پاسخ به:ليست شهداي دفاع مقدس (ط)
شنبه 16 بهمن 1389 3:35 PM
شهيد عبدالله طهماسبي
![](http://www.sobh.org/images/Shohada/kenar.jpg)
|
تاريخ تولد :5/6/1344
|
نام پدر :
|
تاریخ شهادت : 22/10/1365
|
محل تولد :آذربايجانشرقي /هشترود /ايدلوخلفلو
|
طول مدت حیات :21
|
محل شهادت :شلمچه
|
مزار شهید : |
در پنجم شهريورماه سال 1344 در روستاي ايدلوخلفلو شهرستان هشترود از توابع استان آذربايجان شرقي، فرزند پسري ديده به جهان گشود كه خانواده او را "عبدالله" ناميدند. وي به دليل مشكلات اقتصادي و تغيير شغل پدر، در سنّ شش سالگي به همراه خانواده وارد شهر رشت شد و در هفت سالگي با ثبتنام در مدرسهي ابتدايي مسجدي، دوران خوب تحصيل را آغاز نمود و پس از موفقيت، مقطع راهنمايي را در مدرسهي آيتالله طالقاني با كسب نمرات عالي به پايان برد.
عبدالله از اوايل كودكي، مهربان و كوشا بود. از اين رو مورد تحسين همگان قرار ميگرفت. در عرصهي حضور در راهپيمايي و تظاهرات عليه رژيم ستمشاهي، شركتي فعال و چشمگير داشت البته اگرچه در آن دوران سن شناسنامهاي عبدالله كم؛ اما سنّ مذهبي و فعاليتهاي اجتماعي او خيلي زياد بود. وي با ورود به دوران راهنمايي تحصيلي عشق و علاقهاش به انجام مبارزات بسيار زياد شد و با شور خاصي نسبت به اين امور مهم زندگي اهتمام ميكرد و در اوقات فراغت علاوه بر بازيهاي سالم و شركت در فعاليتهاي انقلابي، از مطالعهي كتب ديني غافل نبود.
عبدالله براي تحصيل در هنرستان شهيد چمران رشت در رشتهي مكانيك مشغول به تحصيل شد. اما هنوز كلاس اول نظري را تكميل نكرده بود كه تمام وجود خود را در عشق به خدا و انقلاب اسلامي ديد. تقريباً تمام سالهاي پرتلاطم انقلاب اسلامي را با مبارزات خود بر عليه دشمنان انقلاب اسلامي از جمله گروهكهاي منافق و ليبرالها تداوم بخشيد و در اين راه چند باري مورد تهديد اين گروهكهاي ضداسلامي قرار گرفت. او يكي از افراد فعال بسيج و مسجد سجاديه و انجمن اسلامي وليعصر (عج) رشت بود؛ به طوريكه با شروع جنگ تحميلي، عبدالله پس از فراگيري آموزش نظامي به عنوان يكي از بسيجيان متديّن و متعهّد در سال 61 عازم ميدان نبرد با كفر شد كه در عمليات رمضان هنگام عبور از ميدان مين به شدت از ناحيهي پا زخمي و به مدت يك ماه در بيمارستان تهران بستري شد.
اين عاشق كوي حسيني در تاريخ 17/3/63 به دليل عشق و علاقهي وافر به انقلاب، به استخدام كميتهي انقلاب اسلامي رشت درآمد. وي سرانجام دنيا را فاني و آخرت را جاويد ميدانست و تلاش ميكرد تا توشهاي از رضايت پروردگار را به همراه داشته باشد. مسجد سجاديهي رشت هنوز صداي زيبا و دلنشين او را از تلاوت قرآن و دعا به ياد دارد و از نماز شب و خدمت خالصانهي او به خلق خدا رازها در سينه دارد.
عبدالله كمحرف بود و مرد عمل. او كساني را كه از خط امام و انقلاب فاصله داشتند را با نصيحت، پند و اندرز به سمت اسلام ميكشاند و در مبارزه با كفر و دفاع از اسلام از هيچ كس ترس و واهمهاي نداشت. او به ورزشهاي رزمي و بوكس علاقهي زيادي داشت و اوقات بيكاري خود را با خواندن كتابهاي ديني و مذهبي و فعاليت در مساجد پر مينمود.
وي پس از چندي بار ديگر به جيهههاي نور شتافت و با قدرت بينظير ايمان به خدا دليرانه در عمليات كربلاي پنج به عنوان يكي از خطشكنان در مشهد شهداي شلمچه در تاريخ 22/10/65 با اصابت تركش خمپاره به سينه و پا در سنّ 21 سالگي دعوت حق را لبيك گفت. او مس وجودش را با كيمياي شهادت به طلاي ناب بدل كرد.
روحش شاد و يادش گرامي باد.
![](http://www.sobh.org/images/Shohada/line.gif)
منبع:ماهنامه ستارگان درخشان - شماره مجله: 42- صفحه: 4
|
|
|