0

گفت و گو با حسین محمدی عضو سابق هیئت مدیره پرسپولیس:قبل از انقلاب هیچ بوقچی ای عبده را تشویق نمی کرد

 
Mehdi900
Mehdi900
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 6667
محل سکونت : بوشهر

گفت و گو با حسین محمدی عضو سابق هیئت مدیره پرسپولیس:قبل از انقلاب هیچ بوقچی ای عبده را تشویق نمی کرد
سه شنبه 10 اسفند 1389  12:21 PM

حداقل جایگاه دایی در این فوتبال، ریاست سازمان تربیت بدنی است ،اصلا جایگاه او از این هم بالاتر است.اما او متاسفانه روابط عمومی خوبی ندارد.این را بارها به خودش هم گفته ام ومی گویم البته خدا همه خوبی ها را که به یک نفر نمی دهد وگل بی خار هم خود خداست

-حسین محمدی عضو سابق هیئت مدیره پرسپولیس ومشاور علی دایی نام شناخته شده ای در فوتبال ماست.اوکه چندی است روابطش با دایی به گرمی سابق نیست حالا با اطلاع از درگیری لیدرها با سرمربی پرسپولیس از ناکارآمدی مدیریتی سخن می گوید وکاشانی را مقصر این مشکلات می داند.گفتگوی او را با هم می خوانیم:

بحث درگیری لیدرها با دایی را چگونه بررسی می کنید.؟

اغلب اهالی رسانه می دانند من با دایی چه رابطه ای داشته ام والبته هنوز هم مثل برادرم دوستش دارم. حاضر نیستم یک تارمو از سرش کم شود. دایی اشتباه کرد رفت در این جمع. با بوقچی که نباید دهن به دهن شد. تو اسطوره فوتبال یک قاره هستی. حداقل جایگاه دایی در این فوتبال، ریاست سازمان تربیت بدنی است ،اصلا جایگاه او از این هم بالاتر است.اما او متاسفانه روابط عمومی خوبی ندارد.این را بارها به خودش هم گفته ام ومی گویم البته خدا همه خوبی ها را که به یک نفر نمی دهد وگل بی خار هم خود خداست. او با رسانه ها ارتباط خوبی ندارد ویک جاهایی هم حق دارد.مثلا چرا باید وارد زندگی شخصی او شوند؟اما با تمام این حرف ها آیا باید یک بوقچی به صورت او مشت بزند؟باید به ورزش ایران وسردمدارانش تبریک گفت. روزی که خداداد عزیزی با یک خبرنگار دعوا کرد مسئولین گفتند او باید از فوتبال محو شود انگار اسرائیل بود. حالا اسطوره فوتبالمان را کتک زده اند هیچکس لام تا کام حرف نمی زند.

هیچکس منظورتان کاشانی است؟

هم او وهم مسئولان ورزش. دایی «پله» فوتبال ایران است اما عده ای  در باشگاهی فرهنگی ورزشی در حضور مدیری که داعیه ارزشمداری دارد او را کتک می زنند. آدم دردش را به که بگوید؟

دایی چرا قید مربیگری را نمی زند؟

من یکسالی هست مثل سابق علی را نمی بینم. قهر نیستیم .زمانی هم که خدا به او دختر عنایت کرد رفتم بیمارستان پیشش. همیشه هم برایم عزیز است وهمواره هم گفته ام روی این نیمکت های لرزان جای او نیست اما خودش مربیگری را دوست دارد.حالا که می خواهد مربیگری کند این آیا حق اوست؟ به خدا نیست. داشت می رفت تیم ملی به او گفتم تو را رفیق دادگان می دانند. با او بد کردند با تو ده برابر می کنند.رفت وآن اتفاقات پیش آمد. آمد بیاید پرسپولیس.گفتم کاشانی دنبال سنگر وپناهگاه می گردد وتو قربانی می شوی گفت حاج حبیب دوست من است. من نمی دانم وقتی استعفا داد چرا برگشت. او که اینها را دیده وعیار رفاقتشان را سنجیده بود.

از بحث هواداران فاصله نگیریم.فرهنگ سازی هم در این زمینه نداریم.

بله.  ما از ورزشگاه مملو از جمعیت رسیده ایم به سکوهای 5هزار نفری پرسپولیس.منفعت طلب ها دارند آن را دوقبضه می کنند.یک روز خواستند کانون حامیان وپیشکوستان پرسپولیس را راه اندازی کنند. به من گفتند تو بشو مدیر عامل خندیدم گفتم نمی گذارند کار کنیم. همان شد وآقای حبیب کاشانی آن را وتو کرد. من می پرسم آقای کاشانی شما کجای فوتبال مملکت بوده ای؟می گویید مدیریت ربطی به این مسائل ندارد قبول، تحصیلاتت هم ورزشی نیست.پرسپولیس را بسپاردست پرسپولیسی ها برو سر کلاس درس ومشق. تو یک معلمی آنجا فضای خدمت بیشتر فراهم است.من اگر یک کارگرم را جلوی رویم کتک بزنند باید در چاپخانه ام را ببندم تو چه طور اسطوره فوتبال قاره را مقابل دیده ات زدند وحرف نزدی؟چه کسی به لیدرها به قول خودتان اتاق وامکانات در باشگاه داده؟لیدر منچستر هم اتاق دارد؟ما هم محمد بوقی را داشتیم. بنده خدا به عشقش می آمد بوق می زد.حالا بوقچی شده شغل.حقوقش مگر از بیت المال نیست؟

شیوه مدیریتی در پرسپولیس رااشتباه می بینید؟

اشتباه اندر اشتباه. آدم تعجب می کند از رفتار هایشان. دایی گفت خبرنگاران نیایند سر تمرین،حضرات رفتند برایشان جایگاه ساختند ومیوه دادند.نمی گویم خبرتگار نباید برود یا اینکه دایی درست می گفت نه، می خواهم دوگانگی ها را بگویم.دایی گفت شیث نباشد گفتند نه، او باید باشد.چرا زمان قطبی شیث لازم بود اخراج شود؟من نه منافعی دارم نه حوصله فوتبال را. دنیا را تقسیم کنند کمتر از چاپخانه ام نصیبم می شود. همین را اداره کنم هنر کرده ام. هرکس هم ادعا دارد بیشتر از من برای پرسپولیس زحمت کشیده بیاید تا به او ثابت کنم. دیگران هم زحمت کشیدند  اما آنها میلیاردی بردند من از جیبم هم دادم.می روند  سه بازیکن می آورند دومیلیارد.(آرفی،وسلی،تیاگو)سازمان بازرسی رفت بپرسد بازدهی اینها چقدر بود؟شیوه مدیریتی در پرسپولیس نه فقط حالا که مدتهاست خراب است.

چرا پیشکسوتان در پرسپولیس نیستند؟

پیشکسوت مترسک که نیست که بلند شود برود پیش اینها. حرمت دارد وباید دعوت شود.استقلال کلی پیشکسوت را جمع کرده بعد اینجا قائم به فرد است. شما به کابینه مدیریتی دادگان نگاه کنید.تا 50 سال دیگر هم کسی نمی تواند آن تیم مدیریتی از وزیر وکیل ومدیر ورزشی را جمع کند.موفق هم بود.جعفر کاشانی دیپلمات مملکت بوده اینها می ترسند با او کار کنند چرا؟ چون وقتی کنار امثال دادگان وجعفر کاشانی می ایستند تازه می فهمند چقدر کوتوله هستند. یک بار عابدزاده را کتک زدند بار دیگر دایی را. با پروین آنگونه رفتار کردند. دیگر کسی هم مانده که خرابش کنند؟شما فکر می کنید اگر دادگان بود ودایی را کتک می زدند چه می کرد؟

شما بگویید؟

اول که اینها جرات نمی کنند مقابل امثال دادگان سر بالا بیاورند در ثانی من یک خاطره برایتان تعریف می کنم. در جام جهانی آلمان تیم با اتوبوس داشت از تمرین به هتل برمی گشت. یکی از بازیکنان ادای برانکو را در می آورد. مقابل هتل که بچه ها پیاده می شوند دادگان به آن بازیکن می گوید آقای فلانی شما بمان باشما کار دارم. با هم قدم زنان می روند پشت هتل.دادگان کتش را در می آورد مچ دست آن بازیکن را می گیرد وفشار می دهد ومی گوید«ببین،برانکو یک خارجی است واینجا مهمان ماست.تو می توانی هر بلایی سرش در بیاوری.اگر ادعایت می شود بیا با من زور آزمایی کن.هی به من  می گویند دکتر دکتر خیالات برت ندارد. من محمد دادگانم پسر حاج مصطفی بچه پاچنار.مرد باش یک مشت به من بزن.دوبرابر تو هم سن دارم.بزن ببین زور کی بیشتره.» همان بازیکن بعدها تعریف می کرد می گفت دادگان جوری دستم را فشار داد که داشت از مچ قطع می شدو همان جا یک راست می رود اتاق برانکو عذر خواهی می کند.

راستی از علی پروین چه خبر؟

بی خبر نیستیم. پروین ومن دوستی مان خانوادگی است. روزی که می خواست برود مدیر عامل استیل آذین شود گفتم داری از پرسپولیس فاصله می گیری. نرفت.چند ماه گذشت گفت اینها نمی خواهند من در پرسپولیس باشم.گفتم خودت هم مقصری. اگر با چهار تا پیشکسوت مثل جعفر کاشانی وطاووسی وآشتیانی و... می نشستید کسی تیم را از شما نمی گرفت. بالاخره رفت استیل آذین اما کاش نمی رفت.

ظاهرا کلا از فوتبال بریده اید!

هردو.من خاطرات بکن باوئر را می خواند. نوشته بود سال 1990 که آلمان را قهرمان جام جهانی کردبه همه مربیان کشورش گفته بود من یک نفره نمی توانم تیم را قهرمان کنم.همه را جمع کرده وباهم به صورت شورایی تیم را بسته بودند.مثلا مربی هامبورگ می گفت گوش چپ شالکه از بازیکن ما بهتر است و... اینجا اما حسادت اجازه این کار را نمی دهد.می گوییم خدا ما را دوست دارد. خدا همه بندگانش را دوست دارد.دعاهای خالصانه را می پذیرد اما اگر بگویی فلانی را ناکام کن نمی پذیرد. عدالت الهی همین است. باید تلاش کرد ونتیجه گرفت.خودش هم فرموده از تو حرکت از من برکت.ناپاکی دارد از سروکول فوتبال بالا می رود بعد انتظار معجزه داریم.

ریشه این مسائل در کجاست؟

درتزریق پول بی رویه وضعف در مدیریت .آن زمان منشور وکمیته انضباطی وجود نداشت.الان بازیکن 500میلیون می گیرد حاضرم قسم بخورم 50تا هم نصیب خودش نمی شود.کاشانی آمد برنامه 90 اعلام کرد انصاری فرد 14میلیارد بدهی برجای نهاده. چرا نهادهای بازرسی پیگیری نکردند؟ صبح کاشانی هم اخراج شد!بوقچی ها با پول بیت المال بیش از وزیر امور خارجه مسافرت می روند.سفر عتبات عالیات می روند تا بعد حضرات را تشویق کنند.کسی قبل از انقلاب دید در ورزشگاه مرحوم عبده راتشویق کنند؟مدیران فدراسیون با چارتر ودسته جمعی سفر می روند. من یکسال دایی سرمربی تیم ملی بود از من نزدیک تر به اوهم کسی نبود یک سفر نرفتم.تیم پکن همه کارهایش را خودمان انجام دادیم بعد که تیم رفت با دوستانم با هزینه شخصی رفتم پکن.نخورده ام که سرم را بالا می گیرم وحرف می زنم.پرسپولیس مثل بچه من است. ببینم لطمه می خورد دردم می گیرد.

ما با این روند به کجا می رسیم؟

خدا می داند.فقط می دانم به سرمنزل مقصود نمی رسیم.رییس فدراسیون را که فردوسی پور می پیچاند من خجالت می کشم.وقتی می بینم پرسپولیس افتاده دست چند تا عربده کش شرمم می آید.به خدا با این روند همین نتایج آب دوغ خیاری که پرسپولیس می گیرد هم هنر می کند.من دلم برای رفیق خودم وهواداران می سوزد که با داشتن نوه برای پرسپولیس وباختش اشک می ریزند.تیم می رفت شمال.با روستاها بازی دوستانه می گذاشتیم. روزی 5تا بازی. هر بازی 10 هزارتومان.دربی بود رفتیم زمین راه آهن. بچه ها چلوکباب خوردند استقلال را له کردند.الان با این همه امکانات وارودهای 48ساعته در هتل های 7ستاره،بازدهی نصف آن زمان هم نیست.


« سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد »
سقراط

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها