0

سیرت شهیدان > گفتاری

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > گفتاری
دوشنبه 11 بهمن 1389  6:48 PM

لحظه هاي انتظار

وقتي پدر و برادر محمدرضا در جبهه بودند، او نيز براي جبهه احساس بي تابي مي‌كرد و به بعضي از اقوام كه به دليل شركت پدر و برادرش در جبهه او را از حضور در جنگ منع مي‌كردند، مي‌گفت:«لباس سبز سپاه، كفن من است. هر لحظه احتمال دارد لطف خدا شامل حال من بشود و من شهيد شوم» عاقبت تاب نياورد و به جبهه شتافت و به آرزوي خود رسيد.

شهيدمحمدرضا ورزني

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 212

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها