خواب زيارت
دوشنبه 11 بهمن 1389 11:53 PM
عنوان : خواب زيارت مكان : عراق راوي :آزاده منبع :كتاب آزادگان بگوييد (خاطرات گروهي از اسراي ايراني) يكي از آزاگان كه از نظر سن در حكم پدر ما بود، مريض شد. حالش آن قدر وخيم بود كه نه غذاي چنداني ميخورد و نه ميتوانست حرف بزند. او را به بهداري بردند و با كمال تعجب ديديم كه چند روز بعد ـ از آن بهداري كه سابقه نداشت كسي سالم و تندرست برگردد ـ سالم و تندرست برگشت. خودش تعريف كرد: «يك شب در خواب، حسينبن علي(ع) و برادران بزرگوارش را ديدم. ايشان به من سلام كردند و فرمودند كه ناراحت نباشم. و گفتند كه حالم خوب خواهد شد و برميگردم پيش دوستانم. ايشان همچنين گفتند كه همين طور كه شما ما را فراموش نميكنيد، ما هم شما را فراموش نميكنيم. من به ايشان گفتم: «آقا جان، چه موقع به زيارت بارگاه شما مشرف ميشويم؟» ايشان فرمودند به همين زوديها تمامي شما به زيارت ما خواهيد آمد. همين جا بود كه از خواب پريدم. و حالا ميبينيد كه خوب شدهام.» حميد كاووسي حيدري |