گويش همداني
یک شنبه 24 آبان 1388 9:59 PM
ملت
ها و قوم ها و نژاد ها داراي فرهنگ هايي متفاوت مي باشند واز اين رو براي
بيان هر فرهنگ بايد زبان و گويش مختص به آن قوم و نژاد را به كار برد كه
زباني جزي از فرهنگ مي باشد زبان مردم همدان يك گويش است گويشي كه در
تقسيم بندي گويشهاي زبان در حيطه گويشهاي جغرافيايي قرار دارد هر چند كه
از نظر گويش شناسي تاريخي و اجتماعي و گويش شناسي معيار نيز قابل بررسي
است چرا كه ديار همدان داراي قدمتي به درازي تاريخ ايران باستان است وبه
همين جهت زبان و گويش نياكان مان نمي تواند تنها در يك محور قابل طرح باشد
مسئله مورد توجه اين است كه متاسفانه گروهي به خطا گويش مردم همدان را كه
خود شكلي از زبان فارسي كهن ( زبان مادي ) كه زبان پادشاهان سلسله ماد و
مردم غرب و مركز ايران بوده و البته در طي دوران همانند همه زبانها تحولات
زباني را پذيرفته است تنها يك لهجه پنداشته و به همين نام ( لهجه ي همداني
) از اين زبان ياد مي كنند در حالي كه ( لهجه اثر زبان اول شخص در زبان
دوم اوست ) مثل آ ثار زبان كردي در صحبت كردن يك نفر كرد زبان زمانيكه
فارسي صحبت مي كنند و بايد متذكر شد كه لهجه خود زير مجموعه اي از يك گويش
است و صرفا" از جنبه ي آوايي و تلفظ واژها مي تواند در اين امر دخيل باشد
با توجه به اينكه يكي از توانائي هاي يك زبان گويا و غني سير تحول آن به
طرف ايجاز وتوانا ساختن واژه ها از نظر مفهوم و معني رساني است ( هر منو
تيك ) مي بينيم كه گويش مردم همدان از اين توانايي برخوردار است و حتي
گاهي يك واژه جانشين يك جمله كوتاه مي گردد براي مثل واژه ي (مچيم. MACH
IM ) معني جمله ي ( من چه مدانم ) را مي رساند كه هر حرف در واژه فوق
جانشين يك واژه است و مثلهائي از اين قبيل و ديگر ويژگي اين ايجاز آ هنگين
شدن واژه ها به علت همخواني ( واج ها ) مي باشد كه مخاطب را جلب مي كند
اما نكته اي كه ياد آوري آن لازم است اين است كه در اين مقوله نبايد
اشتباهات تلفظي و تقليدي را كه بيشتر در بين عوام مرسوم است مباني كار برد
واژه ها قرار داد چه اينكه صورت نوشتاري بيان صحيح واژه را مي طلبد و در
زبان معيار امروزه هم همين موضوع لحاظ مي شود و رعايت اين نكته ما را در
بررسي تصريفي برخي از واژه ها كمك مي نمايد از آنجائيكه گويش ها از نظر
داشتن قواعد دستوري و نوع واژه ها با يكديگر تفاوت دارند و بررسي هم جانبه
ي يك گويش در اين مقال نمي گنجد بنابر اين باختصار نكاتي چند را ذيلا" ياد
آور مي شود .