وجه تسميه همدان
شنبه 23 آبان 1388 12:14 PM
ا
شوريان
باستان به شهرهاي قوم كاسي، عنوان " كاركاشي " داده بودند كه " كار " به
معني قرارگاه يا منزلگاه و " كاشي " اسم قوم " كاسي گ است. آشور شناسان و
مادشناسان، جملگي اين كار كاشي ( با شهر كاسيان ) را منطقه كنوني همدان
دانسته اند. پرفسور گيريشمن، باستان شناس معروف فرانسوي، معتقد است كه اسم
قبلي هگمتانه، " اكسايا" يعني شهر كاسي ها بوده است. و در مجموع اعتقاد
غالب بر اين است، كه شهر هگمتانه را يكي از اقوام آريايي بنام مادها ساخته
اند. و نخستين دولت ايراني را در آن بنا نهاده اند. ولي نتايج تحقيقات
بيانگر آن است كه شهر هگمتانه پيش از انتخاب به پايتختي توسط مادها، وجود
داشته مردماني از قوم كاسي در آن مي زيسته اند. سپس بازماندگان قوم كاسي،
بعدها با طايفه اي از آريايي ها قوم موسوم به ماد را پديد آورده اند. و با
غلبه بر دولت تجاوزگر آشوري، دولت ماد را بنيان كذاشته، و پايتخت خود را
كار كاشي قرار داده اند. و از آن به بعد، اين شهر هگمتانه نام گرفته است.
مادها گروهي از اقوام آريايي بودند، كه از جنوب سيبري به سمت فلات ايران
حركت كرده و در غرب ايران ساكن شدند. عواملي مانند رشد اجتماعي و فرهنگي،
تماس با گروههاي بومي ساكن فلات ايران، وجود همسايگاني قدرتمند، و احساس
نيازهاي جديد سياسي و اجتماعي، آنها را وادار به اتحاد و ايجاد حكومتي
مقتدر نمود به طوريكه قوي ترين قوم آن روزگار يعني آشوري را براي هميشه از
صفحه روزگار محو كردند. امروز هموم باستان شناسان، تپه باستاني هگمتانه،
واقع در مركز شهر همدان را، كه وسيع ترين تپه باستاني ايران است، بقاياي
همان ابنيه عهد كاسي، مادي، هخامنشي و بعد از آن مي دانند. مساحت اين تپه
حدود 30 هكتار مي باشد. كه با در نظر گرفتن بخش هايي كه جزء محدود تپه
باستاني بود، ولي اينك ساختمانهاي مسكوني بر روي آن ساخته شده، به بيش از
40 هكتار نيز مي رسد.
اين تپه بيضي شكل، در داخل محدوده شهر فعلي
همدان، و در دو سوي خيابان اكباتان واقع شده است. " هگمتانه"، يا "
هنگمتانه " كه به زبان پارسي قديم به معني محل تجمع بوده، تركيبي از دو
واژه " هنگ " به معني " جا " و " متانه " به معني " تجمع " است. اين واژه
در زبان يوناني به صورت " اكباتانا " در آمده است، و در كتيبه هاي عيلامي
به صورت " اك ماتانو " آمده است. برخي ميز معتقدند: " امدانه " يا "
آماداي " كه در كتيبه پيلسر پادشاه آشور آمده به اين محل اطلاق مي شده.
هگمتانه " در زبان ارمني، " اهمتان " و در زبان سرياني و پهلوي، اهمدان "
، در گويش نويسندگان عرب " همدان " و در تورات، " احتمانا" گفته شده است.
همچنين سكه هايي از عهد ساساني كشف شده كه محل ضرب آنها " اهمتان " قيد
شده است.
نخستين اشاره مكتوب به نام مادها و سرزمين ماد، در
سالنامه بيست و چهارم شارل مانزر سوم ( 836 قبل ميلادي ) و سارگن دوم (
715 قبل از ميلادي بوده، كه از اين قوم و سرزمين آنان به نام " ماداي "يا
" آماداي " ياد كرده اند. روايات مورخين يوناني نيز حاكي است كه اين شهر
در دوره مادها ، ( از اواخر قرن هشتم تا نيمه اول قرن شم قبل از ميلاد)
سمدتها مركز امپراتوري مادها بوده است. و پس از انقارض آنها نيز به عنوان
يكي از پايتخت هاي دوره هخامنشي ( پايتخت تابستاني و احتمالا" محل خزانه
آنها ) به شمار مي رفته است. گفته هاي هرودت مورخ يوناني ، در قرن پنجم
قبل از ميلاد،م مهمترين ماخذ تاريخي در اين مورد است. وي بناي اوليه اين
شهر را به " ديااكو " نخستين شهريار ماد نسبت مي دهد ( در 728 قبل از
ميلاد ). هرودت اوضاع سياسي واقتصادي نا مناسب قوم ماد را در دستيابي
ديااكو به قدرت موثر مي داند.
ديگر مورخين يوناني چون پلي بيوس،
كنزياس، ژوستين و گزنفون نيز درباره هگمتانه مطالبي جمه آوري كرده اند.
ديااكو پس از اينكه هگمتانه را به پايتختي خود برگزيد، تصميم به ساخت كاخي
عظيم و مستحكم به صورت هفت قلعه تو در تو گرفت. به طوريكه كاخ پادشاهي و
خزانه ، در درون قلعه هفتم قرار داشته باشد. ديااكو به تقليد از رنگ آميزي
قصرهاي بابلي ، دستور داده بود كنگره هاي هر قلعه را به رنگي مخصوص در
آورند. به اين ترتيب :رنگ كنگره هاي قلعه اول سفيد ، دومي سياه، سومي
ارغواني، چهارمي آبي، پنجمي نارنجي، و كنگره دو با روي داخلي سيمين و زرين
بودندو محيط بيروني ترني ديوار قلعه، تقريبا" بهاندازه حصار شهر اتن بوده
استقصر شاهي، كه در آخرين قلعه دروني بر پاشده بود، داراي صدها اتاق بوده،
و مردم نيز خانه هاي خود را بيرون اين قلعه ها و در كنار آن ساخته بودند.
بنا
به در خواست ديااكو، قوم ماد شهرهاي كوچكي راكه در آن مي زيستهاند، رها
ساخته و پايتخت ار مورد توجه قرار دادند و در اطراف قلعه شاهي خانه هاي
خود را بنا كردند پلي بيوس مورخ يوناني ( 204 تا 132 قبل از ميلاد ) مي
نويسد : در دامان كوه اورنت، ( اورنت يا اورنتس = الوند ) شهر هگمتانه با
قلعه و ارگ مستحكم و حيرت آوري قرار گرفته، و قصر شاهي، در داخل آخرين
قلعه آن استوار گرديده است. .ضع ساختماني،آرايش عجيب، و تزئيناتي كه در آن
به كار رفته به نحوي بوده، كه توصيف آن مبالغه آميز به نظر مي رسد. چوب
هايي در آن به مصرف رسيده پوشيده از زروسيم است. درها، ستون هاي و رواق
هاي آن، با هزاران گونه كنده كاري و نقش و نگار آراسته شده اند. يك ديوار
بي پيرايه، و يك تير عاري از زيور، در آن كاخ نيست حتي كاشي هايي كه زينت
بخش " ازاره ها" و ديوارهاي دورني قصر است، با پوششي از آب نقره، سيم
اندود گشته و همه چوب ها از جنس سرو و كاج مي باشند.
كنزياس مورخ
يوناني وپزشك معروف اردشير دوم هخامنشي ( 404 تا 3045 قبل از ميلاد ) مي
نويسد " سميرامين " ملكه آشور ، پس از ديدن وضعيت شهر وموقعيت مناسب آن
دستور داده، كه براي او در آنجا كاخي بسازند و چون ديده است. كه در شهر
جديد الاحداث كمبود آب وجود دارد، دستور داده تا با صرف هزينه اي گزاف ،
نهري ساخته و آب درياچه اي را كه در آن سوي كوه اورنت ( الوند ) است به
اين شهر سرازير نمايند. ابوبكر احمد بن محمد اسحاق همداني معروف به اين
فقيه، در كتاب البلدان خود كه در حدود سال 290 هجري به تحرير در آمده، به
نقل از يكي از دانشمندان پارسي مي نويسد" همدان بزرگترين شهر جبال و حدود
چهار فرسنگ در چهار فرسنگ بوده است" بخت النصر بعد از فتح و ويراني بيت
المقدس ، فرمانده اي به نام صقلاب را به قصد تصرف همدان مي فرستد، ولي وي
با عدم موفقيت مواجه شده و طي نامه اي به بخت النصر مي نويسد: من به شهري
آمده ام داراي بارويي بلند و سركش و مردمي بسيار و كوي و برزن هاي فراخ و
رودهاي فراوان و ... پس از انقراض مادها، هر چند هگمتانه مركزيت نخستين را
نيافت، ولي به جهت قرار گرفتن سدر مسير جاده شاهي، كه پارسه ( تخت جمشيد )
را به سارد متصل مي كرد، به عنوان پايتخت تابستاني هخامنشيان مورد توجه
خاص بود، و از اين رو آن را آباد كردند. در زماني كه داريوش سوم با اسكندر
مواجه مي شود. هگمتانه به صورت ويرانه اي بود. ولي داريوش سوم بنا به
پيشنهاد ياران خود دستور مي دهد در ميانه شهر، كوشكي بزرگ كه آن را ساروق
مي ناميدند، بسازند. در اين كوشك سيصد مخفي گاه براي گنجينه و دارايي ها
بر باشد. و براي آن هشت درب آهنين ساختند، كه همه دو اشكوبي ( دو لختي ) و
هر اشكوب، به بلنداي دوازده گز بود.
