0

امدادهای غیبی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:امدادهای غیبی
چهارشنبه 13 بهمن 1389  1:23 PM

نخل خدا

در عمليات كربلاي 5، من و چند نفر از دوستانم مأموريت داشتيم برويم جلو و پشت شهر دو عيجي خودروهاي دشمن را بزنيم. همين كار را كرديم. اما پس از زدن چند خودرو، مجبور شديم عقب‌نشيني كنيم. در همين حين عراقي‌ها ما را محاصره كردند. راه فرار نداشتيم.
يكي از بچه‌ها داوطلب شد كه به صورت درازكش روي سيم بخوابد و بقيه از روي او رد بشوند تا حداقل يك نفر نجات پيدا كند و موقعيت ما را به لشكر اطلاع بدهد. با هم مشورت مي‌كرديم كه يك آرپي‌جي عراقي خورد پاي درخت خرما و درخت افتاد روي سيم و همه‌ي ما نجات پيدا كرديم.


 

منبع :كتاب امدادهاي غيبي  
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها