منصور در مردادماه سال 1337 در آبادان به دنيا آمد. پدرش را در 11 سالگي از دست داد و او مسئوليت خانه و خانواده را بر عهده گرفت.
چندي بعد به اصفهان مهاجرت کرد و با سعي و تلاش با وجودي که مشکلاتشان زياد بود، تحصيل را تا اخذ مدرک ديپلم ادامه داد. آنگاه به خدمت نظام وظيفه فرا خوانده شد.
اوج قيام ملت مبارز ايران عليه استبداد پهلوي بود و سربازان به ناچار رو به روي مردم ايستاده بودند اما منصور وقتي به مرخصي آمد گفت: «اگر مجبورم کنند به مردم شليک کنم خود افسرها را ميزنم» وقتي به پادگان برگشت از رفتار و صحبتهايش فهميدند او ضد رژيم پهلوي و طرفدار امام (ره) و مردم است.
بارها تهديدش کردند اما منصور کوتاه نيامد.
بعد از پيروزي انقلاب به انستيتو تکنولوژي اصفهان رفت تا تحصيلاتش را ادامه دهد اما حمله عراق به ايران نگذاشت رفت آبادان و خرمشهر به اصفهان هم که برگشت در بنياد امور مهاجرين جنگ به فعاليات پرداخت.
رئيسي اولين بار با گردان مسلم به منطقه نثاره رفت. او يکي از فرماندهان و از عناصر فعال لشگر امام حسين (ع) بود. براي مدتي در کردستان جنگيد اما با آغاز عمليات فرمانده کل قوا دوباره به جنوب برگشت و در هر عمليات حماسهاي پرشکوه آفريد.
فرماندهي گردان امام حسن (ع) از تيپ امام حسين (ع) مسئوليت محور يا يک بسيجي ساده و هيچ کدام برايش فرقي نميکرد، مهم اين بود که به وظيفهاش عمل کند. ميگفت: «من پاسدار سادهاي بيش نيستم من سرباز امام زمان (عج) هستم البته اگر لايق باشم دوباره با ترکش توپ و خمپاره مجروح شد اما باز هم در شهر نماند و دوباره به خط مقدم بازگشت چرا که معتقد بود تا وقتي اين جنگ هست من هم بايد در جبهه باشم.
منصور سرانجام در شب دوازدهم آبان ماه سال 1361 شانزدهم محرم الحرام در مرحله دوم عمليات محرم در سن 24 سالگي به بيکران آسمان بال گشود.