0

عاشورائیان

 
jalale
jalale
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 895
محل سکونت : تهران

پاسخ به:عاشورائیان
جمعه 27 اسفند 1389  2:47 PM

مي خواهم از همين جا پرواز كنم!
با شهيد مصطفي رداني پور رفتيم بيمارستان و از پرستار سراغ منصور را گرفتيم. ما را كنار تختي برد كه روي آن فرشته اي پرواز كرده بود. آقا مصطفي بدون معطلي ملحفه سفيد را كنار زد چيزي را كه مي ديديم باورمان نمي شد! كمرمان شكست! مصطفي دست ها را بر سر گذاشت.
آخرين مرتبه اي كه منصور عين خوش را ترك مي كرد جلوي سنگر فرمانده ايستاد و گفت: «خوب مرا ببينيد! ديگر اين روي ماه را نخواهيد ديد.»
يكي از بچه ها گفت: «براي سلامتي تو آيه الكرسي مي خوانيم تا سالم برگردي» اما منصور مثل هميشه لبخند بر لب گفت: «اين بار كور خوانده اي! من وصيت نامه خود را هم نوشته ام پاك، پاك! آنقدر احساس سبكي مي كنم كه مي خواهم از همين جا پرواز كنم. محرم امسال براي من بوي تربت حسين(ع) را داشت.»
منصور پاك و مطهر مثل هميشه دوست داشتني، با چهره اي روشن و نوراني، محاسني زيبا كه انگار همين حالا شانه خورده بود بدون كوچكترين زخم و جراحت در جلوي صورت، رو به بقيع و قبله دلها آرام گرفته بود.
به نقل از همرزم شهيد منصور رئيسي
منصور در مردادماه سال 1337 در آبادان به دنيا آمد. پدرش را در 11 سالگي از دست داد و عهده دار مسئوليت خانه شد. به اصفهان مهاجرت كرد و تحصيل را تا اخذ مدرك ديپلم ادامه داد. آنگاه به خدمت سربازي فرا خوانده شد. اوج قيام ملت مبارز ايران عليه استبداد پهلوي بود. او ضد رژيم پهلوي و طرفدار امام(ره) و مردم بود. بعد از پيروزي انقلاب به انستيتو تكنولوژي اصفهان رفت تا تحصيلاتش را ادامه دهد، اما حمله عراق به ايران نگذاشت. منصور اولين بار با گردان مسلم به منطقه نثاره رفت. او يكي از فرماندهان و از عناصر فعال لشكر امام حسين(ع) بود. براي مدتي در كردستان جنگيد اما با آغاز عمليات فرمانده كل قوا دوباره به جنوب برگشت و در هر عمليات حماسه اي پرشكوه آفريد.
منصور سرانجام در شب دوازدهم آبان ماه سال 1361 مصادف با شانزدهم محرم الحرام در مرحله دوم عمليات محرم مجروح و در سن 24 سالگي به بيكران آسمان بال گشود.

با تشکر

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها