وجه تسميه جاجرم و پيشينهي تاريخي
یک شنبه 1 اسفند 1389 7:33 PM
وجه تسميه جاجرم
«جاجرم ولايتي است از خراسان. قصبهاي است معمور و آباد و قلعهي بزرگ دارد که در وسط واقع است و اطرافش بساتين و مزارع دارد و چهارصد خانوار در آن ساکناند و در اصل «جاگرم» و ميانهي نشابور و جوين وجرجان واقع شده...»(2)
پيشينهي تاريخي
«در سال 1369 ضمن بررسي اطراف جاجرم در مجاورت تپهاي به نام «تپهي پهلوان» تعداد فراواني تيغه و ابزار سنگي مشاهده شد که با توجه به کيفيت ساخت و پرداخت آنها ميتوان گفت بازمانده از اجتماعات دوران ميان سنگي ميباشند.»(3) با استناد به گزارش هيأت بررسي و شناسايي آثار باستاني خراسان، قديميترين سفالهاي به دست آمده از تپههاي باستاني اين شهر (تپهي کلاته حسن) متعلق به هزارهي چهارم قبل از ميلاد است. در طول هزارهي اول قبل از ميلاد، اقوامي در منطقه ساکن بودهاند که مشخصهي آنان استفاده از سفال خاکستري است آثار باقيمانده از حضور آنان را ميتوان در اتلال دوشگلي(Doshagly) و رباط عشق جستجو نمود.(4) مطالعهي شواهد تاريخي و باستان شناسي نشان ميدهد که «گذشته از سوابق درخشان تاريخي جاجرم از پيش از اسلام، در دوران تاريخي نيز شديدا مورد توجه بوده و وجود مقابر و مساجد از قرن پنجم و هفتم هجري و تپههاي عظيم اسلامي اين مطلب را تأييد ميکند(5) در کتاب حبيب السير بارها از جاجرم در کنار شهرهاي مهمي چون قزوين، ري اصفهان، دامغان، جاجرم، جرجان و مشهد نام برده شده است. که نشانگر اهميت اين شهر است. طبق نوشتههاي خواندمير، پادشاهان ايلخاني بارها در لشکرکشيهايي که به منظور سرکوب شورشيان انجام ميدادند، در اين شهر اقامت و يا از آن عبور کردهاند(6) کلنل چارلز ادواردييت، که در دوران قاجار از جاجرم بازديد کرده است.، در سفرنامهي خويش از سکهي مکشوفهاي داراي تاريخ 739 هق ياد کرده که در ضربخانهي جاجرم ضرب شده بود. از آن جا که اين شهر. «...در مسير جادهي ابريشم بين دو ايستگاه نيشابور و دامفان قرار داشته...»(7) همواره به آن توجه ميشده است. راه ديگري نيز که استرآباد (گرگان قديم) ميگذشت شهرهاي حاشيهي جنوبي درياي خزر را از طريق جاجرم به خراسان متصل ميساخت. چنان که به فرمان امير عليشير نوايي، وزير با تدبير تيموريان، سه کاروانسراي مهم عشق، قلي (Qelly) و قرهبيل (Qarabill)در مسير همين راه در منطقهي جاجرم ساخته شد(8) «کلاويخو» سفير دربار اسپانيا، در مسير سفر خويش به دربار تيموريان از اين شهر عبور کرده، قلعهي واقع دراين شهر را توصيف کرده است.(9) در جاجرم علاوه بر تاتها، که قديميترين ساکنان اين ديراند، ترکان گرايلي، طوايف عرب، ازبکها و بخاراييها سکني گزيدهاند. اين اختلاط نژادي، بيشک، ناشي از موقعيت جغرافيايي خاص آن بوده است. ترگان گرايلي شامل دو طايفهي مهم رمضانلو و مقصودلو هستند. گروه اول در دوران نادرشاه و گروه دوم در زمان محمد شاه قاجار از منطقهي کالپوش به اين ناحيه آمدهاند.(10) «در حال حاضر از اين مردم فقط خانوارهايي معدود مانده که آنها نيز ترکي را از ياد برده و فارسي تکلم ميکنند»(11). «اين ناحيه براي ساليان متمادي تحت سرپرستي حاکم بحنورد اداره ميشد. اما قبل ازآن، گاهي از توابع استرآباد، بسطام يا نردين محسوب ميشده است»(12) و از دوران حيدرقلي خان سهام الدوله (از ايلخانان بجنورد در دوران قاجاريه) جزء قلمرو حکومت بجنورد شده است. جاجرم در طول تاريخ خويش بارها، به دليل هجوم طوايف ازبک و ترکمن، آسيب فراوان ديده است. در مرکز شهر جاجرم قلعهاي موسوم به «نارين قلعه» وجود دارد که تا اواخر دوران قاجار از آن استفاده ميشده است. سياحاني که در قرون اخير از جاجرم عبور کردهاند.، هر يک، اين قلعه را توصيف کردهاند. اين امر از ثباتي هميشگي در اين قلعه حکايت دارد. بي شک ساکنان جاجرم در اين دورهها به دنبال آرامش و امنيتي بودهاند که جز در پناه ديوارهاي بلند اين قلعه فراهم نميآمده است.(13) خاور بيبي شادلو (خواهر يارمحمدخان سهامالدوله، حکمران بجنورد معاصر با ناصرالدين شاه و مظفرالدين شاه قاجار) در سفرنامهي خويش شرحي از اين قلعه آورده است.(14) در اين نوشته چهار بنا از بناهاي مذهبي و تاريخي جاجرم را معرفي ميکنيم.
«اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز»