وظایف و مسئولیت های همسران
سه شنبه 24 اسفند 1389 2:25 AM
وظایف و مسئولیت های همسران
|

|

|
Sunday, 07 September 2008-11:46
|
بحث درباره وظایف و مسئولیت های همسران ، بیش ازآنکه صرفا" يك موضوع حقوقی و قانونی باشد ، متاثر از پیوندهای عاطفی و روانی و مبتنی بر معیارهای اخلاقی و ارزشی است . اهمیت و ارزشمندی حقوق خانواده ، ناشی از ارج و منزلت والای این کانون مقدس است . رواج ارزشهاي اخلاقي ، مسئولیت پذیری اجتماعی و پیوندهای عمیق عاطفی ، در جامعه ای به چشم می خورد که کانون خانواده در آن از بالاترین استحکام برخوردار است . زمانیکه عقد ازدواج و پیمان همسری بین یک زوج برقرار می شود ، تکالیف و حقوق معینی برای هر يك از زن و شوهر بوجود مي آيد . همسران موفق با احساس وظیفه خطیر ، هرگز عهد و پیمان خویش را سست نمی کنند و میثاق زندگی مشترک را با اکسیر محبت ، جاودانه می سازند . برای استحکام و استمرار این پیمان مقدس ، راهکارهایی وجود دارد که با به کارگیری آنها می توان خانواده اي متعادل و موفق داشت .
اینک به موضوع حاکمیت منطق در روابط زوجین می پردازیم .
ازجمله آفتهایی که خانواده ها را تهدید می کند ، رشد خواسته ها و انتظارات غیر منطقی زوجین از یکدیگر است . گاهي با مطرح شدن اين خواسته ها ، آرامش زندگی به هم می ریزد . زنان و شوهران جوان غالبا" از این جنبه آسیب می بینند که مرز منطقی و غیرمنطقی بودن انتظاراتشان از هم ، مشخص نیست . عدم آشنایی در این زمینه ، منجر به جریحه دار شدن احساسات آنها می شود . نقطه بحران در زندگی ، زمانی فرا می رسد که انتظارات غیر منطقی و تامین نشده بر روی هم انباشته شده و آستانه مقاومت زن و شوهر به تدریج كاهش يافته و در یک لحظه غیر قابل پیش بینی ، درگیری بوجود می آید . خانواده های متعادل با تنظیم و تعيين انتظارات منطقي ، راه را بر ورود عوامل تفرقه و تزلزل در زندگی می بندند . به اين ترتيب ، درمورد خواسته هاي خود ، به نوعي توافق دست مي يابند و روح تفاهم و همدلی را در زندگي تسری می بخشند . تعادل در زندگی مشترک ، زمانی شكل مي گيرد که روابط متقابل زن و شوهر بر پایه ای معقول استوار باشد . در اين حالت ، زن و شوهر ، از يكديگر انتظاراتي نا معقول و خارج از توان نخواهند داشت .
انسان به دليل حب نفس ، همواره به سوي منافع شخصی گرايش دارد . شايد مشكلات این خصلت ، در دوران تجرد ، كمتر به چشم بيايد . اما در زندگی مشترک ، به لحاظ پیدایش روابط و مناسبات جدید ، سلیقه های شخصی زن و شوهر در تقابل با یکدیگر قرار می گیرد . درنتيجه مشكلات ناشي از اختلاف منافع شخصي مشهود تر است . چون ممكن است هر یک از آنها آنچه را که ترجیح می دهد ، مبتنی بر تمایلات شخصي او باشد تا انتخاب عقلانی ، در چنین شرایطی ، اگر زوجین دارای اخلاق و تربیتي صحیح باشند ، می توانند به جای اعمال سلیقه شخصي و حاکمیت زور و قدرت در عرصه زندگی ، پایه های استوار و مطلوبی را برای حل اختلافات بیابند و منطق را در صحنه زندگی حاکم کنند . اما خانواده هایی وجود دارند که يكي از طرفين با قدرت و زور بر اعضا حكومت مي كند . در این گونه خانواده ها ، منطق كنار مي رود و روابطي تیره و ناخوشايند بر فضای خانواده حاکم مي شود . زيرا سایر اعضاء ، در فرايند تصمیم گیری ، هيچگونه مشاركتي ندارند .
قراردادها و مقررات زندگی ، براي تنظيم روابط زن و شوهر لازم و ضروري است . اما اين آئين نامه ها زمانی می توانند روابط متقابل زن و شوهر را به درستي تنظيم كنند که براساس حق و متناسب با نيازهاي روحي آنها تنظیم شوند . حق چه از جانب مرد و چه از جانب زن ، باید پذیرفته شود . جنسیت ، سن و تحصیلات ، هیچکدام دربرابر منطق و حقیقت نباید ارجحیت پیدا کند . از اینرو مرد به حکم مرد بودن و زن به موجب زن بودن ، هیچ کدام نمی توانند سلیقه ها و نظرات خویش را بر دیگری تحمیل کنند .
پیروی از حقیقت و برخورداری از بینش و منشی منطقی ، ازجمله توصیه های موکد اخلاقی در آموزه های قرآن و اسلام است . مسلما" پيروي از حقيقت در محیط اجتماعی به خصوص خانواده ، آثار و عوارض مثبتی را در روابط بین زوجین بوجود مي آورد . اسلام دوستداری حقیقت را شرط ایمان و اخلاق مي داند و از سیره و گفتار اولیای دین استنباط می شود که انسان باید حقیقت را بگوید و بپذیرد ، اگرچه به زیان او باشد . زن و شوهر بايد توجه داشته باشند که گاهي در اختلاف و مشاجره ، حق از آن طرف مقابل است . دراين صورت هر کدام از آنها به حکم وظيفه اخلاقي و ديني بايد به حقيقت اعتراف کند و آن را بپذيرد . اين اعتراف ناشي از تعهد به اصول ايماني است و زمينه آرامش دروني انسان را فراهم مي آورد . ضمن اينکه شعله خشم طرف مقابل را نيز فرو مي نشاند . مسلما" فرار از منطق و حقيقت ، نه تنها بذر کينه را در دل مي نشاند ، بلکه اعتماد و اطمينان را نيز از طرف مقابل سلب مي کند .
آقاي دکتر قائمي متخص علوم تربيتي مي گويد :
" در خانواده اي که درگيري و اختلاف است ، محيط ، طوفان زده و ناتوان براي جذب یکدیگر است . بررسيهاي علمي نشان مي دهد که در درگيري هاي خانوادگي هيچيک از زوجين خوشبخت نيستند . اگرچه نتيجه درگيري ظاهرا" به سود يک طرف تمام شود ، اما موجب موفقيت او نخواهد شد . حتی عوارض بعدي مشاجره ، زمينه را براي ناکامی هر دو طرف فراهم مي كند . مقررات اسلام به گونه اي است که اجازه نمي دهد ، مرد با رفتاري غير منطقي به همسر خود ستم کند . سفارش هاي اسلام اغلب متوجه مداراي با زن است . مسلما" مردان قدرت تحمل زيادي دارند و بايد به طبع لطيف و عواطف حساس زنان ، توجه خاص داشته باشند . البته زن و شوهر ، به حکم تعاليم ديني و اخلاقي ، بايد لجاجت را در محيط خانواده ، کنار بگذارند و در اختلافاتی که پیش می آید ، هريک بخشي از حقوق خود را براي مصلحتي بزرگتر ناديده بگيرد . "
روان شناسان براي داشتن روابط منطقي در درون خانواده ، راهکارهاي متعددي را پیشنهاد کرده اند که به مواردي از آن اشاره مي کنيم . آنها مي گويند :
در گفتگو با همسرتان از منطقي قوي کمک بگيريد . در مراحلي که پذيرفتن واقعيت از سوي همسرتان دشوار است و احتمالا" به غرور او آسيب مي رساند ، لحن سخن را از تحکم و دستور به صورت پيشنهادهاي دوستانه تغيير دهيد . گاهي به بيان خاطراتي از گذشته خود و ديگران بپردازيد که در آن ، اختلافات با روش منطقي برطرف شده است . اگر همسرتان برخوردي منطقي ندارد ، با تلقين اين امر که او در خيلي از موارد با روش منطقي موفقيتهايي را کسب کرده ، شخصيتش را متحول سازيد . در خانواده اي که منطق حاکم باشد ، هرگز از انتقادهاي نابجا و تحقير و سرزنش خبري نيست .
|
امان ز لحظه غفلت که تو شاهدم باشی !!!