0

غزليات عبيد زاكاني: عاشق شوریده ترک یار نتوانست کرد

 
Mehdi900
Mehdi900
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 6667
محل سکونت : بوشهر

غزليات عبيد زاكاني: عاشق شوریده ترک یار نتوانست کرد
سه شنبه 17 اسفند 1389  9:23 PM

غزل شمارهٔ ۵۵         
عاشق شوریده ترک یار نتوانست کرد          صبر بی‌دل کرد و بی‌دلدار نتوانست کرد
جان چو با عشق آشنا شد از خرد بیگانه گشت          همدمی زین بیش با اغیار نتوانست کرد
راستی را حق به دستش بود انکارش مکن          مدعی را محرم اسرار نتوانست کرد
نام سرمستان عاشق پیش مستوران نگفت          هیچکس منصور را به ردار نتوانست کرد
نفس کافر سالها کوشید و چندان کازمود          ترک معشوق و می و زنار نتوانست کرد
زاهد از محراب بیرون رفت و در میخانه جست          تا قیامت روی در دیوار نتوانست کرد
التماس بوسه‌ای کردم از او تن در نداد          خاطر ما خوش بدین مقدار نتوانست کرد
دوش بر رخسار زردم دید و چندان کاب زد          بخت خواب آلود را بیدار نتوانست کرد
ای عبید ار غافلی از عشق انکارش مکن          هیچ عاقل عشق را انکار نتوانست کرد
 

« سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد »
سقراط

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها