0

مروری بر شعر و زندگی شاعران مشروطه

 
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

مروری بر شعر و زندگی شاعران مشروطه
یک شنبه 24 بهمن 1389  10:37 AM

مروری بر شعر و زندگی شاعران مشروطه (1)

مقدمه:
ادبیات فارسى در طول زمان فراز و نشیب هاى زیادى به خود دیده است و دوره هاى گوناگونى را طى كرده است و شعراى هر دوره نیز سبك ها و طرز فكرهاى متفاوتى داشته اند.
تا زمان مشروطه ادبیات ما تقریباً یك دست بوده است. ادبیات و شعر در انحصار طیف به خصوصى از مردم و دربار بوده است. درون مایه اغلب اشعار تا قبل از مشروطه، مدح پادشاهان، توصیف طبیعت (بهار، زمستان) و شراب، بیان احساسات، عشق، بیان افكار عارفان و پند و اندرز و... بوده است.
دوره سبک خراسانی - دوران شکوفای سبک عراقی – دوران سبک هندی - دوران بازگشت با تمام مختصات و شاعران معروفی که در دل خود جای داده نهایتا به دورانی پیوند میخورد که بدان عصر بیداری گفته میشود . این دوره با دوره هاى پیش از خودش تفاوت هاى بسیار دارد.
در این دوران چهره فرهنگى ایران در آستانه مشروطیت كاملاً تغییر یافته بود. به ویژه كه گروهى از تحصیلكردگان بودند كه از طریق مطبوعات و آثارى كه منتشر مى كردند به جریان نوگرایى اجتماعى و فرهنگى سرعت بیشترى مى بخشیدند.
مرحله تحولى كه شعر و ادب عصر بیدارى پشت سر گذاشت، در همه دوره هاى تاریخ ادبیات فارسى تا آن روز بى سابقه بود. این تغییر و دگرگونى فكرى، زاده تغییراتى بود كه در شئون اجتماعى _ سیاسى ایران روى داده بود. در این دوره شعر و ادبیات رویكردى شگرف به سوى مردم داشت و از نظر درون مایه نیز دیگر روزگار مدیحه سرایى هاى دوران غزنوى و سلجوقى و توصیفات طبیعى و عاشقانه سرایى ها سر آمده بود.
بنابراین از شعر این دوره دیگر نه به عنوان پدیده اى تجملى و منحصر به گروه هاى محدود، بلكه همچون امرى عمومى و متعلق به گروه هاى وسیع جامعه باید سخن گفت كه به جاى ارتباط مستقیم با دربار و گروه هاى بالاى اجتماع، از طریق مطبوعات متعدد و با محتواى سیاسى و انقلابى مورد علاقه همگان، مخاطبان راستین خود را در گوشه و كنار شهرستان ها و حتى روستاهاى كشور سراغ مى گرفت.
تغییرات حاصله در شئون جامعه بزرگ ایران، منجر به انقلابى ادبى در عرصه هاى شعر و نثر گردید. همراه با تحولات در حوزه نثر، در درون مایه شعر فارسى دگرگونى هاى ژرف و چشمگیرى به وجود آمد. شعر و نثر این دوره با مضامین درخور زمان، توانست با افكار مشروطه خواهى همراه شود، هر چند كه در شكل و قالب و ساختار شعر، اصولاً تغییر مهمى روى نداد.
ویژگى هاى شعر در عصر بیدارى
مهمترین مضامین شعر فارسى در عصر بیدارى :
« آزادى، وطن، قانون گرایى، تعلیم و تربیت نوین، توجه به علوم و فنون جدید و توجه به مردم » است.
ویژگى هاى عصر بیدارى
عبارتند از :
1 _ عمومیت یافتن شعر كه به عنوان زبان برنده نهضت در اختیار مطبوعات قرار گرفت.
2 _ جهان شناسى شاعران؛ نگرش شاعران و نویسندگان نسبت به جهان بیرون دگرگون شد.
3 _ تخیل و قالب شعرى در عرصه بیدارى كم و بیش بى تغییر باقى مانده است. نمونه بارز آن «سه تابلو مریم» (ایده آل) میرزاده عشقى است.
4 _ از نظر ساخت فنى، شعر عصر بیدارى دو مسیر مجزا را در پیش گرفت. گروهى مانند ادیب الممالك فراهانى و محمدتقى بهار (ملك الشعرا) به سبكى سنتى پایبند بودند و اشعار خود را بر طبق سنت هاى ادبى مى سرودند. گروهى دیگر مانند میرزاده عشقى، نسیم شمال و عارف قزوینى كه با موازین گذشته انس چندانى نداشتند، زبان كوچه و بازار را برگزیدند.
5- تغییر در مضامین و محتوا؛ در عصر مشروطه نه تنها روزگار مدیحه سرایى و توصیف پدیده هاى طبیعى سر آمده بود بلكه عارفانه سرایى و غزل گویى به اشعار سیاسى _ اجتماعى تغییر یافته بود و اگر شعرها در قالب هاى قصیده، غزل، مثنوى، مخمس، دوبیتى هاى پیوسته، ترانه و تصنیف سروده مى شد با آغاز جنبش مشروطه خواهى و ظهور شاعرانى چون بهار، فرخى، عشقى و دیگران و توجه به مقتضیات ویژه آن زمان، آنان را به سوى شعرهاى اجتماعى _ سیاسى سوق داد. در نتیجه عشق به وطن، آزادى و... قسمت عمده ادبیات این دوره را دربرگرفت و بخش عمده اشعار این دوره اشعار اجتماعى _ سیاسى بود كه به تبع انقلاب مشروطه شكل گرفت.

جناح های عمده ادبی در دوران مشروطه

در این دوره شعر و نثر فارسى در سه جناح عمده ادبى قابل تشخیص است:

الف _ جناح سنت گرا:

این جناح ادبى با آگاهى لازم و پیوند تام و تمامى كه با سنت هاى ادبى ایران داشتند از زبان فاخر و پرصلابت گذشته كه به عروض و سنن موسیقایى شعر فارسى تكیه داشت، استفاده مى كردند و بدان سخت پایبند بودند. از چهره هاى معروف این جناح مى توان به ادیب الممالك فراهانى، ملك الشعراى بهار و دهخدا اشاره كرد.

ب _ گروه شاعران مردمى:

این گروه با موازین ادب گذشته انس چندانى نداشتند و زبان كوچه و بازارى را برگزیدند و با صمیمیتى كه در این طریق از خودشان نشان مى دادند، از قبول عام برخوردار شدند. شاعران برجسته این گروه سیداشرف الدین گیلانى (نسیم شمال)، ابوالقاسم عارف قزوینى و میرزاده عشقى است.

ج _ شعر كارگرى:


این شاخه از ادبیات، تحت تاثیر انقلاب كارگرى روسیه و اندیشه هاى كارگرى آن زمان شكل گرفت. این شیوه در شعر فارسى عصر بیدارى، نیازها و محرومیت هاى توده مردم را موضوع اصلى خود قرار مى دهد و به دفاع از حقوق محرومان و رنجبران برمى خیزد. به عبارت بهتر، از شاخه اى كه این ویژگى را بیشتر در خود منعكس مى كرد به «ادبیات كارگرى» یا ادبیات محرومان یاد مى كنند. از شاعران برجسته این گروه مى توان به فرخى یزدى و لاهوتى اشاره كرد.
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها