عليرضا سال 1346 در تفت ديده به جهان گشود. وي از همان کودکي بسيار فعال و پرشور بود، پدرش به کشاورزي مشغول بود و او با وجود اين که هنوز سني نداشت در اين امر به پدر کمک ميکرد.
عليرضا از کودکي با تربيت صحيح پدر و مادر با مسائل اسلامي آشنا شد، به طوري که از 10 سالگي نماز و روزهي خود را به جا ميآورد. پس از پايان دورهي دبستان و راهنمايي، چون علاقهي زيادي به کارهاي فني داشت وارد هنرستان شد و به تراشکاري پرداخت. در دوران انقلاب تا آنجا که ميتوانست در مجالس مذهبي و راهپيماييها شرکت ميکرد.
14 ساله بود که جنگ تحميلي آغاز شد، وي هم زمان با تشکيل بسيج به عضويت آنجا درآمد و خود را بسيار فعال نشان داد. مسئولين بسيج به خاطر کم بودن سنش با رفتن او به جبهه مخالف بودند اما نهايتاً در سال 62 به جبهه رفت. طبق گفتهي همرزمانش او در جبهه از روحيهي بالايي برخوردار بود. پس از اتمام اولين دورهي مأموريتش به خانه برگشت اما باز دلش هواي رفتن به جبهه کرد و پس از مدتي کوتاه در سال 63 همراه با گردان محمدرسولا... به عنوان آرپي جي زن عازم جبهه شد. در عملياتي که در جزيره مجنون انجام شد شرکت نمود و از ناحيهي پا مجروح شد. بار سوم وي عضو گروهان حزبا... شد و به عنوان غواص و نيروي خط شکن در منطقهي فاو و عمليات والفجر 8 شرکت نمود.
وي در سحرگاه 21/11/64 هدف گلولهي دشمن بعثي قرار گرفت و در کنار رودخانهي اروند در سن 18 سالگي به ديدار معبودش شتافت.
جايگاهش مستور و راهش پر رهرو باد