0

حفظ حال دعا

 
alimoradis
alimoradis
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 7040
محل سکونت : آذربايجان غربي

حفظ حال دعا
چهارشنبه 13 بهمن 1389  3:18 PM

عنوان : حفظ حال دعا
نوع اصطلاح :
آداب و رسوم
رغبت به خواندن ادعيه و ميل به مناجات و زيارت ها كه در گرو تجانس با حال صاحب دعا و مفهوم و منظور بودن معاني و تعابير تعبيه شده در الفاظ بود، باعث مي شد اهل دل و دعا در هيچ وضعي از اين موهبت غافل نباشند. بين خود و خدايشان هم كه هيچ چيز و هيچ كس حايل نبود تا بخواهند ملاحظه و مراعات كنند و كراهتي به خرج بدهند. بنابراين از دعا (ولو در حد آب باريكه) هميشه بهره مند بودند. اگر هم عذري داشتند مؤ انستشان نمي گذاشت جدي بگيرند؛ چنان كه باران و سرما مانع خواندن زيارت عاشوراي بسياري در حسينيه نمي شد. در چنين مواقعي، زيارت را در سنگر و سوله و چادرشان برگزار مي كردند يا وقت رفتن به حسينيه با خودشان پتويي مي بردند كه هم عبايشان مي شد هم زيرانداز محل مرطوبشان. نهايتش اين بود كه ساده تر و سريع تر مي خواندند. حتي اگر از سوراخ حسينيه باران به داخل مي آمد كتري و لگن و پارچي زيرش مي گذاشتند، اما دعا و زيارت را تعطيل نمي كردند، چون جبهه بود و همين ارتباطات، همين خدا خداها و حسين حسين ها؛ كه هر چه بود و نبود و داشتيم و داريم، به بيان آقا، از اين محرم بوده است. اتفاقاً بعضي اوقات، آرام نبودن منطقه و شدت آتش دشمن يا وضعيت خاص طبيعي و تداركاتي، برادراني32 را به دعا وامي داشت كه گويي احساس نياز بيشتري مي كردند به اين رابطه.
عنوان : حفظ حال دعا
نوع اصطلاح :
آداب و رسوم
رغبت به خواندن ادعيه و ميل به مناجات و زيارت ها كه در گرو تجانس با حال صاحب دعا و مفهوم و منظور بودن معاني و تعابير تعبيه شده در الفاظ بود، باعث مي شد اهل دل و دعا در هيچ وضعي از اين موهبت غافل نباشند. بين خود و خدايشان هم كه هيچ چيز و هيچ كس حايل نبود تا بخواهند ملاحظه و مراعات كنند و كراهتي به خرج بدهند. بنابراين از دعا (ولو در حد آب باريكه) هميشه بهره مند بودند. اگر هم عذري داشتند مؤ انستشان نمي گذاشت جدي بگيرند؛ چنان كه باران و سرما مانع خواندن زيارت عاشوراي بسياري در حسينيه نمي شد. در چنين مواقعي، زيارت را در سنگر و سوله و چادرشان برگزار مي كردند يا وقت رفتن به حسينيه با خودشان پتويي مي بردند كه هم عبايشان مي شد هم زيرانداز محل مرطوبشان. نهايتش اين بود كه ساده تر و سريع تر مي خواندند. حتي اگر از سوراخ حسينيه باران به داخل مي آمد كتري و لگن و پارچي زيرش مي گذاشتند، اما دعا و زيارت را تعطيل نمي كردند، چون جبهه بود و همين ارتباطات، همين خدا خداها و حسين حسين ها؛ كه هر چه بود و نبود و داشتيم و داريم، به بيان آقا، از اين محرم بوده است. اتفاقاً بعضي اوقات، آرام نبودن منطقه و شدت آتش دشمن يا وضعيت خاص طبيعي و تداركاتي، برادراني32 را به دعا وامي داشت كه گويي احساس نياز بيشتري مي كردند به اين رابطه.
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها