غزليات عبيد زاكاني: ما گدایان بعد از این از کار و بار آسودهایم
سه شنبه 17 اسفند 1389 9:40 PM
غزل شمارهٔ ۸۷
ما گدایان بعد از این از کار و بار آسودهایم چون به روزی قانعیم از روزگار آسودهایم
هرکسی بر قدر همت اعتباری کردهاند ما توکل کردهایم از اعتبار آسودهایم
دیگران در بحر حرص ار دست و پائی میزنند ما قناعت کردهایم و بر کنار آسودهایم
در پی مستی خماری بود و ما را وین زمان ترک مستی چون گرفتیم از خمار آسودهایم
اهل دنیا فخر خود جویند و عار دیگران حالیا ما چون عبید از فخر و عار آسودهایم
« سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد »
سقراط