پاسخ به: اين بخش شامل خاطرات آزادگان از دوران اسارت مي باشد.
پنج شنبه 7 بهمن 1389 6:13 PM
مرگ بر صدام يزيد پيرمردي از خراسان و از لشگر 5 نصر در ميان ما بود. افسر عراقي پيش او رفت و گفت: «چرا به جبهه آمدهاي؟» پيرمردي كه سرش را پايين انداخته بود و نميخواست به قيافهي سركردهي كافران بعثي نگاه كند، فرياد كشيد: «مرگ بر صدام يزيد كافر » كه ناگهان به سرش ريختند و پيرمرد بدبخت را چنان زير ضربات مشت و لگد و كابل گرفتند كه خون از سر و صورت او جاري شد. منبع: كتاب مقاومت دراسارت جلد1 - صفحه: 117
پيرمرد بسيجي مظلومانه در اوج ايمان و پاكي با محاسني سپيد و بدني نحيف چشم از جهان فرو بست و به شهادت رسيد.