در این فیلد فلاگی درج میشود تارکورد را از دستیابیهای غیرمجاز مصون بدارد و به این فلاگ گاه قفل در سطح رکورد نیزمیگویند و به گونهای است که تنها کاربرد مجاز میتواند به آن رکورد دستیابی داشتهباشد. (این فلاگ هم در فایلهای اشتراکی کاربرد دارد. ) توجه داریم که دستیابیکاربرد به یک فایل یا بخشی از فایل در محدوده حقی است که برای آن کاربر تعریفمیشود به طول کلی حق دستیابی کاربر به یک فایل (یا بخشی از آن) میتواند برایکارهای زیر باشد: حق دستیابی برای خواندن حق دستیابی برای نوشتن در حالتنوشتن, باید دقیقاً مشخص شود که نوشتن به چه منظوری انجام میشود: حق نوشتن برایدرج رکورد جدید , حق نوشتن برای حذف رکورد , حق نوشتن برای بهنگام سازی رکورد در نظر گرفتن فلاگ حافظت (یا قفل حفاظت) میتواند در سطوح مختلف تقسیمات فایلانجام شود. سطوح حفاظت داده عبارتند از : سطح رکورد , سطح بلاک, سطح گروهی ازبلاکها , سطح فایل و سطح گروهی از فایلها گاهی حتی ممکن است در سطح فیلد هم حافظتاعمال شود .
·اطلاع های خاص:
در بعضی از ساختار فایلها, فید(هایی) دیگرلازم است که در آنها متناسب با ساختار , اطلاع (هایی) در ج میشود . در مطالعهساختار فایلها , مثالهایی برای این مورد خواهیم دید.
کلید رکورد
صفت خاصه ساده یا مرکبی کاست که دو خاصیت زیر را دارا باشد:
در نمونههای مختلف رکورد در دوره حیاطت فایل یکتایی مقدار داشته باشد
طول آن حتی الامکان کوتاه باشد.
کلید رکورد در واقع شناسه یک نوعموجودیت است و به کمک هر مقدار آنی نمونه از موجودیت از هر نمونه دیگر متمایزمیگردد (عامل تمییز است) یک نوع موجودیت ممکن است بیش از یک شناسه (و روکوردنمایشگر آن , بیش از یک کلید ) داشته باشد. در این حالت , یک کلید ( کوتاهترین ومهمترین از نظر کاربر) به عنوان کلید اصلی و کلیدهای دیگر به عنوان کلید ثانوی و .. در نظر گرفته میشوند . گاه ممکن است طول کلید ثابت یا متغیر باشد و طبعاً مدیریتفایل در حالت کلید با طول متغیر پیچیده تر است . پس کلید حداقل یکی از صفاتخاصه موجودیت است که دو خاصیت گفته شده را داشته باشد . اما گاه یافتن صفت خاصهایکه هر دو خاصیت را داشته باشد دشوار است , در چنین وضعی , صفت خاصهای که ماهیتاًجز صفات خاصه طبیعی موجودیت نیست , به مجموعه صفات خاصه طبیعی آن افزوده میشود تانقش کلید را ایفاکند. به چنین صفت خاصهای (که طبعا یکتایی مقدار هم باید داشتهباشد ) کلیه خارجی میگویند . مثلا شماره کارمندی , شماره قطعه و نظایر آن. معمولا مقادیر این کلید با کد گذاری خاصی انتخاب میشود و به طور سنتی اجزاءتشکیل دهنده این کلید را معنادار در نظر میگیرند.
فایل
فایل مجموعهای است نامدار( و معمولا دارای یک ساختار درونی مشخص) از نمونههایمختلف یک نوع(و گاه بیش از یک نوع )رکورد . در حالت اول, فایل را تک نوعی و در حالتدوم , چند نوعی میگوییم . گاه ممکن است که فایل اصلاً(مجموعهای از رکوردها)) نباشد, بلکه صرفا دنبالهای بی ساختار از نویسه ها (کاراکترها )باشد که از نظرسیستم فایل معنای خاصی هم ندارند .در اکثر سیستمهای عامل جدید, چنین دیدی از فایلهم به کاربر ارائه میشود . تاکید میکنیم که وقتی که فایل مجموعهای ساختمند ازرکوردها باشد , میتوان گفت که فایل یک ساختار دادهای خارجی است . یعنی در حافظهخارجی( برون ماشینی ) ذخیره شده است . ساختار فایل خود دو صورت دارد : ساختارمنطقی و ساختار فیزیکی . ساختار منطقی فایل نشان دهنده سازمانی است که برا ساس آنرکودهای منطقی گرد هم آمدهاند. به بیان دیگر , از دید کاربرد ساختار منطقی فایل , چگونگی ارتباطات و پیونده های بین رکوردهای منطقی را نشان میدهد. ساختار فیزیکیفایل نشان دهنده چگونگی ذخیره سازی بلاکهای فایل در رسانه (مثلا دیسک) است در واقعساختار فیزیکی فایل نمایشگر دید برنامه ساز سیستم نسبت به فایل است . مفهومفایل در معنای عام , دارای سه ویژگی است که همیشه باید مورد توجه قرار گیرند .
·اندازه بزرگ به حدی که به یکبار در حافظه درون ماشینی نمیگنجد
·پایایی , یعنی دادههای آن از بین نمیروند , ماندگارند , مگر اینکه پیرودرخواست کاربرد ,توسط سیستم حذف شوند.
·اشتراکی بودن بین تعدادی کاربرد مجاز(مگر اینکه فایلی به دلایلی خصوصی شود.
لایه های سیستم فایل
کاربرد, بویژه نا برنامه ساز, در محیطی کاملا منطقی عمل میکند و دید خاصی از سیستمفایل دارد که گاه به آن سیستم فایل مجازی میگویند اما صرفنظر از این لایه مجازیسیستم فایل , هر سیستم فایل را میتوان به دو لایه اصلی منطقی و فیزیکی تقسیم کرد . در این معماری , اجزاء اصلی به شرح زیر :
درایور: در پایین ترین سطح معماری قرار دارد و مستقیما با کنترولر یاکانال در تماس است
سیستم فایل فیزیکی ( مبنایی) : این لایه مسئول ذخیره سازی بالکها رویرسانه خارجی و انتقال آنها زا رسانه به بافر و برعکس است . این لایه معمولا بامحتوای بلاکها و یا ساختار فایل کاری ندارد و در بعضی سیستمها , این لایه , بخش یااز خود سیستم عامل است .
سیستم فایل منطقی : این لایه واسط بین سیستم فایل فیزیکی و لایهای بهنام شیوه دستیابی است . این لایه به کاربران امکان میدهد تا به رکوردهای دستیابیداشته باشند . این لایه محیط فیزیکی ذخیره سازی را به صورت یک محیط منطقی میبیند وبنابراین با مفهوم بالک در محیط فیزیکی کار ذخیره سازی را به صورت یک محیط منطقیمیبیند و بنابراین با مفهوم بلاک در محیط فیزیکی کار نمیکند برنامه کاربر معمولااز طریق یک شیوه دستیابی با این لایه در تماس است و این لایه درخواستهای کاربر راانجام میدهد
شیوه دستیابی : بالاترین لایه سیستم فایل و واسط بین برنامه کاربردی (کهمعمولا به یک زبان سطح بالا نوشته میشود) و سیستم فایل منطق است . این لایه یک روشمشخص برای دستیابی به رکوردها در اختیار برنامه کاربردی قرار میدهد.
سیستم فایل مجازی : این لایه را میتوان هم سطح با لایه شیوه دستیابیقرار داد (اما گاه ممکن است لایه شیوه دستیابی , تحت این لایه مجازی عمل کند. بهاین معنا که کاربر برنامه ساز(معمولاً برنامه ساز سیستمی) شیوه دستیابی مورد نظرخود را طراحی و تولید کند و این واحد نرم افزاری را به واحد سیستم فایل مجازی پیوندبزند و بدنی ترتیب ساختار فایل مورد نظر خود را ایجاد و دادهها را در چارچوب همانساختار پردازش کند.)
در سیستمهای عامل جدید , کاربران (بویژه نابرنامهسازان)عمدتا از طریق همین لایه سیستم فایل مجازی با سیستم فایل کار میکنند. سیستمفایل مجازی فایل را دنبالهای از کاراکترها میبیند و ساختار درونی اخصی برای آنقائل نیست . کاربر نابرنامه ساز مجموعهای از فرامین خاص در اختیار دارد و به کمکآنها در خواستهایش را انجام میدهد.
مکانیسم انتزاعی ذخیره سازی اطلاعات
مکانیسم انتزاعی ذخیره سازی اطلاعات
فایل یک مکانیسم انتزاعی است که بهکاربر امکان میدهد تا اطلاعات خود را ذخیره کند و در صورت نیاز, آنها را بازیابی وپردازش کند و احیاناً اطلاعات جدیدی تولید نماید. اطلاعات داشت و دارد و همیشههم مکانیسمی عینی برای نگهداری اطلاعات در اختیار داشت و دارد. این مکانیسم تااوایل قرن بیستم دستی و بعد ماشینی شد . این مکانیسم , همان مفهم عینی فایل است کهدر وضع دست یو , در چیزهایی , مانند لوح ,دفتر , کتاب ,دیوان و ... نمود مییافته وهنوز هم مییابد. در وضع ماشینیاش , مفهوم عینی فایل به صورت مجموعهای ازدادههای ذخیره شده بطور فیزیکی در یک رسانه ماشینی نمود مییابد با ویژگیها وخصوصیاتی که دیده و خواهیم دید.
·نامگذاری فایل
·انواعفایل
·صفاتخاصه فایل
·راهنمایفایل
·نام مسیری
نام گذاری فایل
فایل از دید کاربر (بویژه غیر برنامه ساز), یک مکانیسم انتزاعی است که امکان میدهدتا کاربر اطلاعات خود را ذخیره کند و در صورت لزوم آنها را بخواند . یک چنینمکانیسم انتزاعی که میتواند آنرا نوعی شییء تلقی کرد, باید از ظریق یک نام قابلتعریف , دستیابی و استفاده باشد. برنامه (و دقیقا: فراروند )فایلی را ایجادمیکند , نامی به این شیی ء میدهد و اگر اجرای برنامه پایان پذیرد , برنامهایدیگر هم (در صورت مجاز بود) میتواند با همین نم , به این شیی دستیابی داشته باشد. قواعد نامگذاری فایلها در سیستمهای مختلف یک سان نیست معمولا نام فایل کی رشتهالفبا عددی تا هشت کاراکتر است و در بعضی سیستمها طول این رشته تا 255 کاراکتر هممیتواند باشد. در برخی سیستمها برخی حروف درشت و حروف ریز در نام فایل از یکدیگرفرق دارند (مثل UNIX) و در بعض دیگر یکسان هستند. در اکثر سیستمهای فایل , نامفایل دو بخش دارد که با علامت 0 از هم جدا میشوند. بخش بعد از ین علامت به پسوندنام فایل موسوم است و معمولا گویای محتوای فایل یا نقش فایل و یا ماهیت فایل است (در MS-DOS پسوند سه حرفی است و در UNIX , تعدادی پسوند میتواند وجود داشته باشد.
انواع فایل
در هر سيستمي معمولا چند نوع فايل وجود دارد و اما بطور كلي فايلها راميتوان ازنظر كاربر آنها به دو رده تقسيم كرد :
فايل عادي
فايل راهنما(يا سيستمي)
فايل عددي حاوي اطلاعات كاربر است (مثلفايلهاي جدول بالا) فايلهاي راهنما حاوي اطلاعات خود سيستم فايل است . فايلعادي ممكن است خود فايل اسكي يا فايل دودويي باشد. فايل اسكي از تعداد سطر (متن) تشكيل شده است . طول سطرها ميتواند متغير باشد. مزيت اصلي فايل اسكي اينستكه ميتوان محتوايش را , به صورت كه هست , به نمايش درآورد و يا چاپ كرد و توسط يكويراستار متن قابل ويرايش است . بعلاوه اگر تعدادي زيادي برنامه از فايلهاي اسكي دروردي و خروجي استفاده كنند . به آساني ميتوان خروجي يك برنامه را به وروديبرنامهاي ديگر پيوند زد . نوع ديگر فايل , فايل دودويي است (به اين معنا كه ازنوع اسكي نيستند). با چاپ محتواي اين نوع فايل چيزهايي نامفهوم ظاهر ميشود. توجيه داشته باشيم كه هر چند از لحاظ تكنيكي , فايل صرفا دنبالهاي بايتها است, اما سيستم عامل تنها فايلي را اجرا ميكند كه قالب مناسب داشته . به عنوان مثال , در سيستم UNIX, فايل دودويي قابل اجرا از پنج بخش تشكيل شده است : سرايند , متن داده , بيتهاي باز جايدهي و جدول نماد دو فيلد سرآيند , عددي موسوم بهعدد جادويي وجود دارد كه مشخص ميكند فايل يك فايل اجرايي است . در فيلدهاي بعدياطلاعاتي از قبيل اندازه متن, اندازه داده , آدرس شروع اجرا و... وجود دارد. آنگاهبخش هاي حاوي متن برنامه و دادههاي برنامه قرار دارند . از جدول نمد هم براي اشكالزدايي استفاده ميشود.
صفات خاصه فایل
هر فایلی یک نام و یک محتوای دادهای دارد . اما هر سیستم فایل اطلاعاتی را در موردهر فایل نگهداری میکند که در اساس مشخصات خود فایل هستند. این مشخصات را صفات خاصهفایل مینامیم . تعداد این صفات در سیستمهای مختلف , یکسان نیست . اما بطور کلی , صفات خاصه فایل عبارتند از :
نام فایل
شناسه صاحب فایل
شناسه ایجاد کننده فایل
کلید واژه برای دستیابی به فایل
کاربران مجاز به دستیابی و حق دستیابی هر کاربر
طول رکورد
مکان کلید در رکورد
اندازه جاری فایل
حداکثر اندازه مجاز برای فایل
طول کلید
تاریخ ایجاد
تاریخ آخرین دستیابی برای خواندن
تاریخ آخرین تغییر
فلاگ نوع فایل از نظر خواندن/ نوشتن :oباری R/W و 1برای فقط R
فلاک نوع فایل از نظر کاربرد : O : فایل عادی , 1: فایل سیستمی
فلاگ نهان داده : O : دادههای فایل قابل چاپ هستند.1 دادههای فایل غیر قابلچاپ هستند
فلاگ نوع فایل از نظر اسکی یا دودویی : o اسکی 1: دودویی
فلاگ آرشیو: o فایل نسخه پشتیبان داد 1: باید نسخه پشتیبان ایجاد شود
فلاگ شیو دستیابی : o برای شیوه پی در پی 1: برای شیوه تصادفی
آدرس شروع فایل
آدرس پایان فایل
نوع و نام رسانهفایل
تاریخ تولید آخرین نسخه پشتیبان
شماره رسانه
و برخی اطلاعات دیگر
این اطلاعات باید ر جایی نگهداری شوند . معمولاًاین اطلاعات در راهنمای فایل ذخیره میشوند.