چنانكه ملاحظه شد درباره
چگونگي احداث و نام بنيانگذاران هگمتانه در بين مورخين يوناني، اتفاق نظر
وجود ندارد. مورخين اسلامي نيز دراين زمينه با يكديگر اختلاف نظر دارند و
در مورد محل دقيق آن هم نظريات متفاوتي ارائه شده است. گر چه اكثر مورخين،
پژوهشگران و باستان شناسان مانند مرحوم مصطفوي، پرفسورگير يشمن، اشميت،
لوشاي و پرا دارا، تپه اي را كه هم اكنون در شهر همدان به نام هگمتانه
معروف است، محل اصلي شهر باستاني هگمتانه مي دانند. حفاري هاي باستان
شناسي سالهاي اخير در تپه هگمتانه هم مشخص شده است، كه محل كاخ و بناهاي
اشاره شده، در تپه هگمتانه كنوني واقع بوده است. نتايج حفاري هاي تپه
هگمتانه – آثار كشف شده حاكي از وجود يك شبكه منظم و پيشرفته آب رساني در
شهر حكومتي مادهاو پارت ها مي باشد در فواصل بين كانال هاي آب رساني،
معابري به عرض 5/3 متري وجود داشته و كف اين معابر، تماما" با آجرهاي مربع
شكل و به منظمي مفروش بوده است. پيشينه حفاري هاي علمي ازاين تپه، به سال
1913 ميلادي بر مي گردد كه هيشي فرانسوي از طرف موزه لوور پاريس به
سرپرستي شارل فوسي، كاوش هايي در تپه هگمتانه انجام داد. ولي نتايج اين
كاوشها هيچ گاه منتشر نشد.
در طي 10 فصل حفاري انجام شده از سال
1362 تا 1378، كه حدود 14000 متر مربع از بقاياي اين شهر مورد كاوش قرار
گرفته يكي از كهن ترين دوره هاي تمدن پشري نمايان شده است. همچنين يك حصار
طولاني به ارتفاع 9 متر و دو برج عظيم و كم نظير در درون آن كشف شده، از
جمله كاوشهاي علمي سال 1362 تا كنون كه به سرپرستي آقاي دكتر محمود رحيم
طراف به انجام رسيده منجر به شناسايي شهر بزرگي در دل تپه هگمتانه شده
است. تحقيقات نشان داده كهدر فواصل 35 متري بين معابر دو سري واحدهاي
ساختماني قرار دارد كه هر كدام شامل يك هال ( حياط مركزي ) است. با اتاق
ها و انبارهايي به صورت قرينه در گرداگرد آن، به شكلي كه هر واحد ساختماني
فضايي در حدود 5/17 *5/17 متر را در بر مي گيرد. معابر مذكور با عرض 5/3 و
پس بندي آجري در بخش وسيعي از تپه گسترش داشته، و جهت شمال شرقي بهجنوب
غربي دارند. همچنين ادامه كاوش ها بخش هايي از حصار عظيم شهر به قطر 9 متر
وارتفاع 8 متر را آشكار ساخته است . اين حصار در فواصل معين، داراي برجهاي
عظيم بوده، كه هگمتانه قديم را در بر مي گرفته است. به طور كلي اين تپه در
طول يكصد سال اخير بارها مورد حفاري باستان شناسان داخلي و خارجي قرار
گرفته است. از جمله ويژگيهاي شهر باستاني هگمتانه معماري و طرح و نقشه
منظم اين شهر بوده، كه در بين آثار باستاني به سدت آمده كم سابقه است.
ضمنا" در طول حفاريهاي انجام شده آثار ارزشمند و بي نظيري كشف گرديده كه
اغلب متعلق به دوران هخامنشيان و نياكان آنهاست . تعدادي از اشياء كشف شده
از اين تپه در موزه ملي ايران باستان و تعدادي ديگر در موزه ها و يا
مجموعه هاي خصوصي خارج كشور نگهداري مي شود كه ذيلا" برخي از آنها معرفي
مي گردد.