تنبيه چهل و هشت ساعته
سه شنبه 10 آذر 1388 3:27 PM
يك شب عراقيها آمدند و سوت آمار زدند. وقتي كه همه جمع شديم ، آمارگيري كردند و گفتند:«خميني مرده است. بايد تا صبح شادي كنيد» بچه با شنيدن اين خبر پراكنده شدند . هر كس به گوشه اي پناه برده بود و گريه مي كرد. عراقيها كه اين وضع را ديدند، با كابل و شلاق افتادند به جان ما. آنقدرما را زدند تا اينكه خسته شدند و رفتند.
هنو ز بچه ها گريه مي كردند. تا صبح، خواب به چشم كمتر كسي را ه پيدا كرد. ساعت شش صبح رفتيم توي صف آمار. افسرعراقي بعد از آمار گرفتن گفت:« به خاطر اينكه ديشب بين آمار بي اجازه پراكنده شديد، چهل و هشت ساعت بايد بنشينيد.» تا چهل و هشت ساعت ما نشسته بوديم ، بدون آب و غذا . حتي اجازه ي توالت رفتن را هم به كسي نمي دادند.
سيد علي اصغر اميني- از نورآباد ممسني
از شما دوستانِ عزیزم در راسخون استدعا دارم ، این اشعار رو بخونید و پخش کنید ، ان شاءالله در ثوابش شریک باشید
روزهٔ کودکانه . نماز کودکانه . قرآنِ کودکانه
وبلاگ مجموعه اشعار بنده حقیر :
http://delsoroodeha.rasekhoonblog.com