0

آزادگان و امام خميني (ره)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:آزادگان و امام خميني (ره)
پنج شنبه 7 بهمن 1389  8:44 PM

كرم علي عابدي
 

كرم علي

نام :

عابدي

نام خانوادگي :

 1334

تاریخ تولد :

پايه شش حوزه

تحصيلات:


 

مداواي دكتر عراقي! فرمانده

مداواي دكتر عراقي!

تركشي كه به چشم من اصابت كرده بود، خيلي مرا آزار مي‌داد. در همان بيمارستان بصره دكتري آمد و به من گفت: تو پاسدار خميني هستي؟ گفتم: نه. من كيسه‌كش حمام بودم ولي چون درآمد خوبي نداشتم، به جبهه آمدم. من تا آخر اسارت همين روال را پيش گرفته بودم و هر جا با من مصاحبه مي‌شد، اين كلك را مي‌زدم و آن‌ها را سر كار مي‌گذاشتم. آن دكتر چند تا سيلي به صورت من زد و گفت: تو بايد بروي بغداد تا عمل شوي.
مرا به بغداد بردند. در استخبارات، دكتري براي معاينه‌ام آمد و گفت: چه شده؟ گفتم: تركش به چشمم خورده و خيلي مرا آزار مي‌دهد. گفت: الآن برايت مداوا مي‌كنم. بعد انگشتش را در چشمم فرو كرد. فرياد من به هوا رفت و از چشمم خون جاري شد. گفت: به خميني توهين كن. گفتم: توهين نمي‌كنم. او رهبر من است و همه‌ي ما به عشق خميني به جبهه آمده‌ايم و گوش به فرمان او هستيم. او هم براي اين آمده تا ما را از زير بار ظلم و ستم نجات دهد. بعد گفتم: آيا تو قرآن مي‌خواني؟ گفت: بله. گفتم: ( لا تَظلِمونَ و لا تُظلِمونَ )؛ ظلم نكنيد و ظلم را نپذيريد.
او هم عصباني شد و به سربازان گفت مرا بزنند.

منبع: كتاب رمزمقاومت جلد2 -  صفحه: 71

 

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها