ليست شهداي دفاع مقدس (ت)

مصطفي توتوني در سال 1333 ديده به جهان گشود دوران کودکي را با شور و شعفي وصف ناشدني پشت سر نهاد از همان اوان کودکي از ظلم و ستم بيزار بود و اعتقاد داشت همه بايد در زير چتر برادري و برابري و انسان دوستي گرد هم آيند و زندگي کنند.او مبارزات و فعاليتهاي انقلابي خود را در سال 1356 آغاز نمود و در اکثر راهپيمائي‌ها شرکت مي‌کرد با شنيدن فرمان امام مبني بر بسيج عمومي بابرادر بزرگوارش به عضويت بسيج درآمد او اغلب کتابهاي مذهبي را مطالعه مي‌کرد مخصوصاً با کتابهاي شهيد مطهري و دکتر علي شريعتي انس خاصي داشت به طوريکه چند روز قبل از رفتن به جبهه به برادرش گفت:«يک سري کامل کتابهاي شهيد مطهري را برايم تهيه کن تا با خودم به جبهه ببرم» ولي سه روز بعد از رفتنش به جبهه شهيد شد و موفق به مطالعه آنها نگرديد.او با افرادي که افکار و عقايد اسلامي نداشتند مرتبا به بحث و گفتگو مي‌نشست و سعي مي‌کرد آنها را قانع کرده و به راه راست هدايت کند. و اگر نتيجه‌اي نمي‌گرفت بسيار ناراحت مي‌شد و معتقد بود اين چنين افراد يک عمر در زمان طاغوت در منجلاب فساد بوده‌اند و از دستاوردهاي انقلاب برايشان ناگوار است يکي از دلايلي که داوطلبانه به جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل شتافت اين بود که شايد شهادتش اثر مثبتي روي آنها گذاشته و آنها را به فکر بياندازد.مصطفي به امام امت و انقلاب اسلامي خيلي علاقه داشت وقتي در تلويزيون مي‌ديد که اشخاص از سپاه، بسيج،‌ ارتش به ديدار امام مي آيند و مثل ابر بهاري گريه مي‌کنند و از امام مي‌خواهند که برايشان دعا کند که شهيد شوند بسيار متاثر مي‌شد در تاييد صحبتهاي امام (ره) مي/‌گفت چرا ما بايد در اين جامعه بي‌تجربه باشيم مگر خونمان از ديگران رنگين‌تر است..... سرانجام درتاريخ 14/3/1360 در سن 27 سالگي بر اثر اصابت گلوله به ناحيه سر در جبهه جنوب دعوت حق را لبيک گفت.

منبع:كتاب اسوه‌هاي شهادت در اصفهان