌تواند بگوید چرا گالیله علی‌رغم مشاهداتش دیدگاهی را انتخاب کرد که در نهایت نیز صحیح از کار درآمد. بر اساس گفته‌های ورمیج، در دنیایی که دیدگاه تیکونیکی یک رقیب جدی برای دیدگاه کوپرنیکی محسوب می‌شد، نتیجه‌گیری ماریوس منطقی به‌نظر می‌رسد. گرانی نیز می‌گوید: «در واقع شما باید حق را به سیمون ماریوس بدهید، زیرا وی نتیجه‌گیری خود را بر اساس بررسی یافته‌هایش و دنبال کردن منطقی آنها انجام داد.»

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها