قباد شيوا شمعهای ۷۰ سالگیاش را خاموش کرد
پنج شنبه 7 بهمن 1389 1:55 PM
چهل و پنج اثر تصویرگری و گرافیک «قباد شیوا» از دههی ۵۰ تاکنون در حالی در گالری تازه تاسیس «ایست» به نمایش درآمد که این هنرمند گرافیست شمعهای تولد ۷۰ سالگی خود را در جمع دوستانش خاموش کرد.
محمد ابراهیم جعفری ـ هنرمند نقاش و از دوستان و همکلاسیهای قدیمی شیوا در این مراسم گفت: پشتکاری که قباد شیوا داشت و استقامتی که از همان ابتدا در او میدیدم ،نشان میداد که او تا چه اندازه باید تحمل داشته باشد. قباد شیوا همیشه حرفهای تازه میزد.
او یادآور شد: اولین لحظات آشنایی ما زمانی آغاز شد که در دانشکدهی هنرهای زیبا در کنار هم درس میخواندیم و قباد عکاسی را که آن روزها خیلی مرسوم نبود، شروع کرده بود و از دستاوردهای آن البته در نقاشی و گرافیک بهره میبرد.
جعفری خاطرنشان کرد: ما در دورهای زندگی کردیم که باید تاریخ هنر را دنبال میکردیم و من همیشه با الهام از حس کنجکاوی و حرکت شیوا فهمیدم که آموزشدادن نه امکانپذیر است و نه هنر محسوب میشود و هنرمند کسی است که باید در جستوجوی دانستن حرکت کند.
جعفری در میان حرفهایش خاطرات بسیاری را برای حاضران مرور کرد؛ خاطراتی از همکلاس بودن با اصغر محمدی و سفرکردن با محسن وزیری مقدم، اینچنین صحبتهای خود را ادامه داد: قباد شیوا حسهای عجیبی در زندگیاش نسبت به حال و هوای آن روزها و حتی کار و آیندهاش داشت و خیلی ساده از تمام آنها سخن میگفت. برای من تمام این حسها درست و در عین حال جالب بود. همان روزها یاد گرفتم که بزرگترین چیزی که در آدمی سبب خلق میشود، «باور» است. قباد از همان ابتدا خودش را باور داشت و به همین دلیل همیشه سرجایش بود.
او در ادامهی صحبتهایش تصریح کرد: قباد شیوا همیشه به نظر آرام میآمد و میرفت، ولی آنجایی که سر چیزی میایستاد و پافشاری میکرد، تازه معلوم میشد که قباد کیست. او در تمام این سالها با عشق، شوق و بیتابی کار کرد تا به اینجا رسید و آنچه در ذهنش بود همان مفهومی محسوب میشد که میخواست خلق کند.
جلال شباهنگی ـ هنرمند نقاش ـ دیگر دوستی بود که ترجیح داد در این مراسم تنها به ذکر یک جمله اکتفا کند.
او عنوان کرد: خلاقیت یعنی شناکردن در آبهای عمیق و دستیافتن به نادانستنیها. قباد شیوا در این آبهای عمیق شنا میکند.
پرویز کلانتری ـ هنرمند نقاش و طراح ـ نیز در بخشی از یادداشتی که برای هفتادسالگی شیوا نوشته بود،آورده است:«بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که هنر گرافیک آینهی تمام نمای وضعیت فرهنگی و خصوصیات روحی و رفتاری جامعه است. کشور ایران نیز پس از انقلاب مشروطه تا امروز از شکل و شمایل یک کشور سنتی آسیایی در معرض مدرنیته قرار گرفت و کمتر از ۱۰۰ سال از گرافیک دوران چاپ سنگی قاجار و تحول آن تا امروز(مثلا در آثار فراوان گرافیستهای توانای معاصر همچون ممیز، مثقالی، شیوا و ...) این تحول شگفتانگیز به سوی مدرنیته را میبینیم.»
او سپس به جایگاه «قباد شیوا» در گرافیک ایران پرداخت و نوشته است:«آنچه را که او پس از تحصیل در دانشکدهی «پرت» به ایران آورده ،منحصر به فرد محسوب میشود. در سفری که به آمریکا داشتم و از این دانشکده بازدید کردم متوجه اهمیت این دانشکده در آموزش شیوههای مدرن هنر به هنرجویان شدم. در آن زمان ریاست «پرت» را یکی از بازماندگان مدرسه «باهاس» برعهده داشت که از آلمان به نیویورک مهاجرت کرده بود. یکی از دلایل و ارادت جدی من به قباد شیوا نیز همین حضور محسوب میشود.»
او شیوهی کار قباد شیوا را بسیار بحثانگیز دانست؛ «بحثانگیز از این بابت که در تعریف مدرن گفته شده است، مدرن از آنجا آغاز میشود که پشت پا میزند به سنت تا نو و جدید جایگزین آن شود.» اما در ایران مدرنیسم همواره بر دوش سنت شکل گرفته است.
کلانتری سپس به مرور آثار قباد شیوا پرداخته است:«در آثار بسیار مدرن قباد شیوا همواره رد پای نگارگری سنتی، خط فارسی و دیگر عناصر بصری سنتی را شاهد هستیم. گرافیستهای معاصر عمدتا تحت تاثیر بزرگانی از غرب قرار داشتند. قباد شیوا اگرچه ردپای گرافیستهای غربی در آثارش دیده میشد، اما از آنجا که دارای تحصیلات آکادمیک از مدرنترین دانشگاه آمریکا داشت و سالها مقیم نیویورک بود (زندگی در شهر قلب تپنده و مرکز ثقل جریانات مدرن در هنر جهان است) او را فراتر از دیگران ساخته است.
آثار قباد شیوا به شدت امروزی است و حرفش در شرایطی که جامعه هنوز از جنس زمان نیست ، از جنس زمان است.»
در آخرین ساعتهای این برنامه در گالری «ایست»، قباد شیوا در میان دوستان و خانوادهاش شمعهای ۷۰ سالگیاش را خاموش کرد.