0

پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان
یک شنبه 24 بهمن 1389  8:57 PM

پرسش :

هرمنوتيك چيست؟ با توجه به نوپايي اين علم آيا دانشمندان اسلامي به آن توجه داشته اند؟ و بالاخره نقش آن در فهم انسان چيست؟



پاسخ :

اصطلاح هرمنوتيك (hermeneutics) از فعل يوناني hermeneuein به معناي تفسير كردن مشتق شده و از نظر ريشه شناختي با كلمه ي هرمس (hermes) خداي يوناني و پيام آور خدايان پيوند دارد. اين پيوند، انعكاسي از ساختار سه مرحله اي عمل تفسير است كه عبارتند از پيام (متن) و تفسير مفسر (هرمس) و مخاطبان. كاربرد وصفي اين واژه به صورت hermeneutic و hermeneutical است; مانند تئوري هرمنوتيكي (Hermeneutic theory). شايان ذكر است كه لغت شناسي هرمنوتيك در كشف حقيقت آن مددي نمي رساند و بايد با دقت به شناخت ماهيت آن پرداخت.
امروزه اين اصطلاح، به رشته اي عقلي اطلاق مي شود كه به ماهيت و پيش فرض هاي تفسير ارتباط دارد.
هرمنوتيك و نظريه ي تأويل، از روزگاران قديم در غرب و جهان اسلام مطرح بوده است. عالمان ديني، جهت كشف معاني متون مقدس و تفسير آن ها، روي كردهايي از جمله تهذيب و تزكيه ي نفوس را پيشنهاد مي دادند; ولي در غرب، از اوايل قرن نوزدهم، اين دانش توسط كساني هم چون شلايرماخر(/ Schleier Macher 1768 ـ 1834.م)، ويلهلم ديلتاي (Dilthry Wilhelm / 1833 ـ 1911.م)، و هانس جورج گادامر (Gadamery - Georg - / hans1900.م) به صورت جديدي پايه گذاري شد. نظريه ي تفسيري شلايرماخر با تبديل هرمنوتيك از وضعيت خاص به قواعد عام، حول محور دو اصل تفسير دستوري و تفسير فني مي چرخيد و ديلتاي نيز با ارايه ي روش شناسي عام در علوم انساني به تمييز و روش مند كردن آن دسته از علوم با علوم طبيعي، هرمنوتيك را وارد عرصه ي جديدي ساخت و گادامر، با تدوين اثر مهم حقيقت و روش، در سال 1960، تأويل گرايي را در راستاي تفكّر هايدگري قرار داد و بر خلاف شلايرماخر و ديلتاي كه فاصله ي تاريخي و فرهنگي مفسّر از مؤلّف را منشأ بد فهمي مي دانستند، اصرار داشت كه فهميدن بدون پيش فرض ها و اعتقادات مفسّران امكان پذير نيست. بر اين اساس، كشف نيّت مؤلّف براي او چندان اهميّت نداشت و به تفسير عيني و نهايي نيز اعتقادي پيدا نكرد. البتّه عنصر مؤلّف و استقلال حياتي متون ادبي، قبل از گادامر، توسط طرف داران فرويد، ماركسيست ها، ساخت گرايان و ساخت شكن ها مطرح بود. شايان ذكر است كه برخي از انديشمندان معاصرِ تأويل گرا هم چون اي، دي هيرش (Hirsch . D . E) با اصلاح نظريه ي شلايرماخر به شكلي از نيّت مؤلّف جهت پرهيز از ذهنيت گرايي اصرار ورزيدند و نيز اميليو بتي (Betti Emilio) مورّخ ايتاليايي، گادامر را به جهت از بين بردن امكان باز شناسي تفسير ذهني از تفسيرِ معتبر مورد انتقاد قرار داد.[1]
ب. اسلام و هرمنوتيك
هرمنوتيك در جهان اسلام، گرچه به گونه ي مستقلي مطرح نشد، امّا مورد غفلت نيز نبوده است; بلكه انديشمندان علوم قرآني و اصولي در آثار خود جهت اهداف فقهي و تفسيري، به مباحثي از جمله علم تفسير و تفاوت آن با تأويل، روش ها و مناهج تفسيري و انواع تفسير نقلي، رمزي، اشاري، شهودي، عقلي و اجتهادي، تفسير قرآن به قرآن، تفسير به رأي و مباحث الفاظ هم چون علم به وضع، انواع دلالت هاي تصوري، تصديقي اولي، تصديقي ثانوي، كشف مراد مؤلّف و متكلّم، مسئله ي ظهور و... مي پرداختند و البتّه تمام عالمان اسلام بر خلاف گادامر و ريكور، به نيّت مؤلّف، و همانند شلايرماخر و ديلتاي به معناي نهايي و اصيل متكلّم باور داشتند.
ج. نقش پيش داوري و هرمنوتيك
مهم ترين هدف و وظيفه ي نظريه ي تأويل، اين است كه به پرسش هايي از اين قبيل پاسخ دهد: آيا مي توانيم به عنوان مفسّر و شناسنده ي يك كلام كه داراي ذهنيت و نگرش خاصّي هستيم، بدون دخالت، پيش داوري و پيش فرض به معناي آن كلام نايل آييم؟ آيا عبارات علاوه بر معاني ظاهري، معاني ديگري نيز دارند؟ و آيا دست يابي به آن امكان پذير است؟ اصلا چرا گاه بين مفسّران يك متن، اختلاف پيدا مي شود؟ آيا تفاوت در پيش فرض هاي مؤلفان و مفسّران و فاصله ي تاريخي ميان آن دو، ابهامات و پيچيدگي هاي كلامي را ايجاد مي كند؟ آيا تفاوت در قواعد و روش هاي تبيين و تفسير، آدميان را به اين نحله هاي گوناگون مي كشاند؟ در آن صورت آيا مي توان به نيّت و مقصود مؤلّف، از جمله باري تعالي دست يافت؟ آيا راهي براي تمييز فهم درست از فهم نادرست وجود دارد يا همانند تفكّر هايدگري و گرايش پديدار شناسي هرمنوتيكي بايد به نوعي نسبيّت در فهم، رو آورد؟ آيا هر فهميدني به تفسير محتاج است؟ آيا هر متني داراي معناي پنهاني است كه با تفسير آشكار مي شود؟ يا بدون عمل تفسير هم مي توان به معاني متون دست يافت؟ و از همه مهم تر، حقيقت تفهيم و فهم چيست و واقعيت فهم چگونه مي شود؟
تاريخ گواهي مي دهد كه بررسي و تحليل هرمنوتيك و به طور كلي روش هاي فهم متون، خصوصاً متون ديني، بيش از رشته هاي ديگر ضرورت دارد; زيرا هر دين و جامعه ي ديني، با توده ي انباشته اي از تفسيرهاي چالش برانگيز، بستر تاريخي خود را ادامه مي دهد و منشأ نزاع ها و ستيزها و مناقشات كلامي، فقهي، اخلاقي و به طور كلي دين شناسي مي باشد كه در نهايت به تكفير و تفسيق و جنگ هاي چند صد ساله ي فرقه ها و مذاهب گوناگون كشيده شده است.
[1] . در اين قسمت، از مقاله ي هرمنوتيك دايرة المعارف دين، ويرايش ميرچاالياده، جلد ششم با مشخصات ذيل استفاده شده است: Hermeneutics, The Encyclopedia of Religion. Mircea Eliade 1987.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها