شكنجه
سه شنبه 12 بهمن 1389 8:59 AM
عنوان : شكنجه
راوي :آزاده
منبع :كتاب مقاومت در اسارت
چه حقير بودند نظاميان بعثي كه ابلهانه فكر ميكردند با شكنجه و آزار برادران آزاده ميتوانند روحيه آزادگي و خستگي ناپذيري آنها را در هم بشكنند !
شكنجهگران عراقي در انجام وظايف ظالمانه خود از هيچ كار كثيفي فروگذار نميكردند . آنها براي زهر چشم گرفتن يا كسب اطلاعات ، با انبردست لالههاي گوش اسيران را فشار ميدادند ، موهاي محاسن و ابروها و مژههاي آنها را ميكشيدند ، با اتو دستها و پاهايشان را ميسوزاندند و ...
جلادان عراقي به يكي از اسرا كه اهل قزوين بود ، به زور تايد خوراندند و سپس او را چند روز پياپي شكنجه كردند ، به نحوي كه رودههايش دچار پوسيدگي شد و مدام حالت تهوع به دست ميداد . سرانجام ، او را در بيمارستان بستري كردند و پس از مدتي كه نزد ما برگشت ، راههاي خروجي ادرار و مدفوعش را بسته و كيسهاي در شكمش قرار داده بودند كه از طريق همان كيسه ادرار ميكرد .
از اين قبيل شكنجهها نمونههاي بسياري به چشم ميخورد كه نتيجه هميشگي آن شهادت يا جراحت بعضي از برادران عزيز اردوگاه بود.