0

مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي
سه شنبه 3 اسفند 1389  7:21 PM

حكمت تقلید از امام صادق‌(ع)

مناظره علامه حسين ابن عبدالصمد عاملي(پدر شيخ بهائي) با عالم سني

حسین‌بن عبد‌الصّمد گوید: به شهر حَلَب وارد شدم، یكی از علمای هوشمند حَنَفی كه در علوم و فنون، فردی زبردست و در عین حال بی‌غل‌ و غش بود، مرا مهمان خود كرد، سخن از تقلید به میان آمد، و همین سخن،‌ زیربنای مناظره من با او گردید، و آن مناظره به ترتیب زیر صورت گرفت.
حسین: آیا از نظر شما (اهل تسنّن) سخن صریحی از قرآن یا رسول خداـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ آمده كه تقلید و پیروی از ابو‌حنیفه (رئیس مذهب حَنَفی) را بر ما واجب كرده باشد؟
دانشمند حَنَفی: نه، چنین سخن صریحی از قرآن یا رسول خداـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ در این مورد نداریم.
حسین: آیا مسلمانان، اجماع كرده‌اند كه ما از ابوحَنیفه پیروی كنیم؟
دانشمند حَنَفی: نه چنین اتّفاق رأی، وجود ندارد.
حسین: پس به چه دلیل تقلید از ابوحنیفه، برای تو جایز شده است؟
دانشمند حَنَفی: ابوحنیفه، مجتهد است،‌ و من مقلّد، و بر مقلّد واجب است كه از یكی از مجتهدین تقلید نماید.
حسین: نظر شما درباره جعفرابن محمّد معروف به امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ چیست؟ آیا او از مجتهدین بود؟
دانشمند حَنَفی: جعفر‌بن‌محمّد الصادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ، در مرتبه‌ای بالاتر از مقام اجتهاد قرار داشت، و در علم و تقوا و نسب و مقام بالاتر از آن است كه توصیف شود،‌ بعضی از علمای ما، نام چهارصد نفر از شاگردان او را برشمرده كه همه آنها از علمای برجسته و مجتهدین برازنده بودند، كه یكی از آن‌ها،‌ «ابوحنیفه» است.
حسین: همانا تو به مجتهد بودن و تقوای فوق‌العاده امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ اعتراف نمودی، ما شیعیان از همین امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ تقلید می‌كنیم، بنابراین از كجا فهمیدی كه ما در گمراهی هستیم و شما در راه هدایت می‌باشید؟ با این‌كه به عقیده ما امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ معصوم بود و خطا نمی‌كرد، و حكم او همان حكم خداوند است،‌ و ما در این مورد دلائل متقن و مدوّن داریم، و او همانند ابوحنیفه بر اساس قیاس و رأی و استحسان،‌ فتوا نمی‌داد، و در مورد ابوحنیفه احتمال خطا در فتوا وجود دارد، ولی درباره آن حضرت چنین احتمالی نیست.
فرضاً ما از مقام عصمت امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ صرف نظر كنیم، و همانند شما بگوئیم امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ مجتهد بود،‌ ولی ما دلائلی داریم كه باید تنها از این مجتهد (امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ) تقلید كرد، نه از ابوحنیفه.
دانشمند حَنَفی: دلائل شما بر این انحصار چیست؟
حسین: دلائل ما عبارت است از:
1ـ همه گروه‌های مسلمین به اتّفاق رأی اعتراف دارند كه امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ در علم و تقوا و عدالت و مقام،‌ بر دیگران برتر بود، به طوری كه من در هیچ كتابی از كتب تاریخ و ادیان حدیث،‌ كسی را ندیده‌ام كه به امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ ایراد گرفته باشد، و دشمنان شیعیانش با آن‌همه امكانات و سلطه و جمعیّت زیادی كه دارند، نتوانسته‌اند نسبت ناروائی به آن حضرت بدهند و این یك امتیازی است كه او بر سایرین دارد.[1]
بنابراین چگونه رواست كه ما تقلید از آن آقا را كه همه علمای اسلام بر تفوّق علمی و تقوائی او اعترف می‌كنند،‌ ترك كنیم، و از كسی كه تقلید او آمیخته با شكّ و ایراد است، تقلید نمائیم،‌ با توجّه به این‌كه در مسأله تقلید و تبعیّت،‌ عدم شكّ و ایراد، بر اثبات عدالت، ‌مقدّم است،‌ چنان‌كه این موضوع در محل خود بحث و بررسی شده است.
یكی از ائمّه حدیث شما امام «غزّالی» است كه كتابی به نام «المنخول» در انتقاد از ابوحنیفه نوشته است، و هم‌چنین بعضی از فضلای شافعی كتابی به نام «النكت‌ الشریفه فی الرّد علی ابی‌‌حنیفه» نوشته است و ... .
بنابراین بدون تردید، تقلید از كسی كه همه در علم و تقوا و عدالت او اتّفاق دارند واجب خواهد بود، و به اجماع محقّقین عمل به فتوای مرجوح با بودن راجح (برتر) جایز نیست.
2ـ امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ به عقیده ما (شیعیان) از اهل‌بیت رسول خدا ـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ است، كه به تصریح قرآن در آیه تطهیر (33 ـ احزاب) از هر گونه پلیدی و انحراف، پاك هستند، چنان‌كه علاّمه لغوی، ابن‌فارس صاحب كتاب «معجم مقاییس اللّغه» در كتاب خود به نام «مجمل اللّغه» تصریح نموده كه امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ از اهل‌بیت پیامبر‌ـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ است (با این‌كه ابن‌فارس از علمای معروف اهل تسنّن می‌باشد) و این همان مقام عصمت است كه شیعه معتقد به عصمت امام صادق ـ‌علیه السّلام‌ـ می‌باشد، ولی در مورد ابو‌حنیفه، اجماعی است كه او از اهل‌بیت پیامبرـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ نیست، بنابراین بر اساس تصریح قرآن،‌ باید از افراد پاك و منزّه از هر گونه خطا،‌ تقلید كرد، تا موجب یقین به نجات و رستگاری شود.
دانشمند حَنَفِی: ما قبول نداریم كه امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ از اهل‌بیت پیامبرـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ باشد، بلكه بر اساس احادیث ما، اهل‌بیت (مشمول آیه تطهیر) پنج نفر هستند (پیامبر،‌ علی،‌ فاطمه، حسن، حسین ـ‌علیهم السّلام‌ـ).
حسین: به فرض بپذیریم كه امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ از آن پنج تن نیست، ولی حكم او، در عصمت و وجوب پیروی، همان حكم پنج تن‌ـ‌علیهم السّلام‌ـ است به سه دلیل:
(1) هر كس كه به عصمت پنج تن‌ـ‌علیهم السّلام‌ـ معتقد است، عصمت امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـرا نیز قبول دارد، و هر كس كه عصمت پنج تن را قبول ندارد‌، عصمت آن حضرت را نیز قبول ندارد،‌ و معصوم بودن پنج تن به تصریح قرآن (آیه تطهیر) ثابت شده است، پس عصمت امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ نیز ثابت شده، زیرا به اتفاق رأی علمای اسلام، در عصمت، فرقی بین امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ و پنج تن‌ـ‌علیهم السّلام‌ـ نیست، و اعتقاد تنها به عصمت پنج تن، نه امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ، بر خلاف اجماع مسلمین است.
(2) بین راویان و سیره‌نویسان،‌ مشهور است كه امام‌صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ و پدرانش،‌ هیچگاه (برای تحصیل علم) به مجالس علما،‌ رفت و آمد نكرده‌اند، و هرگز نقل نشده كه آنها در مجلس درس علماء و نویسندگان اهل تسنّن، شركت نموده باشند، بلكه همه نقل كرده‌اند كه امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ، علم را از پدرش امام باقر‌ـ‌علیه السّلام‌ـ و او از پدرش امام سجّاد‌ـ‌علیه السّلام‌ـ و او از پدرش امام حسین‌ـ‌علیه السّلام‌ـ تحصیل نموده‌اند، و امام حسین‌ـ‌علیه السّلام‌ـ به اجماع همه مسلمانان، از اهل‌بیت پیامبر‌ـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ است، در نتیجه سخن امامان معصوم و امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ از روی اجتهاد نیست، از این رو هیچ‌كس از كوچك و بزرگ،‌ از آن‌ها سؤال نكرد مگر این‌كه آن‌ها جواب دادندو در جواب نیاز به مراجعه نداشتند، و خود آن بزرگواران،‌ تصریح نموده‌اند كه قول یكی از آن‌ها،‌ همان قول پدران آن‌ها است، و قول پدران آن‌ها همان قول رسول‌خداـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ است، و این مطلب در نزد ما بر اساس طرق صحیح، ثابت شده است.
نتیجه این‌كه: سخن امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ همان قول افراد مطهّر و منزّهی است كه بر اساس تصریح قرآن (در آیه تطهیر) آن‌ها از هر گونه پلیدی،‌ پاك و پاكیزه می‌باشند.
(3) از روایات صحیح و متعدّد شما كه از طرق مختلف مورد قبول شما نقل شده، «حدیث ثِقْلَین» است كه در عبارات مختلف كه همه بیانگر یك معنی است، نقل شده كه پیامبرـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ فرمود:
«اِنَّی تارِكٌ فیكُمُ ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی: اَلثِّقْلَیْنِ: كِتابَ اللهِ وَ عِتْرَتِی؛ اَهْلَ بَیْتِی»:
«همانا من در میان شما دو یادگار می‌گذارم كه اگر به آن تمسّك كنید بعد از من هرگز گمراه نخواهید شد،‚ و آن دو یادگار،‌ دو چیز گرانقدر است: 1ـ كتاب خدا (قرآن) 2ـ عترت من كه همان اهل بیت من باشند».[2]
این حدیث به روشنی می‌گوید: تمسّك به قرآن و عترت پیامبرـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ موجب رستگاری، و دوری از گمراهی است، و در میان گروه‌های مسلمین، تنها شیعیان به این دو (قرآن و عترت) تمسّك نموده‌اند، زیرا غیر شیعه، عترت پیامبر‌ـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ را مانند سایر مردم دانسته، و به غیر عترت، تمسّك نموده‌اند.
«حدیث ثقلین» نمی‌‌گوید: كه من در میان شما قرآن و ابوحنیفه یا قرآن و شافعی را گذاردم،‌ بنابراین چگونه ممكن است راه نجات را در تمسّك به غیر عترت پیامبر‌ـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ تحصیل كرد؟!
و همین مطلب، اقتضا می‌كند كه از كسانی مانند امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ تقلید كنیم كه ظنّ قوی داریم، با تقلید او، تمسّك به عترت پیامبر‌ـ‌صلّی‌ اللّه علیه وآله‌ـ نموده‌‌ایم، و شكّی نیست كه پیروی از امام صادق‌ ـ علیه السّلام ـ در مقایسه با ابوحنیفه و ... برتری خواهد داشت.
[1]. باید توجّه داشت، امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ (متوفّی 148 هـ ق) برافرازنده پرچم فقه تشیّع، استاد ابوحنیفه (متوفیّ 150 هـ ق) و مالك‌بن‌اَنَس (متوفی 179 هـ ق) دو استاد و رئیس دو مذهب اهل تسنّن (حنفی و مالكی) بود، بر همین اساس، ابوحنیفه می‌گفت:
«لَوْ لا السَّنَتانِ لَهَلَكَ النُّعمانُ»: «اگر آن دو سال (شاگردی من در نزد امام صادق‌‌ـ‌علیه السّلام‌ـ) نبود،‌ نعمان (ابوحنیفه) هلاك می‌شد».
و مالك‌بن‌اَنَس می‌گفت: «ما رَأَیتُ اَفْقَهُ مِنْ جَعْفَرِبن مُحَمَّدٍ»: «هیچ‌ كس را فقیه‌تر از امام صادق‌ـ‌علیه السّلام‌ـ ندیده‌ام» (فی سبیل‌الواحده الاسلامیّه، ص 63 و 64).
[2] . این حدیث معروف از متواترات قطعی بوده و در كتب اهل تسنّن و شیعه نقل شده است.

محمّد محمّدي اشتهاردي-يكصد و يك مناظره، ص‌ 285
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها