داستانک
شنبه 23 آبان 1388 7:20 PM
وبلاگ
داستانک یک مرجع کاملی هست از داستانک های کوتاه فارسی که جدیداً یک
مسابقه داستان نویسی گذاشته و اگر داستان جدیدی دارید سریعا برای نویسنده
اش بفرستید. البته اینو بگم که هر چند نویسنده این وبلاگ یکی از بهترین
دوستان منه ولی با این حال وبلاگ تر و تمیزی داره. برای شرکت در مسابقه
این وبلاگ روی لینک زیر کلیک کنید:
http://www.dastanak.ir/weblog/?p=88
اما یک داستانک کوچک و زیبا از داستانک های وبلاگ داستانک:
"روزی اتوبوس خلوتی در حال حرکت بود.
پیرمردی
با دسته گلی زیبا روی یکی از صندلیها نشسته بود. مقابل او دخترکی جوان
قرار داشت که بینهایت شیفته زیبایی و شکوه دسته گل شده بود و لحظهای از
آن چشم برنمیداشت.
زمان
پیاده شدن پیرمرد فرا رسید. قبل از توقف اتوبوس در ایستگاه پیرمرد از جا
برخاست، به سوی دخترک رفت و دسته گل را به او داد و گفت: متوجه شدم که تو
عاشق این گلها شدهای. آنها را برای همسرم خریده بودم و اکنون مطمئنم که
او از اینکه آنها را به تو بدهم خوشحالتر خواهد شد.
دخترک
با خوشحالی دسته گل را پذیرفت و با چشمانش پیرمرد را که از اتوبوس پایین
میرفت بدرقه کرد و با تعجب دید که پیرمردی به سوی دروازه آرامگاه خصوصی
آن سوی خیابان رفت و کنار قبری نزدیک در ورودی نشست…."
برای دیدن این وبلاگ زیبا به آدرس زیر مراجعه کنید:
http://www.dastanak.ir/weblog
/
در
پایان اگر فکر می کنید که یک وبلاگ خوب و خفن! دارید می تونید در قسمت
نظرات معرفیش کنید و مطمئن باشید که من به وبلاگتون سر می زنم.
در ضمن آماده تبادل لینک با تمامی وبلاگی های عزیز هستم
عزت مزید