پاسخ به:مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي
یک شنبه 1 خرداد 1390 10:09 PM
ایمان ابوطالب(ع)
مناظره عالم شيعه با شخص
سني
|
در یكی از مدارس علمیّه، بین نگارنده و یكی از برادران اهل
تسنّن مناظره زیر پیرامون ایمان ابوطالب پدر بزرگوار امام علیـعلیه السّلامـ به
میان آمد:
برادر سنّی: در كتابهای اصیل ما، روایات درباره ابوطالبـعلیه
السّلامـ به اختلاف نقل شده، بعضی او را ستودهاند، . در بعضی از او نكوهش
شدهاست.
نگارنده: به اتّفاق علمای شیعه، به پیروی از امامان معصومـعلیهم
السّلامـ كه عترت پیامبر ـصلّی اللّه علیه وآلهـ هستند، ابوطالبـعلیه
السّلامـ فردی برازنده و مؤمن و پرتلاش در راه اسلام بود.
سنّی: اگر چنین
بود، پس چرا روایات متعدّدی بیانگر بیایمانی ابوطالب است.
نگارنده: جرم
ابوطالب این بود، كه پدر امام علیـعلیه السّلامـ است، دشمنان كینهتوز امام
علیـعلیه السّلامـ ، و در رأس آنها معاویه، با دادن هزاران هزار دینار از
بیتالمال مسلمانان، به افرادی كه دین به دنیا فروش بودهاند، این روایات دروغین
را جعل كردهاند، حدیث سازان پول پرست، بیشرمی را به جایی رساندند كه از ابوهُریره
كذّاب نقل كردند كه او گفت: «پیامبرـصلّی اللّه علیه وآلهـ هنگام رحلت، وصیّت
كرد كه دست علیـعلیه السّلامـ را قطع كنند».[1]
بنابراین، تهمت شرك به ابوطالب، نشأت گرفته از نیرنگ
سیاسی است.
سنّی: در قرآن در آیه 26 سوره انعام، میخوانیم: و هم ینهون عنه و
ینئون عنه...؛ آنها دیگران را از آن باز میدارند، و خود نیز از آن، دوری میكنند.
منظور از این آیه (طبق گفته بعضی از مفسرین ما) این است كه «جمعی از پیامبر
اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ دفاع میكردند، در عین حال، از نظر ایمان، از آن
حضرت دوری مینمودند.
نگارنده: اولاً: چنانكه خواهیم گفت: معنی آیه فوق، آن
گونه نیست كه شما معنی میكنید. و ثانیاً: به فرض اینكه همان معنی، درست باشد، به
چه دلیل شامل ابوطالب ـ علیه السّلام ـ نیز میشود؟!
سنی: به دلیل اینكه:
«سفیان ثوری از حبیب بن ابی ثابت روایت میكند كه ابن عباس میگفت: «این آیه،
درباره ابوطالب نازل شده، زیرا او مردم را از آزار به پیامبر ـ صلی الله علیه و آله
ـ منع میكرد، ولی خود از اسلام دوری مینمود.»[2]
نگارنده:در جواب شما ناگزیرم، به چند مطلب اشاره كنم:
1. معنی آیه، آن گونه كه شما معنی كردید، نیست، بلكه با توجه به قبل و بعد آیه
مذكور، كه در مورد كفار عنود است، ظاهر معنی آیه چنین میباشد: آنها (كافران) مردم
را از پیروی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نهی میكردند، و خود از پیامبر ـ صلی
الله علیه و آله ـ دوری مینمودند.[3]
بنابراین، در این آیه، دفاع از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مطرح نیست.
2.
جمله «ینئون»، به معنی دوری است، در صورتی كه ابوطالب همیشه با پیامبر ـ صلی الله
علیه و آله ـ بود و از او دوری نمیكرد.
3. در مورد روایت سفیان ثوری، كه در آن
ابن عباس نسبت داده شده، كه او گفت: آیه مذكور درباره ابوطالب نازل شده است، این
روایت از چند جهت، مخدوش و مردود است:
الف: سفیان ثوری، حتی به اعتراف بزرگان
اهل تسنن، از دروغپروران و از افراد غیرموثّق است...[4] و از ابن مبارك نقل شده كه سفیان، تدلیس میكرد، یعنی با
دروغپردازی، حق را ناحق، و ناحق را حق جلوه میداد.[5]
راوی دیگر روایت فوق، «حبیب بن ابی ثابت» است، او نیز
مطابق گفته ابوحیّان، تدلیس میكرد.[6]
وانگهی روایت فوق، «مرسل» است، یعنی، بین حبیب تا ابن
عباس، چند نفر از راویان، حذف شدهاند.
ب: ابن عباس، از افراد مشهوری است كه به
ایمان ابوطالب اعتقاد داشته، بنابراین چگونه، چنین روایتی را نقل كرده است؟!
وانگهی چنانكه یادآوری شد، ابن عباس، آیه مورد بحث را چنین معنی كرده: «كافران
از پیروی مردم از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ منع میكردند، و خودشان از آن
حضرت، دوری مینمودند.»
ج: روایت فوق میگوید: این آیه تنها در مورد ابوطالب،
نازل شده، با اینكه جمله «ینهون» و «ینئون» واژه جمع است.
بنابراین، طبق تفسیر
بعضی، آیه مذكور، شامل عموهای پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ میشود، كه ده عمو
داشت، ولی سه عموی او كه عبارت از حمزه، عباس و ابوطالب بودند، مؤمن بودند و مشمول
آیه فوق نیستند.
توضیح بیشتر اینكه: پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از مشركان
دوری میكرد، مانند دوری او از ابولهب یكی از عموهایش، ولی در مورد ابوطالب، تا آخر
عمر، با او رابطه خصوصی داشت، و سال مرگ او را «عام الحزن» (سال اندوه) نامید، و در
تشییع جنازه ابوطالب، فرمود: «و ابتاه! و احزناه علیك كنت عندك بمنزله العین من
الحدقه و الرّوح من الجسد؛[7] وای
پدرم! چقدر از مرگ تو غمگین هستم، من در نزد تو همانند چشم در حدقه، و روح در بدن
بودم.»[8]
آیا براستی میتوان به
پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ این نسبت ناروا را داد كه مشركی را این گونه
بستاید، و در مرگ او اظهار اندوه نماید، با اینكه آیات بیشماری در قرآن بیانگر آن
است كه از مشركان، بیزاری بجوئید!
[1] . شرح نهجالبلاغه
ابنابیالحدید، ج 1، ص 358 و 3560.
[2] . تفسیر ابن كثیر، ج2، ص128.
[3] . چنانكه ابن عباس، آیه مذكور را این گونه معنی كرده است
(الغدیر، ج8، ج4، ص115.
[4] .
میزان الاعتدال، ص398.
[5] .
تهذیب التهذیب، ج4، ص115.
[6] .
همان، ج3، ص179.
[7] . تاریخ
طبری، به نقل از كتاب ابوطالب، مؤمن قریش.
[8] . سخن در اینجا بسیار است و به كتاب الغدیر، ج7، و ابوطالب مؤمن
قریش، ص303 تا311 مراجعه گردد. |
محمد محمدي اشتهاردي-يكصد و يك مناظره ص 337 |
|
|
|
|
|
|
|
مدیر تالار مهدویت
مدیر تالار فلسفه و کلام
id l4i: hoosianp_rasekhoon
mail yahoo: hoosianp@yahoo.com
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب