0

مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مناظرات علما و بزرگان شيعه فارسي
سه شنبه 3 اسفند 1389  7:18 PM

جانشینی بعد از پیامبر(ص)

مناظره شيخ مفيد با قاضي عبدالجبار (سني)

در عصر شیخ مفید‌(ره)، یكی از علمای بزرگ اهل تسنّن، در بغداد مجلس درسی داشت، و به نام «قاضی عبدالجبّار» خوانده می‌شد، روزی قاضی عبدالجبّار در مجلس درس خود نشسته بود، شاگردانش از سنّی و شیعه حاضر بودند، در آن روز شیخ مفید‌(ره) نیز به آن مجلس وارد شد و دم در نشست، قاضی تا آن روز شیخ مفید را ندیده بود، ولی وصفش را شنیده بود.
پس از لحظه‌ای، شیخ مفید به قاضی رو كرد و گفت: «آیا اجازه می‌دهی، در حضور این دانشمندان، سؤالی از شما ‌كنم؟»
قاضی: بپرس
شیخ مفید: این حدیثی كه شیعیان روایت می‌‌كنند كه پیامبر‌ـ صلّی‌ اللّه علیه وآله ـ در صحرای غدیر، درباره علی‌ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ: هر كس كه من مولای اویم، پس علی‌ مولای اوست»
آیا این حدیث صحیح است و یا این‌كه شیعه آن را به دروغ ساخته است؟
قاضی: این روایت،صحیح است.
شیخ مفید: منظور از كلمه «مولی» در این روایت چیست؟
قاضی: منظور، آقائی و اولویّت است.
شیخ مفید: اگر چنین است پس طبق فرموده پیامبر‌ـ صلّی‌ اللّه علیه وآله ـ،‌ علی‌ـ علیه السّلام ـ آقائی و اولویّت بر دیگران دارد، بنابراین، این همه اختلاف و دشمنی‌ها بین شیعه و سنّی برای چیست؟
قاضی: ای برادر! این حدیث (غدیر) روایت (و مطلب نقل شده) است، ولی خلافت ابوبكر، «درایت» و امری مسلّم است، و آدم عاقل، به خاطر روایتی، درایت را ترك نمی‌كند!!
شیخ مفید: شما درباره این حدیث چه می‌گویید كه پیامبر‌ـ صلّی‌ اللّه علیه وآله ـ، در شأن علی‌ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«یَا عَلیُّ حَرْبُكَ حَرْبِی وَ سِلْمُكَ سِلمِی»: «ای علی! جنگ تو،‌جنگ من است، و صلح تو،‌ صلح من است»
قاضی: این حدیث،‌صحیح است.
شیخ مفید: بنابراین آنان‌كه جنگ جَمَل را به راه انداختند مانند طلحه و زبیر و عایشه و...و با علی ـ علیه السّلام ـ جنگیدند، طبق حدیث فوق و اعتراف شما به صحّت آن، باید (با شخص رسول خدا‌ـ صلّی‌ اللّه علیه وآله ـ جنگیده باشند) و كافر باشند.
قاضی: ای برادر! آن‌ها (طلحه و زبیر و ...) توبه كردند.
شیخ مفید: جنگ جمل، درایت و قطعی است، ولی در این‌كه پدید آورندگان جنگ، توبه كرده‌اند، روایت و شنیدنی است، و به گفته تو نباید درایت را فدای روایت كرد، و مرد عاقل به خاطر روایت، درایت را ترك نمی‌كند.
قاضی، در پاسخ این سؤال فرومانده، پس از ساعتی درنگ ، سرش را بلند كرد و گفت : «تو كیستی؟»
شیخ مفید: من خادم شما محمّد‌‌‌بن محمّد‌بن نعمان هستم.
قاضی همان‌دم برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر جای خود نشانید و به او گفت: «اَنْتَ الْمُفِیدُ حقّاً»: «تو در حقیقت، مفید (فایده بخش) هستی»
علمای مجلس از رفتار قاضی رنجیده خاطر شدند و همهمه كردند، قاضی به آن‌ها گفت: من در پاسخ این شیخ (مفید)، درمانده شدم، اگر هر یك از شما پاسخی دارد، برخیزد و بیان كند.
هیچ كس برنخواست، به این ترتیب، شیخ مفید،پیروز شد و لقب «مفید» در این مجلس، برای او بر سر زبان‌های مردم افتاد.

مجالس المؤمنين، ج 1، ص 200 و 201 (مجلس پنجم)
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها