0

مهرورزى كن

 
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

مهرورزى كن
چهارشنبه 10 فروردین 1390  10:26 AM

زن كانون محبت و يك موجود صد در صد عاطفه‏اى است.ازوجودش مهر و محبت ميبارد.

حيات و زندگى او به عشق و علاقه بستگى دارد.دلش ميخواهدمحبوب ديگران باشد.هر چه محبوبتر باشد شاداب‏تر خواهد بود.براى‏بدست آوردن محبوبيت تا سر حد فداكارى كوشش ميكند.اگر بداندمحبوب كسى واقع نشده خودش را شكست‏خورده و بى‏اثر پنداشته دائماپژمرده و افسرده خواهد بود.بدين جهت ميتوان به طور قطع مدعى شد كه‏بزرگترين رمز زن‏دارى اظهار محبت و علاقه است.

آقاى محترم!همسر شما قبلا از محبتهاى بى‏شائبه پدر و مادر كاملابرخوردار بود.اما از هنگاميكه پيمان زناشويى را امضا نمود از ديگران‏بريد و با تو پيوند دوستى بست.بدان اميد به خانه‏ات قدم نهاد كه تو تنها به‏اندازه همه آنان بلكه بيشتر او را دوست‏بدارى.انتظار دارد عشق و محبت‏تو از پدر و مادرش عميق‏تر و پايدارتر باشد.چون به عشق و محبت تواعتماد داشته تمام هستى و موجوديت‏خويش را در اختيارت نهاده است.

بزرگترين رمز زن‏دارى و بهترين كليد حل مشكلات زناشويى‏اظهار عشق و علاقه است.اگر ميخواهى دل همسرت را به طورى‏مسخر گردانى كه مطيع تو باشد،اگر ميخواهى پيوند زناشويى را استوارسازى،اگر ميخواهى او را به خانه و زندگى دلگرم نمايى،اگر ميخواهى او را نسبت‏به خودت علاقه‏مند سازى،اگر ميخواهى تا آخر عمر نسبت‏به تووفادار باشد و اگر و اگر، بهترين راهش اينست كه تا ميتوانى نسبت‏به‏همسرت اظهار عشق و علاقه كن.

اگر بداند محبوب تو نيست از خانه و زندگى بيزار خواهد شد،هميشه پژمرده و افسرده خواهد بود،به خانه‏دارى و بچه‏دارى بى‏علاقه‏ميگردد،وضع منزل شما هميشه نامنظم خواهد بود.پيش خود فكر ميكندچرا براى شوهرى جان بكنم كه دوستم ندارد.

خانه شما كه از عشق و محبت‏خالى گشت‏به صورت جهنم سوزانى‏تبديل ميگردد.اگر چه اسباب و وسائلش مرتب باشد اما چون بوى عشق ومحبت نميدهد صفا و رونق نخواهد داشت.

ممكن است همسرت به بيماريهاى روانى و ضعف اعصاب مبتلاشود.

ممكن است‏براى جبران كسرى محبوبيت‏خويش در صدد برآيد دردل ديگران نفوذ كند.

ممكن است‏به قدرى از شوهر و خانه بيزار گردد كه جدايى را بر آن‏زندگى سرد و بى‏رونق ترجيح داده تقاضاى طلاق كند.

مسؤوليت همه اين حوادث بر عهده مرد است كه نتوانسته بخوبى‏زن‏دارى كند.باور كنيد بخش مهمى از طلاقها در اثر همين بى‏مهريهابوجود ميآيد.

به آمار زير توجه فرماييد:

نياز روانى به محبت و بى‏اعتنائيهاى شوهر و اشتغال او به كارهاى‏زياد در نتيجه غفلت از حال روحى زن سبب جداييهاى بسيار شده است. در سال 1348 از ميان 10372 زن و مرديكه از يكديگر جدا شدند،1203زن علت جدايى را خستگى و دلزدگى از زندگى و احساس پوچى وبيهودگى و بى‏توجهى شوهر به مسائل عاطفى دانسته‏اند (4) .

زنى در دادگاه اعلام كرد:حاضر است علاوه بر بخشيدن مهر خودده هزار تومان هم به شوهرش بدهد تا با طلاق او موافقت كند.از ازدواج‏آنها چهار ماه ميگذرد.زن گفت:چون شوهرم به طوطيهاى خود بيشتر ازمن علاقه‏مند است نميخواهم بيش از اين با او زندگى كنم. (5)

مهر و محبت‏خانوادگى از همه چيز ارزش‏دارتر است‏بدين جهت‏خداوند بزرگ در قرآن مجيد آنرا يكى از آثار قدرت و نعمتهاى بزرگ‏شمرده بر بندگان منت نهاده ميفرمايد:

«يكى از آيات خدا اينست كه همسرانى برايتان آفريد تا با آنان انس‏بگيريد.و در ميانتان محبت و مهربانى افكند.و در اين موضوع براى اهل‏تفكر آياتى هست (6) ».

امام صادق عليه السلام فرمود:زن از مرد آفريده شده و تمام‏توجهش به سوى مردها معطوف ميباشد.پس همسرانتان را دوست‏بداريد (7) .

حضرت صادق عليه السلام فرمود:هر كس از دوستان ما باشد به‏همسرش بيشتر اظهار محبت ميكند (8) .

رسول خدا (ص) فرمود:هر چه ايمان انسان كاملتر باشد به‏همسرش بيشتر اظهار محبت مينمايد (9) .

امام صادق (ع) فرمود:يكى از اخلاق پيمبران اينست كه نسبت‏به‏همسرانشان محبت دارند (10) .

پيغمبر فرمود:اين سخن مرد كه به همسرش ميگويد:واقعا ترادوست دارم،هرگز از قلبش خارج نخواهد شد (11) .

گر چه محبت‏بايد از صميم قلب باشد تا در دل طرف اثر بگذارد،زيرا دلها با هم راه دارند، ليكن به محبت قلبى تنها هم نبايد اكتفا كرد،بلكه‏لازم است صريحا آنرا اظهار نمود.در صورتى ميتوان انتظار نتيجه داشت‏كه آثار محبت در زبان و افعال و رفتار شخص نمايان باشد.

صريحا و بدون احتياط به همسرت اظهار عشق و علاقه كن:درحضور و غياب از وى تعريف كن،اگر به سفر رفتى برايش نامه بنويس واز درد فراق بنال.گاهى برايش تحفه‏اى خريده تقديمش كن.اگر دسترسى‏به تلفن دارى گاه گاهى از احوالش جويا شو.

يكى از موضوعاتيكه بانوان هرگز آنرا فراموش نمينمايند همين‏عشقها و مهرورزيهاى واقعى است.براى نمونه بداستان زير توجه‏فرماييد:

خانمى به نام...از شوق گريست و گفت:در يك شب پاييزى باجوانى ازدواج كردم.مدتها زندگى ما به آرامى گذشت.خود را خوشبخت‏ترين زن روى زمين حس ميكردم.شش سال در خانه كوچكى كه‏برايم ترتيب داده بود بسر بردم.تا اينكه روزى خوشبختى‏ام صد برابر شد.

آن روز باردار شده بودم.هنگاميكه اين خبر را به شوهرم دادم مرا درآغوش گرفت و چون كودكان گريه را سر داد.از شوق آن قدر گريست كه‏بدون اغراق چندين بار نزديك بود نقش بر زمين شود.پس از آن بيرون‏رفت و با پس‏انداز خود يك گردن‏بند الماس برايم خريد.هنگاميكه آنرابه من داد گفت:اين گردنبند را به بهترين زن دنيا كه تا به حال ديده‏ام تقديم‏ميكنم.اما افسوس كه طولى نكشيد كه در يك حادثه غم انگيز رانندگى‏كشته شد (12) .

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها