0

سينماي يهودي

 
hemmatmehdi
hemmatmehdi
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 824
محل سکونت : تهران

سينماي يهودي
دوشنبه 23 اسفند 1389  10:53 AM

سينماي يهودي

 

(1)يهوديان هنر عكاسي تصوير متحرك‏(2)(سينما)را اختراع نكرده‏اند؛در زمينه پيشرفت‏ مكانيكي يا تكنيكي سينما نيز قدم مؤثّري برنداشته‏اند.آنها در پرورش هنرمندان بزرگ،اعمّ از نويسنده يا بازيگر،كه مواد مصالح اصلي پرده سينما را فراهم مي‏كنند نقشي نداشته‏اند.عكاسي‏ حركت،همچون ساير چيزهاي سودمند دنيا،منشأ غير يهودي دارد.امّا بنابر تقدير عجيب و منحصر بفردي كه يهوديان را بزرگترين رندان جهان ساخته است،منافع حاصله از سينما نصيب‏ مبتكران و پايه گذاران آن نشده بلكه قسمت غاصبان واستثمارگران گشته است.

 

وقتي در همه ساعات روز و شب ميليونها نفر از مردم در برابر در ورودي سالنهاي سينما ازدحام مي‏كنند و بي‏اغراق در تمامي نقاط مسكوني كشور صفهاي بي‏انتهايي از انسانها به اين‏ منظور تشكيل مي‏شود،ارزش دارد بدانيم چه كساني آنها را به سينما مي‏كشانند،وقتي آنها خاموش و بيحركت در سالنهاي تاريك نشسته‏اند چه كساني بر ذهنشان تأثير مي‏نهند،و در حقيقت چه كساني انبوه عظيم نيرو و انديشه بشري را كه توسّط القائات سينما شكل گرفته و هدايت مي‏شود،در اختيار گرفته و كنترل مي‏كنند.

 

چه كسي بر قلّه اين كوه سلطه ايستاده است؟پاسخ اين است:صنعت سينماي ايالات متّحده‏ و تمام دنيا منحصرا تحت سلطه مالي و معنوي يهودياني است كه افكار عمومي را كنترل مي‏كنند.

 

جنبه اخلاقي و معنوي تأثيرات سينما اكنون يك مسأله جهاني است.هر آنكه وجدان‏ اخلاقي بيداري دارد،از آنچه در حال انجام است و آنچه بايد انجام شود بخوبي آگاه است.سينما پديده‏اي است كه ذوق و سليقه را از بين مي‏برد و اصول اخلاقي را تضعيف مي‏كند و نبايد آن را به‏ خود واگذاشت.امّا وجه تبليغي سينما خود را با اين صراحت به مردم نشان نمي‏دهد.اشتياق‏ جريانهاي مختلف براي برخوردار شدن از حمايت سينما حاكي از آن است كه سينما به مثابه يك‏ نهاد تبليغي عظيم شناخته شده است.شواهد فراواني وجود دارد دالّ بر اينكه مسئولان مالي و تبليغي يهود اين جنبه سينما را از نظر دور نداشته‏اند.تبليغات سينمايي به صورت فعلي را مي‏توان چنين توصيف كرد:

 

اين تبليغات در خصوص يهود سكوت مي‏كند،يهوديان بجز در موقعيتها و شرايطي‏ فوق العاده مطلوب و دلپذير بر پرده سينما ظاهر نمي‏شوند.همچنين تبليغات سينمايي يهود مذاهب ديگر را مورد تهاجم قرار مي‏دهند.يك خاخام يهودي جز در بهترين و آبرومندانه‏ترين‏ كسوتها بر پرده تصوير نمي‏شود.او با همه شكوه و وقار مقام و منزلت خويش و تا آنجا كه ممكن‏ است به شكلي جذاّب و مؤثّر نمايش داده مي‏شود.روحانيون مسيحي،چنانكه هر سينمارو حرفه‏اي بسهولت به ياد مي‏آورد،به اشكال مختلف،از مضحك گرفته تا بزهكار،بد جلوه داده‏ مي‏شوند.اين شيوه برخورد مشخصا يهودي است.همچون بسياري از القائات پنهان و ناشناخته در زندگي ما كه منشأ يهودي دارند،هدف از اين كار اين است كه هر انديشه آميخته به احترام و مؤدبّانه‏اي درباره روحانيت حتّي المقدور نقض و خنثي گردد.

 

روحانيت كاتوليك بسرعت عليه تضييع منزلت روحاني خويش واكنش نشان دادند و در نتيجه خشم شديد آنان،يهود عقب نشست.اكنون هرگز نمي‏بينيد كه يك كشيش كاتوليك بر پرده‏ سينما تحقير شود.ولي روحاني پروتستان همچنان به صورت شخصي قد بلند،مبتلا به زكام، رياكار و متظاهر كه در كاريكاتورهاي ضدّ مسيحي ترسيم مي‏گردد بر پرده ظاهر مي‏شود.او اعمال‏ خود را با توسّل به اصول ليبراليستي توجيه مي‏كند،و اين گونه،در حقيقت با يك تير دو نشان‏ هدف قرار مي‏گيرد:

يكي اينكه نماينده مسيحيت در انظار تماشاچيان تحقير مي‏شود؛ديگر اينكه‏ انديشه‏هاي خطرناك مورد نظر يهود موذيانه به تماشاچي القا مي‏گردد.

 

يك يهودي ممكن نيست‏ به عنوان صاحب يك مغازه قنادي بر پرده سينما به نمايش در آيد،هر چند عموم صاحبان‏ مغازه‏هاي قنادي امریکا يهودي هستند؛ولي يك روحاني مسيحي به هر شكلي كه تصورّش را بكنيد،از دزد گاو صندوق گرفته تا فردي كه كارش گمراه ساختن ديگران است،بر پرده ظاهر مي‏شود و هيچ‏ كس هم اعتراض نمي‏كند.

 

به اين جملات از پروتكلها توجّه كنيد:

ما جوانان غير يهود را با آموزش اصول و فرضياتي كه از نظر ما كذب محض است‏ ولي خود آنها را القا كرده‏ايم گيج و گمراه ساخته و روحيه آنان را تضعيف كرده‏ايم.(3)

 

ما از مدتها قبل به اين امر توجّه داشته‏ايم كه روحانيت غير يهود را بي‏اعتبار نماييم.(4)

 

به همين دليل است كه ما بايد شالوده ايمان را ويران كنيم،اصل خدا و روح‏ را از ذهن غير يهود بزداييم و محاسبات رياضي و اميال مادي را جايگزين اين‏ معاني نماييم.(5)

 

در اين زمينه مي‏توان يكي از دو ديدگاه زير را برگزيد:يكي اينكه كاريكاتور ساختن از نمايندگان مذهب صرفا بيانگر يك ذهنيت دنيوي است‏[و هدف از آن تمسخر و تحقير مسيحيت‏ نيست‏]؛ديگر اينكه اين كار بخشي از مبارزه‏اي قديمي براي براندازي‏[مسيحيت‏]است.

 

ديدگاه‏ نخست طبعا در ميان غير مطلعين رواج دارد و اگر هدف رسيدن به آرامش فكري است،اين ديدگاه‏ بر نظر دوم رجحان دارد.امّا تعداد شواهدي كه ديدگاه دوم را تأييد مي‏كنند آن قدر زياد است كه‏ نمي‏توان آن را مردود شمرد.

 

سينما چه آگاهانه و چه صرفا از روي بي‏توجهّي به صورت سالن تمريني براي ارائه‏ صحنه‏هاي ضد اجتماعي در آمده است.هيچ شورش يا انقلابي،مگر به صورت برنامه ريزي وتمرين شده،وجود ندارد،انقلابها خود بخود واقع نمي‏شوند بلكه حركتهايي هستند كه بدقت توسّط اقليتها برنامه ريزي مي‏شوند.تاكنون تنها تعداد اندكي انقلاب مردمي به وقوع پيوسته‏اند.

 

.

انقلابهايي كه عناصر خرابكار موفّق به ايجاد آنها شده‏اند همواره آزادي و تمدّن را عقب رانده‏اند.

يك انقلاب موفّق بايد قبلا تمرين شده باشد و اين كار را در تصاوير متحرك بهتر از هر جاي ديگر مي‏توان انجام داد.اين نوع«آموزش بصري»(6)را حتّي بيسوادترين و بي‏فرهنگترين اشخاص مي‏توانند بفهمند.در حقيقت،روشنفكر و با فرهنگ بودن در اين گونه امور آشكارا زيان بخش‏ است.مردم عادي سر خود را تكان مي‏دهند،ابروهايشان را در هم مي‏كشند و دستهاي خود را در هم گره مي‏كنند و مي‏گويند:«اصلا نمي‏توانيم بفهميم».

 

البته كه نمي‏توانند بفهمند،ولي اگربيسوادي و بي‏فرهنگي را درك مي‏كردند،اين مسأله را نيز بوضوح مي‏فهميدند.

 

البتّه تا آنجا كه به نمايش بزهكاري مربوط مي‏شود اصلاح طلبان نيز صميمانه با اين نظرموافقند.پليس به نمايش دقيق و تفصيلي شيوه به قتل رساندن يك فرد پليس بر پرده سينما معترض است.تجّار به آموزش دزدي از گاو صندوق كه هر روز در فيلمهاي سينمايي به نمايش‏ در مي‏آيد اعتراض دارند.اخلاقيون با نمايش هنر اغواگري و به گمراهي كشاندن كه رفته رفته به‏ مايه اصلي هر فيلمي با هر موضوعي تبديل مي‏شود مخالفند،علّت اعتراض و مخالفت آنان اين‏ است كه اين گونه فيلمها را نوعي آموزش پليدي و شرارت مي‏دانند كه ثمرات تلخي براي جامعه به‏ بار مي‏آورد.اين نوع«آموزش تصويري»همچنان ادامه دارد.هر آنچه با طغيان و بروز خشونت‏ مرتبط است توسّط اين تصاوير متحرك به ذهن ميليونها نفر القا مي‏شود،البتّه اين امر ممكن‏ است تصادف محض باشد،امّا تصادفي بودن آن از«واقعيت»و تأثير گذاري‏اش چيزي نمي‏كاهد.

 

مسايل ديگري در حوزه سينما وجود دارد كه شايان ذكر است.يكي استفاده فزاينده از مؤلّفان غير يهودي براي توليد تبليغات يهودي است.بسياري از آثار نويسندگان مشهور غير يهودي‏ به وسيله توليد كنندگان يهودي بر پرده رفته‏اند.اين آثار از نظر تبليغي مؤثرّترند زيرا از پشتوانه‏ نامهاي مشهور در عالم ادبيات برخوردار هستند.اينكه اين مسأله تا چه اندازه به تمايل‏ نويسندگان به وارد شدن در حوزه تبليغات طرفدار يهود مربوط مي‏شود و تا چه حد به اكراه آنان از ردّ پيشنهادهاي محبّت آميز اشخاص صاحب نفوذ و ثروتمند سينما كه مبالغ هنگفتي به آنان‏ پرداخت كرده و حتّي حاضرند بيشتر پرداخت كنند باز مي‏گردد،موضوع ديگري است.(7)

 

با وجود گرايش افراطي موجود نسبت به سينما كه اينچنين در كشور شيوع يافته است تهيه‏ و عرضه فيلمهاي خوب متناسب با انبوه تقاضاهاي مصنوعي،كاذب و تحريك شده تقريبا غير ممكن به نظر مي‏رسد.

 

اشتهاي بعضي از مردم،خواهان دو فيلم در روز يا بيشتر است.زنهاي‏ سبك سر و سطحي چند فيلم در بعد از ظهر و تعداد بيشتري هم در طول شب مي‏بينند.با وجود تمامي مغزها و مهارتهايي كه در كشور مشغول انجام اين وظيفه‏اند،توليد يك درام يا كمدي‏ «با كيفيت»در هر ساعت امكانپذير نيست.اينجاست كه كنترل كنندگان يهودي از حدّ خود تجاوز كرده‏اند.آنها ميزان تقاضا را به حدي بالا برده‏اند كه جز با استفاده از توليداتي كه بناگزير اصل‏ تقاضا را از ميان خواهد برد قادر به بر آوردنش نيستند.هيچ چيز ارزش اجتماعي حرفه سينما را به اندازه اشتهايي افراطي و مبالغه آميز براي توليدات سينمايي تهديد نمي‏كند و اين اشتها،تحريك و تشويق مي‏شود تا وقتي به جنون مبدّل گردد.

 

کاری از گروه تحقیقات جنبش مصاف

 

 

نویسنده : شمس الدین رحمانی

 

(1)-توضيح ويراستار:البتّه اين نظريات پيرامون نفوذ يهود در ايالات متّحده پيش از ظهور اعجاب انگيز تلويزيون و

راديو منتشر شد.اگر چه نفوذ عظيم يهود در اين زمينه طيّ اين صفحات ذكر نشده است،بايد اضافه كرد كه كنترل‏

يهود بر راديو و تلويزيون،از مرحله توليد تا اجرا،به اندازه ساير زمينه‏هاي فعاليت يهود در آمريكا مؤثّر بوده است.

راديو-تلويزيون،به عنوان نيرويي مؤثر در برنامه جهاني مورد بحث اين مجموعه مقالات،اكنون مكان نخست را دارا

مي‏باشد.

(Pictule Photography- (2

(3)-پروتكل نهم.

(4)-پروتكل هفدهم.

(5)-پروتكل چهارم

(Education-(6))

(7)-توضيح ويراستار:اين نكته با استفاده‏اي كه از سينما براي برانگيختن جنگ 1939 و تشديد خصومتها و ترويج‏

دروغهاي كينه توزانه ناشي از آن جنگ به عمل آمد به حدّ كافي تأييد شده است.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها