پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان
یک شنبه 24 بهمن 1389 9:45 PM
پرسش :
چه فرقي بين فردي كه در خانواده مسلمان متولد شده با كسي كه درخانواده غير مسلمان به دنيا آمده اند؟مثلا اگر بنده در يك منطقه دور دست متولد شده بودم آيا بازهم به دين اسلام روي ميآوردم؟
پاسخ :
1. جاي ترديد نيست كه محيط زندگي، شرايط تربيتي، مواد آموزشي، محيط خانواده، دوستان و كساني كه انسان به طور مستمر با آنها به نحوي ارتباط دارد، همه و همه در شكلگيري انديشه و اعتقادات و باورهاي انسان تأثر و نقش فراوان دارد، و چه بسا انسان در باورهاي گوناگون اجتماعي، اخلاقي، ديني و مانند آن به طور كامل تحت تأثير شرايط ياد شده به گونهاي بار بيايد كه غير از آنچه خودش ديده يا شنيده يا باور دارد، چيز ديگر را نادرست بداند. امّا نبايد از نظر دور بماند كه هر كدام از آن عوامل ياد شده تأثيرش بگونهاي نيست و يا نبايد باشد كه به كلي از انسان آزادي انديشه و روحية تحقيق و حقيقتجوئي و حقيقتيابي را بگيرد چون خداوند انسان را به نيروي عقل مجهز نموده است و انسان ميتواند بعد از آن كه قدرت انديشه و تعقل او رشد نمود، راه صحيح را با منطق و استدلال بجويد و بيابد و بپذيرد، و يا هر چه را ميپذيرد با دليل و برهان قبول كند. بنابراين انسان چه در توحش جنگلي متولد شود و چه در توحش غربي به دنيا آيد و رشد كند و شخصيت او متناسب با شرايط آنجاها شكل گيرد، باز هم اگر بخواهد ميتواند مسير انساني را جستجو كند و باورهاي خود را بر اساس دليل و برهان استوار نمايد و حقيقت را بيابد و بپذيرد. به صورت روشنتر و نزديكتر به ذهنيت و تعبيراتي كه در سؤال پرسشگر محترم آمده بگويم، انسان گرچه در خانواده يهودي يا مسيحي و يا هر گروهي ديگر به دنيا بيايد و رشد كند و باورهاي ديني خاص پيدا نمايد، باز هم اگر بخواهد ميتواند، راه اسلام را انتخاب نمايد و احكام نوراني اسلام را كه بر اساس دليل و برهان استوار است قبول كند.
به گفته نكته آموزان: «أدل الدليل علي امكان شيء وقوعه» يعني بهترين دليل بر امكان يك مسأله واقع شدن آن است. نمونههاي فراوان بوده و هم اكنون است كه كساني در محيطهاي نامساعد و غير اسلامي به دنيا آمد بعد با رقه توفيق الهي نصيب او شده و فكر و انديشه خود را به كار گرفته و تحقيق و جستجو نموده و راه حق مثلاً اسلام را يافته و انتخاب كرده است. شما ميتوانيد دراين باره به جريان دكتر تيجاني كه از بزرگان اهل سنت بوده و بعد شيعه شد و كتاب «ثم اهتديتُ» آن گاه هدايت شدم. و مانند آن را نوشت، و يا به جريان دكتر كربن فرانسوي كه با علامه طباطبايي در ارتباط بوده، و افراد ديگري كه تعدادشان زياد است تحقيق و مطالعه نمايد.
نمونه بارز و آسان و ساده اين جريان ايمان آوردن مردم به پيامبراكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ است كه بسيار و يا اكثريت قريب به اتفاق آنها در كفر و محيط بتپرستي و يا صحرا و جنگل متولد شدند و رشد كردند امّا وقتي نور اسلام درخشيد آنها آمدند و اسلام را پذيرفتند و در راه آن چه ايثارهايي كه نكردند. (طوبي لهم و حسن مآب).
لكن من در اينجا براي شما به يك نمونه از قرآن اشاره مينمايم. قرآن كريم درباره زني كه همسر فرعون و در محيط كفر فرعوني زندگي ميكرده است چنين ميگويد: «و ضرب الله مثلاً للذين آمنوا امرة فرعون اذ قالت ربّ انجالي عندك بيتاً في الجنة و نجن من فرعون وعمله و نجني من القوم الظالمين»؛[1] يعني براي كساني كه ايمان آوردند خداوند همسر فرعون را مثل آورد، آن گاه كه گفت پروردگارا پيش خود در بهشت براي ما خانهاي بساز و مرا از فرعون و كردارش نجات بخش و مرا از دست مردم ستمگر برهان. در اين آيه جريان زني مطرح شده كه در محيط كفر آن هم كفر فرعوني زندگي ميكرده است. امّا با ديدن معجزه حضرت موسي ايمان آورد و به جايي رسيد كه قرآن كريم او را نه تنها نمونه و الگوي زن خوب بلكه نمونه و الگويي براي همه جامعه اسلامي معرفي ميكند. پس ميشود كه كسي در محيط بد متولد شود و رشد كند، امّا با تعقل و انديشه مسير حق را پيدا كرده و بپذيرد.
نكته ديگري كه نبايد از نظردور داشت اين تكليف و مسئوليت هر كس به اندازة امكانات و قدرت است كه در اختيار او قرار دارد، لذا اگر كسي مستضعف است يعني در شرايطي قرار دارد كه پيام اسلام را نشنيده ودر كشورهاي كفر زندگي ميكرده و زمينهاي براي درك و فهم و دريافت پيام اسلام براي او وجود نداشته و يا به هر دليل ديگري از جهت قصور و نه تقصير با پيام اسلام ارتباط پيدا نتوانسته است، تكليفي متوجه او نيست.
2. اگر كسي در محيط مذهبي و يا خانواده مذهبي متولد شود و رشد كند و باورهاي ديني پيدا نمايد. اين دليل بر آن نميشود كه اعتقادات مذهبي و باورهاي ديني او بر اساس جبر محيط و خانواده و يا تقليد كور و يا جبر سرنوشت پديد آمده و شكل گرفته است، چون همين كه هر زمان بخواهد ميتواند مسير اعتقادي خود را تغيير دهد، اين بهترين دليل بر اختيار اوست و به گفته مولانا:
اين كه گوي آن كنم يا اين كنم خود دليل اختيار است اي صنم
(در اين باره به كتاب انسان، سرنوشت كه در پايان معرفي ميشود مراجعه كنيد.)
و در اين رابطه جالب آن است كه براساس تعليمات دين اسلام پذيرش اصول اعتقادي بايد با دليل و برهان صورت گيرد و تقليد در اصول عقايد مانند توحيد، نبوت، معاد پذيرفته نيست. لكن هر كسي به اندازه توان و استعداد فكري خود مكلفاند كه براي عقايد خود دليل داشته باشد. و در اين رابطه برخي بزرگان سخن ارزشمندي دارد و گفته است: قرآن كريم در بيان مقاصد خود بيآن كه مردم را به تقليد كوركورانه دعوت نمايد، با ايشان از زبان عادي منطق خدادادي خودشان سخن ميگويد. قرآن كريم از مردم ميخواهد كه به فطرت خود مراجعه كرده و حق را بپذيرند، به اين معنا كه اولاً خود را براي قبول بيقيد و شرط حق آماده سازند و آنچه را كه ديدند حق است و خير و نفع دنيا و آخرتشان در آن است بي اينكه به وسوسههاي شيطان و نداي هوس گوش دهند، قبول نمايند. بعد از آن معارف اسلامي را به شعور زندة خود عرضه دارند، اگر ديدند حق است و مصلحت و آسودگي واقعي آنان در پذيرفتن و به كار بستن آنهاست، تسليم آنها شوند.[2] بنابراين تقليد كوركورانه از نظر عقل و دين ناپسند است.
مطالعه كتابهاي زير براي شما مفيد است:
1. زن در آيينه جلال و جمال، تأليف آيت الله جوادي آملي، نشرمركز اسراء.
2. زنان صوفي، تأليف دكتر جواد نوربخش، نشر يلدا قلم، سال 1379 ش.
3. انسان و سرنوشت، مجموعه آثار، ج 1، شهيد مطهري، ص 366، نشر صدرا.
4. چهل حديث امام خميني، نشر آثار امام.
5. علامه جعفري، محمدتقي، جبر و اختيار، نشر دار التبليغ اسلامي قم.
الا بذكرالله تطمئن القلوب؛ آگاه باشيد كه با ياد خدا دلها آرامش مييابد.
[1] . سورة تحريم، 11.
[2]. علامه طباطبايي، مباحثي درباره وحي و قرآن، ص 4، نشر بنياد علوم اسلامي، سال 1360 ش.
مدیر تالار مهدویت
مدیر تالار فلسفه و کلام
id l4i: hoosianp_rasekhoon
mail yahoo: hoosianp@yahoo.com
ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب