حركت خورشید در آسمان بر اساس حركت دوره ای زمین می باشد.
حركت ظاهری اجرام آسمانی در آسمان تنها بر اساس حركت خود آن ها نیست، بلكه این حركت ها با حركت دوره ای زمین نیز در ارتباط می باشند.
كوپرنیك نظر داد كه گردش زمین به دور خود یك شبانه روز به طول می انجامد.
كوپرنیك تلاش می كرد تا نظریه خود را از طریق ریاضیات اثبات كند. وی با محاسبات خود به این نتیجه رسید كه هرچه قدر از سیارات دور به خورشید نزدیك شویم، بر سرعت گردش آن ها افزوده می شود. زحل كه دورترین سیاره آن زمان بود، یك دور یكنواخت خود را به مدت 29.5 سال و سپس مشتری این دوره را در 11.8 سال می پیماید. بعد از مشتری نوبت به مریخ می رسد كه این دوره را در مدت 687 روز و زهره 224 روز و عطارد 88 روز سپری می كنند. البته این مقادیر را كوپرنیك محاسبه كرده است و اختلاف این مقادیر با مقادیر امروزی ناچیز است. این محاسبات بخشی از اثبات تئوری كوپرنیك با استفاده از هندسه بود.
مزیت تئوری كوپرنیك آن بود كه وی با استناد به نظریه خورشید مركزی به نتایجی دست یافت كه برخی از این نتایج در نظریه بطلیموسی امكان پذیر نبود.
مهمترین این نتایج عبارتند از: