كشتي را به متخصصش بسپاريد (جواد رفوگر)
چهارشنبه 27 بهمن 1389 2:43 PM
عمر و جوانياش را بيهوده تلف نكرد و از وقتي خودش را شناخت، با ورزش و ورزشيها زيست. او هنوز هم كنار ورزش است و گرچه مدتيست از كشتي دور مانده، اما اين فقط جسم اوست كه از ورزش پهلوانپرور كشتي دور است وگرنه روح و روانش با اين رشته عجين شده است.
خودتان را بيشتر معرفي كنيد.
جواد رفوگر، متولد6 خرداد1329 هستم. حدود 60سال سن دارم و عاشق كشتيام.
بچه كجا؟
متولد محلة تير دوقلوي تهران هستم.
چه سالي ازدواج كرديد؟
1355 بود كه با همسرم خانم غفوريان فرزند مرحوم استاد غفوريان مربي برجسته كشتي ازدواج كردم.
پس پدر همسرتان هم اهل كشتي بود؟
بله، ايشان مربي كشتيگيران بزرگي مثل عبدالله موحد، محمدعلي صنعتكاران، نوايي، عليدوستي، فرهنگدوست و بزمآور بوده است.
چند فرزند داريد؟
3پسر به نامهاي علي، احسان و ايمان دارم.
عروس و نوه چطور؟
علي، پسر بزگترم نامزد دارد ولي عروسي نكرده است. احسان ازدواج كرده ولي فرزند ندارد. ايمان هم دانشجوي سال دوم رشته زمينشناسي است.
هيچكدام اهل كشتي نيستند؟
علي مدّتي به سراغ كشتي رفت اما مثل خودم با آسيبديدگيهاي شديدي از ناحية گردن مواجه شد و آن را رها كرد. احسان، مدّتي فوتبال بازي ميكرد و ايمان هم تكواندو كار ميكند؛ در كل، ما خانوادهاي ورزشي هستيم.
بچههاي بزرگترتان هم درسخوان بودند؟
بله. علي فارغالتحصيل رشتة تربيت بدني است و احسان مهندس عمران.
خودتان چقدر درس خواندهايد؟
من فوقليسانس رشته تربيتبدني هستم.
شغلتان در اين سالها چه بود؟
كار اصلي من در دانشگاه بود و عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت معلم هستم. البته سال1385 با 34سال سابقه بازنشسته شدم و همچنان حقوقبگير دانشكده هستم.
در بخش مديريت در كشتي، چه سوابقي داريد؟
سال1359 بود كه در دوران رياست مرحوم دكتر خرّمي، به عنوان دبيري فدراسيون كشتي منصوب شدم. البته مدّتي بنابر ضرورت، به عنوان مدير كل، راهي استان يزد شدم و3-2سال در خدمت اين استان بودم و وقتي برگشتم در دوران رياست آقاي شيراني در فدراسيون دبير شدم. پس از آن در سال66 تا 67 به عنوان رئيس فدراسيون منصوب شدم و همانسال هم تيم ملّي كشتي را در المپيك1988 سئول سرپرستي كردم. در آن دوران، تنها مدال كاروان ورشي ايران را كشتي كسب كرد كه يك مدال نقره بود. در دوران رياست من در فدراسيون، كشتيگيران زيادي ازجمله رسول و اميررضا خادم، مجيد تركان، ناصر زينلنيا و غيره، چهره شدند. البته در آن دوران، به دليل جنگ تحميلي، ما به دو دوره مسابقات جهاني اعزام نشديم و دو المپيك را هم تحريم كرديم. پس از آن هم در دوران اول رياست آقاي طالقاني، مدّتي به عنوان سرمربيگري تيم ملّي خكشتي آزاد درآمدم و سپس وقتي آقاي تقدسنژاد رئيس شدند، بازهم دبير فدراسيون را به بنده سپردند، در آخر هم با دبيري فدراسيون كشتي محمدرضا طالقاني (4سال پيش) از خانواده كشتي كناره گرفتم، اما خودم را دور از كشتي نميدانم.
خانه داريد يا مستأجر هستيد؟
شايد اگر بگويم مستأجر هستم، خيليها باور نكنند اما مدّتي قبل يك آپارتمان را پيشخريد كرديم كه هنوز هم تحويل نگرفتهايم و مستأجر هستيم.
تفاوت نسل امروز و ديروز كشتي؟
تفاوتي باهم ندارند و اينجا فقط پهلواني حرف اول و آخر را ميزند.
آرزوي دستنيافتهتان؟
2 تا آرزو داشتم، يكي كسب مدال جهاني در كشتي، و ديگر اخذ مدرك دكتراي تربيتبدني كه به واسطة درگير بودن با كارهاي اجرايي، نتوانستم تحصيلات را تا مقطع دكترا ادامه دهم.
آرزو براي فرزندانتان؟
اميدوارم همة جوانان اين مرز و بوم، بتوانند براي جامعهشان مفيد باشند، و بچههاي من هم همينطور.
حرف آخر؟
اميدوارم آنهايي كه متخصصان كشتي لقب دارند، در فدراسيون بر سر كار بيايند تا اين رشته هم مانند بسكتبال، واليبال، تكواندو و ديگر رشتهها بتواند پلههاي ترقي را مستحكم گام بردارد. از شما و همكارانتان هم متشكرم كه يادي از ما كرديد.
nikaeen