پدرم سكههاي منقش به عكس شاه را در چاه ميانداخت
شنبه 16 بهمن 1389 6:46 PM
خبرگزاري فارس: فرزند شهيد «غلامعلي دولتيمقدم» و برادر 3 شهيد گفت: پدرم در دوران رژيم پهلوي به دليل فعاليتهاي انقلابي از زابل به بابل تبعيد شد؛ در آنجا نيز دست از مبارزه برنداشت و با دورانديشي كه داشت سكههاي منقش به عكس شاه را در چاه ميانداخت.
جعفر دولتيمقدم در گفتوگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا» با بيان خاطرهاي از فعاليت پدر شهيدش در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي، اظهار داشت: پدر در سال 45 در يكي از جشنهاي مربوط به خاندان سلطنتي در فلكه 6بهمن زابل، تعدادي از عكسهاي مربوط به شاه و خاندان پهلوي را پاره كرد و به همان علت حدود 12 سال به يكي از روستاهاي شهرستان بابل تبعيد شديم.
وي ادامه داد: در طول اين سالها والدين پدرم به رحمت خدا رفتند ولي رژيم اجازه نداد، پدر حتي در مراسم تشييع و تدفين آنها حضور پيدا كند؛ انس با قرآن كريم چنان بينش عميقي به پدرم داده بود كه وي در شرايط تبعيد نيز دست از مبارزه با رژيم ستمشاهي برنداشت.
فرزند شهيد غلامعلي و برادر شهيدان «ابراهيم، علياصغر و محمود دولتيمقدم» بيان داشت: پدر در آنجا فرزندان مردم روستا را با قرآن كريم مأنوس كرد و براي امرارمعاش به شغل كفاشي مشغول بود.
وي خاطرنشان كرد: خوب به خاطر دارم وقتي پدر غروبها به منزل مي آمد، اسكناسهاي درآمد روزانه را به ما ميداد و ميگفت «اين اسكناسها را با سكههايي كه عكس محمدرضا و رضا شاه روي آن حك شده تعويض كنيد و براي من بياوريد» تا مدتها نميدانستم پدرم از اين كار چه منظوري دارد.
دولتيمقدم خاطرنشان كرد: پدر پس از جمعآوري سكهها منقش به عكس شاه، آنها را در چاه ميانداخت؛ تا سال 1356 تبعيد ما ادامه داشت؛ در روزهاي پاياني تبعيد، پدرم به فردي دستمزد داد تا به داخل چاه رفته و از درون گل و لاي سكهها را بيرون بياورد؛ وقتي سكههاي آميخته شده به گل و لاي را ديديم تصوير شاه، سياه شده بود و پدر اين سكهها را بين اهالي همان روستا توزيع كرد.
وي يادآور شد: بعدها علت اين كار پدر را جويا شديم، به ما گفت «اين خاندان، خاندان سياه روزي است و به جهت اينكه سياهي و تباهي آنها را به مردم نمايان كنم، اين كار را كردم».
فرزند شهيد غلامعلي و برادر شهيدان «ابراهيم، علياصغر و محمود دولتيمقدم» ادامه داد: اين كار پدر تأثير خود را بر افكار مردم گذاشت و اين نوع مبارزه سالها زبانزد مردم روستاها بود.
* پدر معتقد بود «عكس شاه، در خانهاي كه قرآن است جايگاهي ندارد»
وي ادامه داد: بنده در سال دوم ابتدايي تحصيل مي كردم، پس از بازگشايي مدارس كتابهاي درسي را به ما دادند كه صفحه نخست آن عكسهايي از خاندان پهلوي بود؛ كتاب را به منزل آوردم و فرداي همان روز متوجه شدم كه كتابها فاقد عكس اين خاندان ملعون بود.
دولتي مقدم بيان داشت: علت را از خانواده جويا شدم، پدرم پاسخ داد «در منزل ما قرآن كريم وجود دارد و عكس اين خاندان ظالم در اين مكان جايگاهي ندارد».
به گزارش توانا، جعفر دولتيمقدم متولد 1344 است و در دوران پيروزي انقلاب اسلامي در شهرستان زابل به فعاليتهاي انقلابي پرداخت؛ پس از پيروزي انقلاب اسلامي شهيد ابراهيم دولتيمقدم فرزند اين خانواده مبارز و انقلابي در عمليات «كربلاي 5» به شهادت رسيد و جعفر دولتيمقدم نيز با حضور در جبهههاي جنوب در 31 تير 1367 در محور اهواز خرمشهر بر اثر اصابت تير دوشكا جانباز قطع پا شد و سپس به اسارت رژيم بعثي درآمد؛ وي ماهها در اسارتگاه تكريت با آزار و اذيتهاي حاميان آمريكا مواجه بود و در سال 69 آزاد شد.
اين خانواده انقلابي در عرصههاي مختلف براي دفاع از انقلاب اسلامي در صحنه حضور داشتند؛ در تاريخ 27 دي 1371 شهيد محمود دولتيمقدم فرمانده گردان امام حسين (ع) از لشكر 41 ثارالله به همراه پدر مبارز و انقلابي و برادر سرباز وظيفه خود در محور زاهدان به زابل در كمين اشرار قرار گرفتند؛ اشرار به سمت باك بنزين خودرو تيراندازي كرده و شهيدان غلامعلي و محمود دولتيمقدم در آتش كين دشمن سوختند ولي شهيد علياصغر توانست خود را از خودرو به بيرون پرتاب كند؛ وي به مدت 3 روز در اسارت اشرار بود تا اينكه در نوار مرزي با مشاهده هليكوپترهاي گشتزني، با دادن علامت نيروهاي گشتزني را متوجه حضور خود كرد؛ يكي از اشرار 30 گلوله از كلاشينكف را بر پيكر مطهر وي نشانه گرفت و علياصغر نيز به برادران و پدر شهيدش پيوست.
پس از آن نيروي انتظامي با شناسايي منطقه و حضور اشرار، وارد عمليات شده و 100 نفر از اسراي نيروي انتظامي در گرو اشرار را آزاد كرد.
انتهاي پيام/و/10