0

عاشورائیان

 
jalale
jalale
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 895
محل سکونت : تهران

پاسخ به:عاشورائیان
جمعه 27 اسفند 1389  2:46 PM

قرار بود در راه تو سر بدهم!
شهيد گل زاده تعريف مي كرد: با تعدادي از فرماندهان براي شناسايي، به منطقه اي به نام «؟؟؟» در شمال عراق رفته بوديم. هوا به شدت سرد بود. در برخي ارتفاعات سه الي چهار متر برف نشسته بود. در مسير بازگشت، ديگر ناي راه رفتن نداشتم. تمام بدنم سرد شده بود و كاملاً يخ زده بودم. به خوبي احساس مي كردم نفس هاي آخر را مي كشم. رو به خداي خودم كردم و گفتم: «خدايا! من در تمام عمر، سعي كردم بنده خوبي باشم. من آرزو داشتم شهيد شوم. ولي قرار عشق و عاشقي مان اين بود كه در راه تو سر بدهم؛ نه اين گونه شهيد شوم...» كم كم احساس كردم خون در رگ هايم جاري شد. بدنم دوباره گرم شد و جان گرفتم... قرار عاشقي «اسماعيل» با خدايش زياد طول نكشيد. خداي اسماعيل؛ خيلي زود به وعده اش وفا كرد.
به نقل از شهيد اسماعيل گل زاده گردي

اسماعيل در سال 1349 در محله حاجي آباد شهر شيرگاه سوادكوه از خانواده اي مذهبي و متدين به دنيا آمد. پس از سپري نمودن دوران طفوليت و كودكي كه توأم با مشقت بسيار خانواده بود، در سال 1355راهي مدرسه ابتدايي شد و تحصيلاتش را تا كلاس اول راهنمايي ادامه داد. به علت علاقه زياد خود و خانواده اش به روحانيت اصيل ، در سال 1366 وارد حوزه علميه امام جعفر صادق(ع) قائم شهر شد و پس از اتمام مقدمات ، راهي شهر خون و قيام قم شد و در مدرسه علميه امام محمد باقر(ع) درس و بحث را ادامه داد. آن چه را كه در درس و بحث حوزه خوانده بود، در جبهه و با شهادتش در عمل به اثبات رساند. طبيعي است كه شركت در جهاد و دفاع في سبيل الله ، شجاعت و ايمان دروني انسان را به مرحله ظهور مي رساند. هنوز چند وقتي از ازدواجش نگذشته بود كه خواست خويش را در قربانگاه عشق ، اسماعيل وار آزمايش نمايد. در عمليات والفجر 10 در منطقه عملياتي حلبچه و در موقعيت «؟؟؟ »، به عنوان نيروي رزمي - تبليغي و فرمانده دسته گردان مالك لشكر 52 كربلا انجام وظيفه مي كرد. بعد از فتح اهداف از پيش تعيين شده ، در (5/1/1367) با فرق خونين به درجه رفيع شهادت نائل گشت .

با تشکر

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها