0

امدادهای غیبی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:امدادهای غیبی
چهارشنبه 13 بهمن 1389  1:23 PM

مولاي شيعيان

مرحله‌ي اول عمليات بيت‌المقدس بود كه در منطقه‌ي كرخه‌نور با لو رفتن عمليات و دادن تعدادي مجروح و شهيد، عقب‌نشيني كرديم. يكي از بچه‌هاي اصفهان به نام حسين كه 19 ساله بود، پاي چپش از مچ قطع شده بود. ما بعد از سه روز، متوجه او در آن طرف رودخانه شديم. به اتفاق برادر اصغري اعزامي از رشت، از روي پل متحرك عبور كرديم و او را به هر نحوي كه بود، به سنگر برديم.
وقتي از او پرسيدم: اين سه روز بدون آب و غذا و با وجود خونريزي شديد چه‌طور زنده ماندي؟
گفت: هر وقت احساس گرسنگي و تشنگي مي‌كردم، يك آقايي كه عمامه‌ي سبز بر سر داشت، مي‌آمد و به من رسيدگي مي‌كرد.
با شنيدن اين كلام همگي سر و روي حسين را غرق بوسه كرديم.

 

منبع :كتاب امدادهاي غيبي   -  صفحه: 6



 

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها