دفتر شعر نو موسوی گرما رودی
دوشنبه 13 آذر 1391 1:32 PM
مرا زميني به فراخي يك خُسبيدن بسنده است
با فرشي از سبزينه ي گياه
و همان قدر آسمان
كز لابلاي شاخسار بيدبُني
قسمت مرا از خورشيد و ستاره
در سفره ي چشمم، غربال كند
روي و موي
در جويبار همسايه درخت خواهم شست
تب گياهي من
در پاشويه ي رود، مي شكند!