راهنمای فایل
هر سيستم فايل , معمولا از يك راهنماي فايل براي مديريت فايلها استفاده ميكند . راهنماي فايل ميتواند يك ساختار ساده جدولي و يا فايلي با ساختار پيچيده باشد . در اساس , راهنماي فايل جدولي است داراي تعداد مدخل (درايه ), براي هر فايل يكمدخل . در هر مدخل , نما فايل , صفات خاصه فايل, و آدرسهايي كه دادههاي فايل درآنها ذخيره شدهاند, نگهداري ميشود گاه ممكن است در هر مدخل, فقط نام فايل ونشانهرويي (نشان نمايي) به ساختاري حاوي بقيه اطلاعات , وجود داشته باشد. تعداد راهنماي فايل در سيستمها فرق ميكند, ساده ترين طرح اين است كه يكراهنما براي همه فايلها ايجاد شود. رد اين طرح اگر كاربران زيادي وجود داشتهباشند و از نام فايل يكسان استفاده كنند , سيستم نميتواند عمل كند . اين نوعراهنماي فايل اينك ديگر عملاً متروك است . طرح ديگر اين است كه براي هر كاربريك راهنماي فايل ايجاد شود با اين طرح , مشكل تشابه نامها رفع ميشود اما اگركاربران مقدار زيادي فايل داشته باشند, چندان رضايت بخش نيست زيرا گاه كاربري ممكاست بخواهد فايلهايش را گروه بندي كند . مثلا استادي , تعدادي فايل دارد : فايلهايي حاوي متن كتاب در دست تاليف , فايلهاي حاوي مشخصات دانشجويان و احياناًتكاليف آنها , فايلهاي حاوي مكاتبات , فايلهاي حاوي برنامه كاري در هفته , فايلهايحاوي صفحاتي از و بو ..بايد راهيم انعطاف پذيري باري گروه بنيد اين فايلها وجودداشته باشد و در عين حال دستيابي به آنها هم براي كاربر آسان باشد . براي اينمنظور , ساختار درخت , ميتواند مناسب باشد يعني درختي از راهنماها ايجادشود. دراين طرح يك كاربرد . هر مقدار راهنما كه نياز باشد ميتواند داشته باشد به نحوي كهفايلهايش به راهي طبيعي گروه بندي شوند.
ملاحضاتی در طراحی فایل
طراحی فایل عبارتست از فراروند تعیین یک ساختار ( یا سازمان) فایل به نحوی کهنیازهای مشخص کاربر پایانی را برآورده کند و زمان پاسخ دهی به در خواستهایش را بهحداقل برساند این فراروند در اساس دو مرحله دارد: مرحله نخست , طراحی فایل منطقیاست که عبارتست از انتخاب یک ساختار فایل ( از بین ساختارهایی که سیستم فایل ارائهمیکند) یا طراحی یک ساختار جدید مرحله دوم , طراحی ساختار فایل فیزیکی است که خودگامهایی دارد . بعضی از ملاحظاتی که در طراحی فایل مطرحاند و عبارتند از :
انتخاب بافرها برای عملیات ورودی/ خروجی
تخصیص بافرها برای عملیات ورودی/ خروجی
اندازه فایل فیزیکی
مکان بلاک در حافظه خارجی
طراحی یا انتخاب شیوه دستیابی مناسب
انتخاب کلید اصلی از بین صفات خاصه رکورد و کلید ثانوی
در نظر داشتن رشد فایل : فایلها به د و دسته کلی پویا یا ایستا تقسیم میشوند. در فایلهای پویا اندازه فایل رد اثر عملیات تغییر دهنده (درج , حذف , بهنگام سازی9مرتب تغییر میکند . وقتی که تغییرت در فایل زاید باشد , میگوییم فایل بسیارنامانا است در نظر گرفتن وضعیت رشد فایل برای تخمین حجم عملیات لازم در دستیابی بهرکوردها , لازم است .
تعیین زمان و پریود سازماندهی مجدد فایل
اندازه فایل فیزیکی هم رویحجم عملیات لازم برای بازیابی رکورد(ها) و زمان این کار تاثیر دارد. وقتی که اندازهفایل کوچک باشد , تفاوت چندانی در زمان این علمیت بین دو ساختار متفاوت وجود ندارد. اما در مورد فایلهای بزرگ , این تفاوت میتوان قابل ملاحظه باشد
در فراروند طراحی فایل , دو محدودیت اساسی وجود دارد: محدودیت نخست این است کهبرنامهای کاربردی باید انتخاب خود را به ساختارها و شیوههای دستیابی خاصی , غیراز آنچه سیستم فایل ارائه میکند , نیز طراحی و پیاده سازی کرد .
محدودیتدیگر اینکه باید بین سرعت عملیاتی (زمان پاسخدهی)و مصرف حافظه , مصالحهای صورت گیرمعمولاً افزایش فضای تخصیص داده شده به فایل منجر به کاهش زمان دستیابی میشود . تصمیم گیری در مورد تخصیص حافظه بیشتر به فایل یا بهبود زمان پاسخدهی بستگی به وضعکاربرد دارد.
در فایلهای کوچک , تفاوت قابل ملاحظهای در زمان عملیات رویفایل در ساختارهای فایل متفاوت وجود ندارد , اما در فایلهای بزرگ این تفاوت قابلملاحظه است . به علاوه هرچه فایل فعالتر باشد یعنی مرتباً مرود پردازش قرار گیرد, در این صورت بهبود زمان پاسخدهی به مصرف حافظه لازم برای این کار میارزد.
کارایی سیستم فایل
فایل ساختمند , یک ساختار دادهای 0 ساده یا پیچیده ) ذخیره شده در حافظه خارجی است . اگر تمام اطلاعات در حافظه اصلی ذخیره شود, دستیابی به دادهها طبعاً خیلی سریعمیشود . ولی عملاً استفاده از سلسله مراتب حافظهها اجتناب ناپذیر است زمانیدستیابی به حافظه اصلی حدود 100000 بار سریعتر از زمان دستیابی به دیسک است . بنابراین از عوامل بسیار موثر در بهبود کارایی سیستم فایل , زمان دستیابی بهدادهها است . اما عوامل دیگری هم وجود دارند, هر چند نهایتاً زمان دستیابی به دادهو دفعات دستیابی لازم برای بدست آوردن داده مرود نظر و انجام عملیات روی داده , تعیین کننده کارایی سیستم است . عوامل مهمتر موثر در کارایی سیستم فایل عبارتند از :
1.ُسلسله مراتب حافظهها
2.پارامترهای ظرفیتی و زمان رسانه(بویژه دیسک)
3.اندازه بلاک و تکنیک بلاک بندی
4.لوکالیتی رکوردهای فایل
5.چگونگی بافرینگ و اندازه و تعداد بافرها
6.تکنیکها و طرح های بکار رفته در ایجاد و مدیریت فایلها در خود سیستم فایل
7.تکنیکهای کاهش زمان استوانهجویی و زمان درنگ دورانی
8.تکنیکهای تسریع پردازش فایل
9.سیستم فایل کاراتر (مثلا LFS)
10.ساختار فایل کاراتر
و برخی عوامل دیگر
بافر و بافرینگ
بافر ناحیه است واسط در عملیات ورودی و خروجی و در این ناحیه اقلا یک رکورد ( درحالت فایل بلاک بندی نشده ) و یا اقلا یک بلاک در حالت فایل بلاک بندی شده جای دادهمیشود و اساسا برای ایجاد هماهنگی بین عملیات پردازنده ورودی/ خروجی و واحد پردازشمرکزی در شرایطی تسریع این عملیات به کار میرود. در سیستم فایل , بافر معمولااز منطقهای از حافظه اصلی به برنامه فایل پرداز تخصیص داده میشود که به آن منطقهبافر میگویند (و گاه از حافظه نهان استفاده میشود.) بافرها به سه روش ساختهمیشود.
1.با ایجاد ناحیهای از حافظ در برنامه و با اجرای یک ماکرو که محتوای بافر را بافایلهای تحت پردازش مرتبط میکند(در این حالت برنامهساز خود را ایجاد میکند)
2.یا اجرای یک ماکرو, که از سیستم در خواست ایجاد بافر میکند.
3.خود سیستم عامل وقتی که فایل باز میشود , اقدام به ایجاد (ها) میکند و پس ازبسته شدن فایل , بافر(ها) را باز پس میگیرد.
چگونگی دستیابی برنامه بهمحتوای بافر برنامه به دو صورت میتواند به محتوای بافر دستیابی داشته باشد:
روش موسوم به اسلوب انتقالی
روش موسوم به اسلوب مکان نمایی یا مکان گیری (یا اسلوب تعویض)
در روشاول , رکود از بافر ورودی به ناحیه کاری برنامه انتقال داده میشو و یا از ناحیهکاری به بافر خروجی عمل بلاک بنید و بلاک گشایی توسط سیستم انجام میشود و برنامهبه بافر دستیابی ندارد و بافر خاص خود را دارد .(همان ناحیه کاری کاربر) در اینحالت, یک فرمان کانال برای هریک از بافرها وجود دارد و عملیات ورودی /خروجینمیتوانند هر دو از یک بافر انجام پذیرد و روشن است که کاربر نیاز به ناحیه کاریخاصی دارد . در روش دوم, سیستم مکان بافر حاوی رکورد نظر کاربر را به نحوی بهبرنامه فایل پرداز مینمایاند, مثلاً از طریق گذاشتن آدرس آن در یک ثبات قرار دادییا در ناحیه ای تعریف شده توسط برنامه در واقع کاربر از همان بافر به عنوان ناحیهکاری استفاده میکند و عمل بلاک بندی و بلاک گشایی را خون برنام انجام میدهد. توجه داریم که بکارگیری دو اسلوب انتقالی و مکان نمایی , در هر یک از دو عملورودی یا خروجی , یا هر دو امکان پذیر است. بافر از نطر محل ایجاد اهمیت بافر و مدیریت آن خالی کردن بافر
انواعبافرینگ از نظر تعداد بافرهایی که به عملیات ورودی / خروجی برنامه فایلپرداز تخصیص میدیابد , انواع زیر وجود دارد:
بافرینگ ساده
بافرینگ مضاعف
بافرینگ چند گانه
بافرینگ ساده در این بافرینگ ,یک بافردر اختیار برنامه فایل پرداز قرار داده میشود . در بافرینگ ساده طبعاً زمان انتظارواحد پردازش مرکزی و اجرای برنامه افزایش مییابد در اثنایی که بافر پر میشود , واحد پردازش مرکزی حالت عاطل دارد . در محیط چند برنامهای میتوان از زمان برایبرنامههای دیگر استفاده کرد. میبینیم که در این حالت امکان همروندی عملیات CPU وعملیات پردازشگر ورودی/ خروجی وجود ندارد . البته در اسلوب مکان نمایی , در اسلوبانتقالی چون برنامه بافر خاص خود را دارد و در صورتیکه فایل بلاک بنید نشده باشد, این همروندی تا حدی امکان پذیر است . ضمن اینکه این موضع به نوع رسانه نیز بستگیدارد بافرینگ مضاعف با دو بافر , میتوان در اثناء خواندن یک بلاک وانتقال ا، به یک بافر , محتوای بافر دیگر را که پر است , پردازش کرد . درپردازش فایلها به طور پی در پی و انواع (یعنی تعداد زیادی بلاک خوانده میشوند . )حتما لازم است دو بافر در اختیار داشته باشیم , و گر نه عملیات نه سریع خواهد بود ونه کارا. الگوریتم کار بدیهی است زمانی را که واحد پردازش مرکزی برای پردازشمحتوای یک بار, مصرف میکند باید کمتر از زمانی باشد که پردازنده ورودی خروجی وکنترل کننده دیسک برای انتقال بلاک به یک بافر لازم دارند.