پیامک های عاشقانه
دوشنبه 5 بهمن 1388 5:44 PM
ـ زندگي گريه مختصريست ... مثل يک فنجان چاي ... و کنارش عشق است ... مثل يک حبه قند ... زندگي را با عشق نوش جان بايد کرد .
ـ اگر آن ترک شيرازي به دست آرد دل ما را ، به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را .
ـ عشق کلامي از نور است که دستي نوراني آن را بر برگي از نور نگاشته است ...
ـ گفتم به گل زرد چرا رنگ مني ، افسرده و دلتنگ چرا مثل مني ، من عاشق اويم که رنگم شده زرد ، تو عاشق کيستي که همرنگ مني ...
ـ بايد آهسته نوشت ، با دل خسته نوشت ، با لب بسته نوشت ، گرم و پر رنگ نوشت ... روي هر سنگ نوشت تا بخندند همه که اگر عشق نباشد دل نيست ، من در اين شهر غريبم و در اين خاک فقير ، به کمند تو گرفتار و به دام تو اسير ، آتش عشق چنان در دلم افروخته بود ، ديده گر آب نمي ريخت جگر سوخته بود ...
ـ صداقت يعني از افقها به قصد رويت گذشتن ... ميان کوچه هاي سبز احساس به دنبال قدمهاي تو گشتن ... نجابت يعني از باغ نگاهت ... به رسم عاطفه يک پونه چيدن ... ميان سايه روشن هاي احساس ... تو را از پشت يک آئينه ديدن ...
ـ جز من اگرت عاشق و شيداست بگو ، ور ميل دلت به جانب ماست بگو ، ور هيچ مرا در دل تو جاست بگو ، گر هست بگو ، نيست بگو ، راست بگو ... !
ـ منم آن شعله آتش که از هر شمع برخيزم ... تمام هستي خود را فقط به پاي تو ريزم ... درون قلب من فرمانروايي کن ... که از موي تو برخيزد همه عطر دل انگيزم ...
ر