پاسخ به:سیرت شهیدان > گفتاری
دوشنبه 11 بهمن 1389 6:48 PM
لحظه هاي انتظار
وقتي پدر و برادر محمدرضا در جبهه بودند، او نيز براي جبهه احساس بي تابي ميكرد و به بعضي از اقوام كه به دليل شركت پدر و برادرش در جبهه او را از حضور در جنگ منع ميكردند، ميگفت:«لباس سبز سپاه، كفن من است. هر لحظه احتمال دارد لطف خدا شامل حال من بشود و من شهيد شوم» عاقبت تاب نياورد و به جبهه شتافت و به آرزوي خود رسيد.
شهيدمحمدرضا ورزني
منبع: كتاب سيرت شهيدان - صفحه: 212