حسرت دیدار
پنج شنبه 5 اسفند 1389 1:58 AM
حسرت دیدار اي راحت دلهاي پريشان
اي راحت دلهاي پريشان، نرسيدي
اي فصل بهارانة ايمان نرسيدي
خواندند تو را گريه کنان مردم گريان
گفتند که بشتاب و شتابان نرسيدي
بر جمعه دعا از لب عشاق، شنيدي
محروم تو ماندند و به ايشان نرسيدي
روز آمد و شب رفت و زمين گشت و زمان رفت
آمين دعا بودي و يک «آن» نرسيدي
تا عمر ثمر آرد و تا بخت گشايش
اي روشني چشم، به ياران نرسيدي
با ياد تو آغاز شد اين گرية مکتوب
اي حسرت ديدار به پايان نرسيدي
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی