0

مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي
یک شنبه 1 خرداد 1390  9:52 PM

قیام امام حسین(ع) و هلاكت نفس؟!!

مناظره استاد و شاگرد


اشاره:
یكی از آیات قرآن، آیه 195 سوره بقره است كه به «آیه هلاكت» معروف می‌باشد، و آن این است:
«وَ اَنْفقُوا فِی سَبِیل اللّهِ وَ لاتُلْقُوا بِاَیْدِیكُمْ اِلَی التَّهْلُكَهِ وَ اَحْسِنُوا اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسنینَ: «و در راه خدا انفاق كنید، و با دست خود، خود را به هلاكت نیفكنید و نیكوكار باشید، كه خداوند نیكوكاران را دوست دارد». اكنون به مناظره زیر در رابطه با آیه‌ی فوق كه بین شاگرد و استادش رخ داده توجّه كنید:
شاگرد: در فرازی از این آیه آمده كه «با دست خود، خود را به هلاكت نیفكنید»، مطابق این آیه قیامهائی كه خطر جانی دارد، و یا نهی از منكری كه موجب ضرر و زیان گردد، نباید به آن اقدام كرد، زیرا ضرر و زیان، یك نوع هلاكت است، و انسان نباید با دست خود، خود را به هلاكت افكند، در اینجا این پرسش نیز مطرح می‌شود، كه قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ و جنگ نابرابر او و كشته شدن او و یارانش، چگونه با این آیه سازگار است؟
استاد: این آیه با توجّه به آغاز آن، مربوط به انفاق مالی در راه خدا، در مسیر جهاد است، و منظور این است كه با انفاق نكردن، و یا با زیاده‌روی در انفاق، خود را به هلاكت نیفكنید و در انفاق افراط و تفریط نكنید. از این‌رو در تفسیر «الدُّرُ الْمَنْثور» در ذیل این آیه از «اَسْلَم‌بن ابی عِمران» نقل شده كه گفت: «ما در قُسْطَنْطَنِیَّه (اسلامبول فعلی واقع در تركیّه) بودیم، عقبه‌بن عامر با مردم مصر حضور داشتند، و فضاله‌بن عبید با مردم شام در آنجا بودند، لشگر عظیمی از روم (برای جنگ با مسلمین) به میدان آمدند، ما بی‌درنگ صفهای خود را برای مقابله با آنها منظّم كردیم، در این میان مردی از مسلمانان به قلب لشگر روم زد، تا این‌كه وارد لشگر روم شد، عدّه‌ای از مسلمین فریاد زدند: «این مرد با دست خود، خود را به هلاكت افكند». ابوایّوب انصاری صحابی (معروف) رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله و سلّم ـ برخاست و گفت: «ای مردم! شما این آیه‌ی وَ لا تُلْقُوا بِاَیْدِیْكُمْ اِلَی التُّهْلُكَهِ را پیش خود معنی نامناسب می‌كنید، این آیه در مورد ما «گروه انصار» نازل شده است، آنجا كه وقتی خداوند دینش را پیروز كرد، و حامیان دین بسیار شدند، بعضی از ما در پنهانی، بی‌آنكه در حضور رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله و سلّم ـ باشد، به همدیگر گفتیم: اموال ما به هدر رفت و خداوند متعال اسلام را عزیز و پیروز نمود، و حامیان اسلام، بسیار شدند، پس اگر اموال خود را حفظ و اصلاح می‌كردیم، اموالمان به هدر نمی‌رفت، در این هنگام خداوند در ردّ گفتار (بیهوده سرّی) ما آیه‌ی فوق را نازل كرد، بنابراین منظور از هلاكت، نگهداری اموال و اصلاح آن برای خود و ترك انفاق مال در جهت جهاد است».
[1]
شاگرد: چه مانعی دارد كه اصل آیه در مورد انفاق باشد ولی از جمله وَلا تُلْقُوا بِاَیدِیكُمْ اِلَی التَّهْلُكَهِ: (و با دست خود، خود را به هلاكت نیفكنید.)، یك قاعده كلّی در اسلام، فهمیده شود، كه در همه جا این قاعده رعایت گردد؟!
استاد: مانعی ندارد، ولی در این صورت، این قاعده را باید این‌گونه تحریر كرد كه: «در مواردی كه هلاكت به حساب می‌آید، خود را با دست خود به هلاكت نیفكنید»، مانند موارد بیجا، و در مواردی كه اعمال انتحاری و خود را به خطر افكندن فوائد مهمتری نداشته باشد. ولی هرگاه براساس قانون «اَهَمّ و مهم»، در جائی كه تحصیل آثار و فوائد اقدام به كارهای خطرناك، لازم باشد، قطعاً تن دادن به خطر برای بدست آوردن آن آثار مهم، نه تنها اشكال ندارد، بلكه در بعضی از موارد واجب و ضروری است، و اصولاً در بسیاری از احكام اسلام مانند جهاد، نهی از منكر و دفاع، اقدام به كارهای خطرناك است، ولی نظر به این‌كه خطر، وسیله و پلی برای سعادت فراوان است، چنین اقدامی مطلوب خواهد بود.
به عبارت روشن‌تر: معنی «هلاكت»، خطری است كه موجب بدبختی و سقوط گردد، ولی اگر اقدام به كار خطرناكی ( مانند جهاد) كه موجب سعادت یك جامعه است، خود سعادت است نه بدبختی و سقوط. در مورد قیام مقدّس امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش، نیز همین مطلب جاری است، كه آنها اقدام به خطری كردند كه در پرتو این اقدام، نتایج بسیار درخشان در همان عصر و در اعصار دیگر تا قیامت، پدید آمد و پدید می‌آید، چنین اقدامی وسیله سعادت است نه بدبختی، پس با دست خود به هلاكت افكندن نخواهد بود.
فی‌المثل: اگر كسی به خطری اقدام كند كه در كنار آن، چند نفر كشته می‌شوند و هزاران دینار خسارت مالی رخ می‌دهد، ولی در عوض هزاران نفر از انحراف و مرگ تدریجی آزاد می‌شوند و دهها هزار دینار به دست می‌آید، آیا چنین اقدامی، افكندن خود به هلاكت است؟ و اگر كشاورزی یك خروار برنج را با آن همه قیمت گران، به زمین می‌پاشد و كشت می‌كند، ولی در برابر آن هفتاد برابر، محصول برمی‌دارد، آیا می‌توانیم به او اعتراض كنیم كه چرا برنجهای خود را به بیابان می‌ریزی؟ بر همین اساس است كه قرآن می‌فرماید: «وَلَوْلا دَفْعَ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الاَرْضِ ؛ و اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله‌ی بعضی دیگر، دفع نكند، زمین را فساد، فرا می‌گیرد»، (بقره ـ 251).
شاگرد: از توضیحات قانع كننده شما سپاسگزارم.

[1] . تفسیر المیزان، ج2، ص 74.

محمد محمدي اشتهاردي-يكصد و يك مناظره ص 419

 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها