پاسخ به:آزادگان و امام خميني (ره)
پنج شنبه 7 بهمن 1389 8:48 PM
احمدرضا گرشاسبي
|
|
تكريم پيران | جملهي آرامش بخش | حرف خدا | |||
بعثيها به ما ميگفتند: شما با ما ميجنگيد و براي كشتن ما آمدهايد. پس انتظار نداشته باشيد ما با گل از شما استقبال كنيم. [ امام ] خميني، شما را فرستاده تا ما را بكشيد. هر وقت هم كه او بخواهد به شما ميگويد، بس است و جنگ تمام ميشود؛ ولي او نميخواهد جنگ را تمام كند.
بعد به ما ميگفتند: فحش بدهيد و به او بگوييد دجّال. ولي هيچ وقت به نتيجه نميرسيدند و كسي به امام توهين نميكرد. در اينباره يكي از بچهها تعريف ميكرد كه در اردوگاه ما يك روز پيرمرد 60-70 سالهاي را گرفتند و به او گفتند به امام توهين كن؛ ولي او به قدري مقاومت كرد تا عراقيها خسته شدند. در عوض يكي از آنها نوك پوتينش را با فشار وارد دهان او كرد و چرخاند؛ طوريكه دهان آن پيرمرد از گوشه ي لب پاره شد و خون از آن جاري شد. بعد هم او را تا حدّ مرگ شكنجه كردند.
منبع: كتاب رمزمقاومت جلد2 - صفحه: 86