پاسخ به: عشقولانه
سه شنبه 9 فروردین 1390 9:58 AM
برایم زندان ساختی با این بی وفایی / خسته ام از این زندان از این تنهایی
حسرت به دل ماندم که روزی بیاید / که دهد مرا از این زندان رهایی . . .
.
.
.
تحملی که داده بودی داره تموم میشه / مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیشه
دلم داره شور میزنه ، این دل رو بی خبر نذار / تورو خدا با خوبی هات روی هیچ دلی اثر نذار . . .
.
.
.
تمام لحظه های من فدای تاب مژگانت / شقایق وار میمیرم برای خواب چشمانت . . .
گویی این روزها آدم ها
به دست هم پیر می شوند نه به پای هم...