پاسخ به:سیرت شهیدان > گفتاری
دوشنبه 11 بهمن 1389 6:53 PM
ياحسين (ع)
گاهي مادرم مانع از رفتن «علياصغر(1)» به جبهه ميشد، يك روز علياصغر به مادرم گفت :«مادرجان! شما را به خدا قسم سد راه من نشويد.» مادرم گفت:«چرا؟» گفت :«سيدي شبها به خواب من ميآيد و ميگويد عجله كن... چرا تعجيل نميكني؟» شبها هم آقا اباعبدالله الحسين (ع) را در خواب ديده بود كه به وي امر فرموده در وصيتنامهات بنويس سنگ قبر تو را بايد پدر يكي از دوستانت به نام حسين بخرد و اول آن هم بنويسند«يا حسين».
1-علياصغر رجبي
منبع: كتاب سيرت شهيدان - صفحه: 229