حضور آبی جمكران
چهارشنبه 4 اسفند 1389 2:30 AM
|
برای شب چهارشنبه شب در كوچههای دل، قدم میزند و آرامآرام با نور دلربای خود غزلهای عاشقانه و عارفانه را شكوفا میكند. آینههای پر از عطر پرواز میآیند و روبهروی انسان قد میكشند. شب، شب مقدسی است كه نگاهها سرشار از آیههای توسلند. شب، شب پرتبركی است كه دستها به پیشواز برگهای قنوت رفتهاند. حیات، با گل امید از سمتِ روح نواز جمكران میدمد و آنانكه مقیمِ كویِ روشناییاند، طعم این تصویرهای زلال را میچشند.امشب از همه لحظهها چراغ میچكد و اشكهایِ «یا اباصالح». سهشنبهشبها كه میآیند، دلهای شیفتگان بهار، كنار این نگارستان تابان، خیمه میزنند و غنچههای مهر و زیبایی میچینند. باید همراه شد با كاروان رو به تكثیر عشق و از این فرصت تازه شكفتن بهرهمند شد. باید نسیم شوقانگیز احساس را با لحظات معطر سجادهدرآمیخت و سرشار شد از دنیای پر از رویش «مفاتیح». باید به موازات تسبیحهای آكنده از «إیّاكَ نَعبُد و إیّاكَ نَستَعِین»،از تصنیفهای قدسیِ آسمان برخوردار شد و رفت تا آن سوی مرزهای تازگی و رستن. ... و چه رجعت ذوقآوری است این شبِ جمكران آوا؛ این شب معنویت افزا. همه به نوعی از شعرهای پرتپش انتظار، خوشه میچینند و نور برمیدارند و دست بهار از این همه تحول، حتی كوتاه مانده است. شبهای چهارشنبه،حال و هواي ديگرى، لحظات زمینی را فرا میگیرد. سبزترین چكامههای آسمان بر دلها نازل میشود و قلبهای اجتماع فراخوانده میشوند به سوی دامنههای پربار «شفاعت». امشب دلهای آلوده, ولی پر امید زمینیان، دخیل میبندند به سلامهای ایستاده و دست بر سر به احترام: «اَلْسَلامُ عَلَیْكَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ، اَلْسَّلامُ عَلَیْكَ یا شَرِیكَ الْقُرْآنِ. اَلْسَّلامُ عَلَیْكَ یا اِمامَ الْإِنْسِ وَ الْجانِ. |
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی