پاسخ به:درس چهارم خداحافظی
پنج شنبه 7 بهمن 1389 4:16 PM
چن: می توانید بگویید "时间不早了"。时间不早了
تبریزی:"时间不早了"。
چن:"时间" یعنی وقت ، زمان.
تبریزی: "时间"。
چن:"不"یعنی نه.
تبریزی: "不"。
چن:"早" یعنی زود.
تبریزی: "早"。
چن:"了" از کلماتی معین در زبان چینی که با تأکید خوانده نمی شود ولی وظیفه دستور زبان را انجام می دهد.
تبریزی: "了"。از لحاظ زمان فعل – گذشته را نشان می دهد.
چن: بنابراین، 时间不早了。
تبریزی:"时间不早了" یعنی "دیر شده است".
چن:حال شاید بخواهید بگویید "我们该走了"یعنی "ما باید برویم".
تبریزی: "我们该走了"。
چن:"我们" یعنی ما.
تبریزی: "我们"。
چن:"该" یعنی باید، بایستی.
تبریزی: "该"。
چن:"走" یعنی رفتن.
چن:"了" همانطور که تازه گفتیم از کلماتی معین در زبان چینی که با تأکید خوانده نمی شود ولی وظیفه دستور زبان را انجام می دهد.
تبریزی: "了"。
چن: حال به این جمله گوش فرمایید: 我们该走了。
تبریزی: "我们该走了"یعنی ما باید برویم.
چن: خوب، اینک به یک مکالمه گوش می کنیم.
مکالمه اول
(صدای خنده و برخورد جام ها)
مهمان: 时间不早了。我们该走了。
صاحبخانه: 欢迎你以后常来。
مهمان:谢谢招待!再见!
صاحبخانه:再见!
تبریزی: در این مکالمه ما کمله "再见" را شنیدیم. معنی آن "به امید دیدار" است. 再见。
چن: فکر نمی کنم که لازم باشد در اینجا بر اهمیت این کلمه تأکید کنم، زیرا در زندگی روزمره از این کلمه بسیار استفاده می کنیم.
تبریزی: بله، با نظرتان موافقم.
چن: حال دوستان شنونده با من به آهسته این کلمه را تمرین کنید: 再见。
تبریزی: 再见。
چن: "再"یعنی "بار دیگر"
تبریزی: 再。
چن: "见"یعنی "دیدن".
تبریزی: 见。
چن: "再见"یعنی به امید دیدار و یا خداحافظ.
تبریزی: 再见。
چن: لطفاً بار دیگر به مکالمه گوش کنید.
مکالمه اول
(صدای خنده و برخورد لیوان ها)
مهمان: 时间不早了。我们该走了。
صاحبخانه: 欢迎你以后常来。
مهمان:谢谢招待!再见!
صاحبخانه:再见!
قاصدک
شعر مرا از بر کن
برو ان گوشه باغ
سمت ان نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن
یک نفر یاد تو را
دمی از دل نبرد...
http://www.akharin.blogfa.com