یكی از عرفان های نوظهور هندی اوشو میباشد.
اوشو نام مؤسس اين فرقه نوظهور كه از آن به پيامبر قرن 21 ياد مي شود درسال 1931 در هند بدنيا آمد و متوفی سال 1990 می باشد .
نشریهٔ ساندی تایمز در لندن، او را به عنوان یکی از « هزاران آینده ساز قرن بیستم» و نشریهٔ ساندی میددی تایمز در هندوستان، او را به عنوان یکی از ده موردی که سرنوشت کشور هند را تغییر دادهاند، در کنار گاندی، نهرو و بودا نام بردهاست.
وی در سال 1980 با دعوت مریدانش بنام سان یاسین ( به معنای دوستداران عشق ) وارد آمریكا شد و سال 1985 از آنجا اخراج شد . علت اخراج اوشو ( از آمریكا ) بعنوان بزرگترین مرد معنوی جهان ، فساد جنسی و اخلاقی بوده است . وی بت معنوی جهان و بسیاری از جوانان داخل كشور می باشد .
اوشو هفت هزار سخنرانی كرده كه سخنانش در هفتصد و پنجاه كتاب گرد آوری شده است . مریدانش سخنانش را نوشته اند ولی اجازه ویرایش به سخنانش را نداده و گفته مطالب را همانطور كه گفته ام باید به دیگران و نسلهای بعدی منتقل بشود .از هفتصد و پنجاه كتاب به زبان انگلیسی حدود هفتاد كتاب در چند سال اخیر به زبان فارسی منتشر شده و یكی از مهمترین آثار اوشو بنام مراقبه های اوشو كه اخیرا مجوز چاپ گرفت و منتشر شد.
جملات بسیار زیبایی در باب عشق دارد . حاصل هفتاد كتاب اوشو را در یك جمله می توان باز گو كرد .
عشقی را كه اوشو از آن می گوید این است كه عشق همانند درخت است ، درخت دو سر دارد از یك طرف ریشه در زمین دارد و ز سوی دیگر برگها ، تنه و شاخه به سمت آسمان . اوشو می گوید به میزانی كه ریشه درخت در زمین فرو رود شاخه های آن به سمت آسمان بلند می شود . نسبت عكس است میان ارتفاع شاخه و ریشه دواندن ریشه در درون خاك . عشق تعالی است اما عشق از خاك آغاز می شود اگر عشق در خاك جایی نداشته باشد هرگز به آسمان بلند نمی شود . ( مانند درخت) لذا عشق با قداستی كه شروع می شود به عشق خاكی می رسد . عشق خاكی عشق زمینی است و عشق زمینی كه اوشو بیان می كند چیزی جز سكس نیست . لذا پایان معنویت اوشو و نهایت و عصاره و خلاصه عرفان و معنویت اوشو عشق است كه هم عشق زمینی و خاكی كه در یك در یك كلمه خلاصه می شود و آن همان علتی بود كه اوشو را از آمریكا اخراج كردند .
یك محقق فرهنگی در كتاب خود اسم عرفان اوشو را عرفان سكس گذاشته یعنی هیچ چیز دیگری نیست و احساس می شود این همه اقبالی كه در خارج بخصوص در آمریكا و نیز در ایران وجود دارد یكی از علل آن همین می باشد . عرفان اوشو عرفان بدون شریعت است عرفان بدون آسمان و خدا هست . عرفان زمینی و دنیوی است . اوشو بر این اساس ضد فلسفه است در تعبیری می گوید: فیلسوفان سگان تاریخ اند و مفصل در این باره بحث می كند . ضد تكنولوژی و ضد تمدن بشریت معاصر است . ضد استدلال برای همه چیز حتی برای خدا است . ضد اخلاق گرائی ، ضد فقه است. تشبیهات بسیار مستهجنی برای فقها و قانون گذاران بشر دارد . اساسا ضد قانون است .
شعار اصلی اوشو این است یك قانون تنها در دنیا وجود دارد و آن اینكه هیچ قانونی وجود ندارد . شعار اون این است كه نظم در هرج و مرج است و باید رسوم و عادات را شكست تا نظم آسمانی و نظم خدایی كه فقط از اتحاد دو جنس زن و مرد ایجاد می شود پدید بیاید. حدود هفتاد جلد از آثار اوشو كه اكنون به زیان فارسی وجود دارد چندین جلد آن بدون شك آموزش عشق زمینی و خاكی است . اوشو امروز برای بسیاری از جوانان به یك بت معنوی مبدل شده است . اوشو در سال 1985 از آمریكا و نه كشور اسلامی بدلیل فساد اخلاقی اخراج شد . برای آنكه آمریكا را متوجه باشید سه منطقه آمریكا ، اروپا و خاور میانه را در نظر بگیرید . بارزترین كشور اروپایی ایتالیا و آلمان است . نسبت ایران به ایتالیا و آلمان مانند نسبت ایتالیا و آلمان به آمریكاست. بت معنوی معاصر از چنین كشوری به دلیل فساد اخلاقی اخراج میشود و متاسفانه این فرد فاسد معلوم الحال صنم بسیاری از جوانان ایرانی است .
از جمله اقـدامـات طـرفـداران اوشو ، راه انـدازی رسمـی و همـراه با تبلیغات گستــرده ی «اوشو پارك» هاست كه جذابیت زیادی برای برخی افراد و نیز گردشگران بازدید كننده از هند برخوردار است و شعبه هایی از آن نیز در دیگر كشورها تاسیس شده است .در این مكانها ، نوعی زندگی زناشویی و جمعی فارغ از قیود اخلاقی و رسمی ترویج میشود .كه شباهت های زیادی به نظریه های زندگی اشتراكی و جمعی در آرای برخی متفكران دارد .
هواداران این نوع زندگی ، سبك زیستن خود را راهی برای رهایی از قید و بند های اخلاقی و اجتماعی دانسته اند