0

سیرت شهیدان > گفتاری

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:سیرت شهیدان > گفتاری
دوشنبه 11 بهمن 1389  6:37 PM

خداراداري

وقتي احسان مي‌خواست به جبهه برود، پدرش كه سخت بيمار بود، به او گفت:« پسرم! براي چه مي‌خواهي به جبهه بروي؟ من جبهه تو هستم، پيش من بمان تا وقتي كه حالم خوب شود. آن وقت برو.» احسان گفت:«پدر من كه چيزي نيستم، تو خدا را داري.»
با اين حرف رضايت پدر را جلب كرد و به جبهه رفت.
شهيد احسان آطاهريان

 

منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 12

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها