0

10‌ اشتباه رايج در‌ تربيت كودكان‌

 
gps0064
gps0064
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 1751
محل سکونت : اصفهان

10‌ اشتباه رايج در‌ تربيت كودكان‌
چهارشنبه 12 اسفند 1388  3:44 AM

آيا كودك شما به حرفتان گوش نمي‌دهد؟ آيا فرزندتان از قوانين و حد و مرزي كه تعيين كرده‌ايد، سرپيچي مي‌كند. شما براي تغيير دادن اين وضعيت چه خواهيد كرد؟ به‌كارگيري عكس‌العمل‌هاي بي‌تاثير در ميان والدين بسيار شايع است. اين عكس‌العمل‌ها گاهي برعكس‌ عمل مي‌كنند و حتي باعث تحريك كودك در شروع مبارزه براي جلب توجه بيشتر خواهند شد. 
اغلب والدين مي‌دانند روش‌ هاي كاربردي آنان چندان تاثيري ندارد ولي اين آگاهي ، آنان را از به‌كارگيري روش‌‌هايشان بازنمي‌دارد.

بي‌تاثير بودن روش‌هاي به كار گرفته شده در شناخت اولين قدم در راه بهبود، بسيار حائز اهميت است. به همين علت اشتباهات والدين در رفتار با فرزندشان را مورد بررسي قرار مي‌دهيم.در اين مقاله به 10 اشتباه رايج تربيتي كه والدين آنها را به كارمي‌بندند اشاره كرده‌ايم. 
سرزنش: شما فرزند خود را بابت رفتارش سرزنش مي‌كنيد. مثلا «تو كه هنوز اتاقت را مرتب نكرده‌اي!» يا «تو كه دوباره خواهر كوچكت را اذيت كردي!» گاهي اين سرزنش‌ها جاي خود را به جمله‌هاي حقارت‌آميز مي‌دهند. مثلا «اين رفتار تو واقعا دوستانه نيست!» آيا فرزند شما بعد از شنيدن چنين سرزنش‌هايي، رفتار خود را تغيير داده است؟ شما دقيقا همان كاري را به كودك خود مي‌گوييد كه در آن لحظه انجام مي‌دهد؛ در صورتي كه فرزند شما كاملا به عمل خود واقف است.

آگاهي از نامناسب بودن رفتار كودك، معمولا هيچ سودي ندارد. از نظر كودك، اين سرزنش‌ها صرفا عيب‌جويي از سوي شماست. كودك مي‌انديشد: «او مرا دوست ندارد. پس بايد براي جلب توجه او بجنگم.» بخصوص اگر سرزنش‌هاي شما با ابراز جمله‌هاي تحقيرآميز همراه باشد، اين احساس در كودكتان قوي‌تر خواهد بود.

تنبيه بدني: آيا شما هم تا به حال اختيار خود را از دست داده‌ايد؟ آيا تا به حال اثر دست خود را روي صورت يا بدن فرزند خود ديده‌ايد؟ آيا تا به حال فرزندتان را حسابي كتك زده‌ايد؟ تقريبا همه ما حداقل يك بار، دانسته يا ندانسته، كودك خود را به گونه‌اي تنبيه بدني كرده‌ايم. درك چگونگي اثر تنبيه بدني روي كودكان، بسيار آسان است. كودكاني كه مرتب از والدين خود كتك مي‌خورند، بعد از مدتي حساسيت‌شان در برابر درد كاسته مي‌شود.

كودكاني كه كتك مي‌خورند، همانند ديگر رفتارهاي خصمانه والدين، اغلب حس انتقامجويي در آنان قوي مي‌شود. در ضمن نبايد فراموش كرد كه كودكان هر آنچه از ما مي‌آموزند، به فرزندان خود منتقل مي‌كنند. هر ضربه‌اي كه به فرزندتان وارد كنيد، ضربه‌اي به ارتباط شما و فرزندتان وارد خواهد آمد. تنبيه بدني تحقيرآميز و به‌كارگيري آن در راه تربيت كودكان، كاملا نامناسب است.

ناديده گرفتن رفتارهاي مطلوب: بعضي از كودكان مشكلات رفتاري زيادي دارند؛ زيرا والدينشان بسيار كم به رفتارهاي خوب آنان توجه مي‌كنند و آنان را مورد تشويق قرار مي دهند؛ ولي هر بار كار اشتباهي از آنان سرمي‌زند، بشدت مورد مواخذه قرار مي‌گيرند. اگر رفتار شايسته كودك مورد بي‌توجهي و بي‌مهري قرار گيرد، در آينده رفتارهاي پسنديده كمتر از او سر مي‌زند. اگر بر اثر بي‌توجهي رفتار خوبي از بين رفت، اصلا تعجب نكنيد. يك اصل مهم در تربيت صحيح كودك تشويق و توجه به رفتارهايي است كه دوست داريد در آينده بيشتر شاهد آن باشيد.

ترور شخصيت: هنگامي كه والدين روي فرزندان خود اسم مي‌گذارند و آنان را با همان اسامي صدا مي‌زنند، ممكن است مشكلات عاطفي و رفتاري در كودكان ايجاد كنند. كودكان نسبت به اين مساله خيلي حساس هستند؛ مثلا هنگامي كه والدينشان آنان را احمق، كودن، گيج، خرفت، خنگ، پروفسور، مزاحم و... صدا مي‌زنند.

گاهي اوقات والدين از اين القاب براي ترور شخصيت كودك استفاده مي‌كنند، ولي ممكن است گهگاه بدون اين كه منظور خاصي داشته باشند، از اين القاب استفاده كنند. اين لغات ممكن است منعكس‌كننده خشم پدر يا مادر نسبت به كودك باشد، اما معمولا نه تنها باعث بهبود اوضاع نمي‌شود؛ بلكه آن را وخيم‌تر نيز مي‌كند.

تسليم: والدين تسليم را مي‌توان والدين لوس‌كننده هم ناميد. اين دسته از والدين هيچ محدوديتي قائل نمي‌شوند و محدوديت‌هايي را كه در نظر مي‌گيرند غالبا لغو مي‌كنند. فرزندان اين گونه والدين بدون داشتن خطوط راهنمايي معين بزرگ مي‌شوند. والدين به آنچه كودكان مي‌خواهند، تسليم مي‌شوند. ما اغلب اين قبيل كودكان را با صفت لوس توصيف مي‌كنيم. كودكاني كه هيچ‌گونه محدوديتي براي آنها منظور نمي‌شود، ممكن است در برخورد با ديگران دچار مشكل شوند.

بزرگنمايي: يك امر عادي و ساده را به صورت مساله‌اي پيچيده در‌مي‌آوريد و فكر مي‌كنيد اگر فرزندتان اين طور عمل نكند، آن غذا را نخورد، يا كمي تب داشته باشد، ديگر دنيا به آخر رسيده است. دائم دست و پايتان مي‌لرزد. خودتان تمام كارهاي بچه را انجام مي‌دهيد، به جزئيات كارش دخالت مي‌كنيد و ديگر فكر نمي‌كنيد بچه بايد مستقل بار بيايد.

فرزند انسان موجود عجيب و غريبي است. پدر و مادري كه زياده از حد از بچه‌ها حمايت مي‌كنند، بيش از حد از آنها مواظبت مي‌كنند و حاضر نيستند بچه‌شان به هيچ قيمتي طعم ناكامي و ناراحتي را بچشد و مرتب مثل يك نوزاد با او رفتار مي‌كنند، فرزندشان براي رويارويي موفقيت‌آميز با زندگي تجربه كسب نمي‌كند و بزرگ هم كه شد، حاضر نيست كمترين مسووليتي به عهده بگيرد.

انتظارات بيش از حد: داشتن انتظارات منطقي از كودكان بستگي به سن و ميزان رشد آنان دارد. والديني كه از فرزندان خود خواسته‌هاي زيادي دارند كه بيش از توان آنان است، با مقاومت و حتي گاهي با تنفر كودكانشان مواجه مي‌شوند. به عنوان مثال اگر دنبال دردسر مي‌گرديد، از كودك 3 ساله‌اي بخواهيد بدون كمك گرفتن از ديگران اتاق به هم ريخته‌اي را مرتب كند.

رشوه: اگر چنين كني، چنان خواهيم كرد! رشوه‌دادن نيز همانند روش‌هاي ديگر قطعا با شكست مواجه خواهد شد؛ روشي كه در آن بوضوح به كودك گفته مي‌شود كه اگر كاري را بكند (يا نكند) پاداشي دريافت خواهد داشت.
«اگر با برادر كوچك خوب رفتار كني، تو را مي‌برم سينما.»

«اگر شعر را حفظ كني، تو را مي‌برم مسابقه فوتبال.»

اين نوع برخوردهاي شرطي ممكن است طفل را وادار كند براي به دست آوردن يك هدف آني، كاري را انجام دهد، ولي بندرت باعث كوشش مداوم كودك خواهد شد. حرف‌هاي ما به او القاء مي‌كند به قابليت او شك داريم. اشكالات اخلاقي زيادي درباره پاداش‌هايي كه به صورت رشوه استفاده شوند، وجود دارد. بسيار مفيدتر و لذتبخش‌تر است كه جايزه را بدون اين كه آن را از قبل اعلام كنيم و كاملا بدون انتظار كودك به او بدهيم. جايزه بايد نشانگر شخصيت و قدرداني ما باشد.

تهديد: «اگر يك بار ديگر دوستت را اذيت كني، يك كتك مفصل مي‌خوري.» «صد بار بهت گفتم سنگ پرت نكن، اگر يك بار ديگر اين كار را تكرار كني من مي‌دانم با تو. ديگر كمربند را مي‌آورم.»، «صبر كن تا بابا بيايد خانه.» هنگامي كه كودك بارها تهديداتي از والدين خود مي‌شنود، ولي بندرت عواقب كار بد خود را مي‌بيند، بايد گفت تهديد به تنبيه كردن مبدل به روشي نامناسب و بي‌حاصل براي مهار رفتار كودك مي‌شود. گاهي اوقات اين تهديدها حتي به كودكان اين جرات و شهامت را مي‌دهد تا پدر و مادر خود را در آن محدوده امتحان كند و صبر و تحمل آنان را بسنجد.

مشاجره : هر كودكي نياز به امنيت رواني دارد و والدين موظف هستند اين نياز را براي كودك تامين كنند. روش‌هايي از قبيل عيبجويي، لجبازي، سرزنش، داد و فرياد، بددهني و مشاجره با كودك موجب مي‌شود كودك احساس ناامني كند و دچار اضطراب شود. به كار بردن اين روش‌ها موجب مي‌شود احترام متقابل بين شما و فرزندتان از بين برود و والدين اقتدار خود را از دست بدهند.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها